برخی به دنبال القای جنگ قدرت هستند

نسرین وزیری: برادر آ‌یت‌الله هاشمی که از اظهارات محمدعلی ابطحی در نخستین روز از برگزاری دادگاه متهمان مسائل پس از انتخابات متعجب است، تأکید دارد که نمی‌توان چندان شأن حقوقی‌ای برای آن در نظر گرفت. این تنها انتقاد او به ماجرای محاکمه دیروز نیست. محمد هاشمی معتقد است این اظهارات به ضرر نظام است و سود اصلی را دشمن خواهد برد ضمن آ‌نکه او نسبت به استناد کیفرخواست به اظهارات یک جاسوس سیا نیز تردید جدی دارد. برار کوچک‌تر آیت‌الله هاشمی، پس از انقلاب مدتی در وزارت خارجه فعال بود و سپس به ریاست سازمان صداوسیما رسید. البته از همان ابتدای تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار برادرش که ریاست آن را بر عهده داشت به عضویت این مجمع درآمد و همواره یار و حامی او بود. چه آنکه همچنان نیز از آیت‌الله هاشمی در قبال هجمه‌های اخیر وارده به او دفاع کرده و می‌گوید: برخی به دنبال القای جنگ قدرت در عرصه سیاسی هستند. آنچه در پی می‌آید مشروح گفت‌وگو با این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد مسائل اخیر در کشور است.

در جلسه دادگاه دیروز، محمدعلی ابطحی به جلسه مشترک آقایان هاشمی، خاتمی و کروبی اشاره کرده و از هم​پیمان شدن آنها با یکدیگر سخن گفته است. نظرتان در این باره چیست؟
تا جایی که من می‌دانم اصلاً آقایان هاشمی، خاتمی و موسوی جلسه مشترکی نداشته‌اند. به فرض آنکه چنین جلسه‌ای هم برگزار شده باشد و به فرض محال هم در این حد هم‌قسم شده باشند آیا باید آن را به آقای ابطحی یا دیگر افراد در سطح پایین‌تر می‌گفتند؟ این کلیدی بر باطل بودن این نوع اظهارات است. اظهارات ‌ایشان نشان می‌دهد که در شرایط خاص و با هدف خاص این مطالب مطرح شده است که اگر این طور باشد هیچ اعتباری حقوقی نمی‌توان به این حرف‌ها بخشید. در هر حال نمی‌دانم هدف از انتشار این ‌گونه مطالب چیست؟

آقای ابطحی در اظهاراتشان به نوعی به تقابل آیت‌الله هاشمی با مقام معظم رهبری اشاره کرده و گفته‌اند که آقای هاشمی قصد انتقام از احمدی‌نژاد و رهبری را داشته‌اند. نظرتان درباره این بخش از سخنان چیست؟
آقای هاشمی تکلیف و رابطه‌اش با مقام معظم رهبری را روشن بیان کرده است. مسائلی مثل انتخابات دخلی در روابط میان آنها ندارد. به نظر من هم باید در اظهارات گوینده این مطالب تأمل شود و هم در مورد شرایط دادگاه، و بیان این مطالب به کشور و نظام ضربه می‌زند و البته زیان آن متوجه انقلاب و نظام خواهد بود و اصولاً پس از پیروزی انقلاب همواره ایجاد اختلاف بین مسئولان کشور و مردم از اهداف اصلی ضدانقلاب بوده و می‌باشد.

بخش اعظم متن کیفرخواست دادستان تهران به استناد سخنان یک جاسوس سیا بود که هیچ اشاره‌ای به نام وی در مقاله این متن نشده بود. نظر شما در این رابطه چیست؟
اساساً اعتبار دادن به اظهارات یک جاسوس در فرهنگ اسلامی و جامعه ما سندیت ندارد همچنان که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید اگر افراد فاسد، خبری دادند و قصد فتنه و تفرقه‌‌اندازی دارند؛ قول آنها اعتباری ندارد. اظهارات یک جاسوس بی‌نام مربوط به سازمان سیا که حتی جاسوس خود ایران هم نبوده است از نظر حقوقی اعتباری در حد یک دادگاه ندارد و آن را تنها در حد شایعه می‌توان تصور کرد و هیچ ارزش حقوقی دیگری نمی‌توان به آن بخشید. من نمی‌دانم با چه هدفی چنین طرحی را آغاز کرده‌اند اما نکته مهم آن است که آیا اعتبار کشور را می‌توان فدای سناریوی یک جاسوس کرد؟ مگر در گذشته این نوع جاسوس‌ها خبرهایی نمی‌دادند؟ اما هیچ‌گاه به حرف آنها اعتنایی نمی‌شد. حتی دیروز هم آیت‌الله امینی در خطبه‌های نماز جمعه قم گفتند که برخی عناصر ضدانقلاب با هدف جدایی انداختن میان نظام و ملت قصد دارند فتنه‌هایی بیافرینند. ما نباید فریب این عناصر بیگانه را بخوریم. اظهارات یک جاسوس بی‌نام و نشان از سیا هم در حکم همین موارد است که نباید فریب آن را خورد. اصولاً طرح چنین مسائلی به منزله سست کردن پایه‌های نظام است و به اصل نظام و ارکان آن ضربه می‌زند.

پس از مجموعه مسائل به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، مجلس و قوه قضائیه کمیته‌ها و هیأت‌هایی را مسئول بررسی این مسائل و وضعیت بازداشت‌شدگان کردند. به نظر شما این اقدامات تا چه میزان در ایجاد آرامش در فضای عمومی جامعه از یکسو و کنترل اغتشاشات و هرج و مرج‌ها از سوی دیگر می‌تواند مؤثر باشد؟
اگر تشکیل این کمیته‌ها نتیجه عملی داشته باشد خوب است اما اگر فقط محدود به چند خبر و مصاحبه شود، نمی‌تواند مؤثر باشد. عده زیادی که تعداد دقیقشان مشخص نیست در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برند، عده‌ای هم جانشان را از دست داده‌اند که این مسائل برای مردم تنش‌آفرین است. خیلی خوب است که مجلس در راستای انجام وظایف نظارتی خود کمیته‌ای برای پیگیری وضعیت بازداشت‌‌شدگان تشکیل دهد. رسیدگی به این مسائل هم جزو وظایف قوه قضائیه است که هیأتی را تشکیل داده‌اند اما مجموعه این اقدامات تنها در شرایطی می‌تواند مؤثر بوده و به جلب اعتماد مردم بپردازد که نتیجه عملی هم داشته باشد.

آقای هاشمی رفسنجانی هم در خطبه‌های نماز جمعه تهران پیشنهاداتی برای عبور از بحران کنونی و رایزنی‌هایشان با برخی اعضای مجمع تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان رهبری مطرح کردند. مجمع تشخیص مصلحت چقدر از ظرفیت‌ خود برای عبور از مسائل اخیر استفاده کرد؟
مجمع رأساً نمی‌تواند وارد بررسی این مسائل شود بلکه رهبری باید آن را به مجمع ارجاع دهد. اما آقای هاشمی فارغ از ظرفیت مجمع تشخیص مصلحت نظام شخصاً پیشنهاداتی را برای عبور از مسائل کنونی مطرح کردند که نظرات شخصی ایشان بود و آن را با تعدادی از اعضای مجمع و مجلس خبرگان مطرح کردند.

اما سخنان ایشان در نماز جمعه تهران واکنش‌های تندی را به دنبال داشت. از مصاحبه آیت‌الله یزدی گرفته تا نامه برخی اعضای مجلس خبرگان رهبری. به نظر شما ریشه این اعتراضات در چیست؟
می‌توان گفت که اختلاف نظر آیت‌الله یزدی با آقای هاشمی یک اختلاف نظر فقهی است. هر چند به نظر می‌رسد که آقای یزدی از سر عصبانیت این حرف‌ها را زده‌اند و حتی در مصاحبه‌شان دچار تناقض‌گویی شده‌اند. چه آنکه یک جا گفته‌اند آقای هاشمی چه کاره است که بگوید زندانیان را آزاد کنید اما در جایی دیگر در همان مصاحبه می‌گوید که از نظر من این افراد باید مجازات شوند در حالی که می‌توان همین سؤال را از خود ایشان هم پرسید که مگر شما چه کاره‌اید که حکم می‌دهید باید این افراد مجازات شوند؟ مگر ایشان مسئولیت قضایی دارد؟ آقای هاشمی نظر شخصی‌شان را مطرح کردند و حکم هم ندادند که چه کسی را آزاد کنند بلکه پیشنهاد دادند اما آقای یزدی حقی را که برای خودشان قائل هستند برای آقای هاشمی قائل نیستند. در کل به نظر من سخنان ایشان نشأت گرفته از ریشه فکری ایشان است که برای مردم نقش مؤثری قائل نیست. دیگر کسانی که نسبت به سخنان هاشمی واکنش نشان داده یا نامه نوشته‌اند مواضع‌شان نظریه گونه و پیشنهاد بوده است که منشأ آن ریشه در نوع نگرش به حکومت و دولت اسلامی و اختیارات ولی فقیه دارد.

به نظر شما چرا برخی با این القائات در پی آن هستند که آقای هاشمی رفسنجانی را در مقابل رهبری قرار دهند؟
هدف آنها تفرقه‌اندازی است. آقای هاشمی در جمع اساتید دانشگاه علم و صنعت گفتند که کسانی به دنبال القای جنگ قدرت میان ایشان و رهبری هستند در حالی که اختلاف در حد اختلاف سلیقه است. به نظر می‌رسد که برخی همچنان به دنبال القای جنگ قدرت هستند و می‌خواهند میان آقای هاشمی با دیگر یاران امام از جمله رهبری، تفرقه ایجاد کنند.

به عنوان آخرین سؤال اخباری دال بر تشکیل پرونده‌هایی علیه فرزندان آقای هاشمی صحت دارد؟
چیزی در این مورد نشینده‌ام. البته برخی فرزندان آقای هاشمی شکایاتی از مراجعی همچون روزنامه ایران مطرح کرده‌اند اما اینکه پرونده‌ای علیه آنها تشکیل شده است یا نه، من بی‌اطلاعم.