شما نظر دهید/ دوران قرنطینه چه تغییری در رفتار خانوادگی شما به دنبال داشته است؟

سلام... سخته البته ولی در زندگی من خیلی تغییری حاصل نشده چون سالهاست مینویسم و بخاطر آثارم و کتابهام بندرت وقت میکردم جایی برم یا دور بزنم... بیشتر ساعاتم رو بعد از ساعات تدریسم منزل بودم حتی تایپ و ویرایش کارهامم با خودم بود و به همین دلیل فرصتی نبود. کسی که بخواد استفاده کنه از زندگیش و در عرض عمرش زندگی کنه مطمئنا از هر فرصتی درست استفاده میکنه من الان وقتمو خیلی بیشتر از اینکه بنویسم به انرژی مثبت دادن به دیگران و کارهای خیریه اختصاص دادم و الان در استقبال از ماه خدا شاگردانم و اطرافیانم رو به کار خیر دعوت میکنم... خدا حفیظ همه باشه... اینم میگذره به لطف خدا... الان همدلی برای من خیلی مهمتر از مسایل دیگه است... دلم میخواد تا جایی که از دستم بر میاد به اطرافیانم کمک کنم ... در زمان جنگ بچه بودم نتونستم الان که نوبت منه دریغ نمیکنم... با آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون برای همه مردم عزیزم... سپاس...

چون کمتر بیرون میرویم پس وقت بیشتری با هم می گذرانیم و بیشتر با هم حرف می زنیم موضوع اصلی حرفها اقتصاد بیماری کرونا چگونگی رسیدگی به درس بچه است باید بگویم بنظر من روزگار عجیبی است و هر روز از خودم می پرسم یعنی چه می شود؟

به نظرم مدل جدیدی از زندگی رو تجربه کردم تجربه ای که از سر اجبار همراه با ترس و دلهره اما به امید بهبود و نجات بود در عین حال روح همکاری و جانفشانی پرستاران و دکترها برایم جالب بود ولی بی رحمی برخی کسبه و فروشندگان کالاهای بهداشتی هنوز برایم هضم نشد که نشد.

اینطور اتفاقات مثل بلایای طبیعی یا بیماری ساختار اجتماعی را ضعیف میکند و انسان را در خود فرو میبرد مصیبت ریشه عرفان و ایزوله شدن از مردم است

کرونا از تیزی و برندگی هر انسانی کمتر میکنه بازاری که قبلا عادت به غارت مردم داشته البته منظور همه بازاری ها نیست طبعا الان کمی شاید در رفتار خود تجدید نظر کند خطبیان تندخود سر مدارای بیشتری در پیش خواهند گرفت کرونا جامعه و مردم را نرم میکند خانواده هم تحت تاثیر این ابر بحران زیستی آرام تر میشود یعنی سیستم درونی نهاد خانواده تضعیف میشود

بچه‌ها به شدت بی حوصله بودند و چون مدام توی خونه بوذن مشغول کردن شون سخت بود و هست

پدر و مادرم مدام بحث و جدل داشتند. عادت به خونه موندن نداشتند و به هم گیر می دادن

همسرم به بچه ها و من پرخاش می کرد. خداروشکر دیگه رفت سرکار

سعی کردم بابای خوب و حمایت گری باشم ولی دو سه بار بد رقم صدام بالا رفت. خودم هم وسط عصبانیت تعجب می کردم!

قرنطینه باعث شده اوضاع مالی من و امثال من که زیاد هستند بهم خورده و دخل و خرجمان یکسان نیست و همین مسئله باعث شده که با زن و فرزندانمان بد اخلاقی می کنیم و همه اش توی خونه ها دعوا میشه . البته اوایل که قرنطینه شروع شد خوب بود ولی با طولانی شدنش خوبیهاش از بین رفت و الان واقعا دیگه شده معزل.

در دوران كرونا بشدت مسايل بهداشتي تا جايي كه در توان هست انجام ميشه شرايط خيلي خسته كننده هست اميدوارم كه زودتر حل بشه

من از اول اسفند اصلا از خونه بیرون نرفتم و ندیدن پدر و مادر پیرم بسیار سخت و‌ناگواره

دوران سختیه، گاهی بین اعضای خانواده همبستگی ایجاد میشه و گاهی اختلافات زیاد میشه4

خیلی سخته گاهی تحمل غر زدن بچه ها تو فضای کوچیک خونه سخت میشه. از طرفی بچه ها حق دارند از طرفی من و همسرم بخاطر سلامت شون نمی تونیم ببریمشون جایی

روابط خانوادگی ما که بیشتر با دعوا و پرخاشگریهای پدر و مادرم گذشت

تو خونه ما سر رعایت بهداشت و شت و شو همه اش جنگ بود

اگر افراد در خانه به امورات خود رسیدگی کنند اتفاقا خیلی از کارهای عقب افتاده در این روزها انجام میشود .و به قول معروف الکی به هم گیر ندهند .

اگر افراد در خانه به امورات خود رسیدگی کنند اتفاقا خیلی از کارهای عقب افتاده در این روزها انجام میشود .و به قول معروف الکی به هم گیر ندهند .

متوجه شدم در صورت تعطیلی خیلی از مکانها و ادابها و.. هیچ اتفاقی برای بشریت نمیافته

در آغاز قرنطينه , پسر كوچكم كه 9 سالشه بعنوان مدير گروه يه گروه خانوادگي توي واتساپ تشكيل داد؛بنام ققنوس سفيد (نمي دونم اين اسمو از كجاش درآورد)شامل من و برادرش كه 12 سالشه و مادرش.همه با هم به تدريج دعواشون شد از گروه خارج شدن و ديروز مدير گروه هم لفت داد و من تنها موندم توي اين گروه و براي خودم جوك ميگم و استيكر ميزارم

دوران خوبی برای خلوت بود و هست، چه با خدا چه با فرزندان و چه با همسر...

اگر استرس کرونا نبود خیلی هم بد نبود این ایام بیشتر با هم بودیم وازدر کنار هم بودن همه لذت بردیم کتاب خواندن وفضای مجازی و گاهی ورزش سر گرمی این روزها بود.اما کاسبی که از هیچ کجا حمایت نمیشه و هیچ بسته و یارانه ای شامل حالش نمیشود البته که نگران فرداست.بماند که بعضی وقتها به بی انصافی و فرصت طلبی هم متهم میشود.هیچ کاسب و بازاری راضی به گران شدن نیست اگر پنج سال پیش با بیست میلیون سرمایه قفسه های مغازه پر می شد امروز صد میلیون هم جوابگو نیست.

ترکیب ناهمگونی از بی پولی ، بلاتکلیفی، ترس و وحشت همراه با بیم از آینده و نداشتن امنیت شغلی و هزارتا مشکل دیگه و دیدن فداکاری کسانیکه تا دیروز چندان توی دید نبودند بخصوص پاکبانیکه توی این وضعیت آشغالهای آلوده ما را از روی زمین جمع می کرد و نکته لذت بخشش اینه که فهمیدیم چقدر از خانواده مان دور بودیم

ترکیب ناهمگونی از بی پولی ، بلاتکلیفی، ترس و وحشت همراه با بیم از آینده و نداشتن امنیت شغلی و هزارتا مشکل دیگه و دیدن فداکاری کسانیکه تا دیروز چندان توی دید نبودند بخصوص پاکبانیکه توی این وضعیت آشغالهای آلوده ما را از روی زمین جمع می کرد و نکته قابل تاملش اینه که فهمیدیم چقدر از خانواده مان دور بودیم

همیشه فکر می کردم کی طبیعت و حیوانات یه نفس راحتی از دست آدم ها خواهند کشید. به فرهنگ سازی و... فکر می کردم. ولی بیماری خفاشی به راحتی، ورق رو برگردوند. این است قدرت خدا # پشه و نمرود #کرونا و ما

خیلی به هم نزدیکتر شدیم. حس میکنم مهربانتر هم شده باشیم. بیشتر همدیگر را درک میکنیم. فرصت زیادی برای مشغول شدن با فرزندانم داشته ام. کلا خوش میگذره.

سعی کردم زندگی با برنامه و رسیدگی به کارهــای عقب افتاده رو در دستور کار قرار بدم.. ضمن تشکر از کادر درمانی درگیر با کرونا و اونهایی که در این شرایط به فکر دیگران هم بودند..

درود وقت بخیر در دوران قرنطینه در خونواده من با توجه به حساس بودن بیماری تا حدامکان ارامش و دوستی و همکاری بیشتر از پیش بود و خوشبختانه مشکل خاص رفتاری نداشتیم

دخترم دو روزه اصلا با من حرف نمیزنه دانشگاهش هم بلا تکلیفه

تا ساعت ١٢ ظهر خوابيديم و صبحانه حذف شده... دوماهه مادر و پدر را نديده ام... هر روز آشپزي بوده حتي براي غذاهاي فري كثيف هم دلمون تنگ شده... بچه ها در يك اتفاق استثنايي دلشون براي مدرسه تنگ شده... هزارتا فيلم ديده ايم... در اين مونديم كه اين اتفاق براي سال ٢٠٢٠ خيلي غيرعادي هست و نكنه داريم خواب مي بينيم.... حداقل تا صدسال آينده حتما از تجربه اين روزها حرف و بحث خواهيم داشت....

خدارو شکر ما مشکلی نداشتیم دو تا پسر بزرگ دارم که کارشون و اینترنتی انجام میدن و چون خونمون بزرگ ه مشکلی نداریم اما پخت و پز و شست شو واقعا خسته کننده شده ..یعنی الان ما دو ماهه قرنطینه هستیم اما از اینکه میبینم مردم رعایت نمیکنن و همش میگن منتظر پیک دوم باشید ناامید میشیم از این همه زحمت

به نظرم اونایی که یه حقوق ثابت یا سرمایه ای برای از جیب خوردن ندارند ،بیشتر بهشون فشار میاد و شاید رو اخلاقشون تاثیر بذاره والبته حق هم دارن. ما تا خودمونو جای اونا نذاریم نمیتونیم درکشون کنیم.

ما که هنوز قرنطینه هستیم...

من استراليا زندگي مي كنم. بسيار قرنطينه عالي و مفيد هست دولت حقوق بيكاري بسيار خوبي ميده كلي كار عقب افتاده تو خونه و حياط هست كه داره انجام ميشه. قيمت بعضي اقلام غذايي مثل گوشت بدليل تعطيل بودن رستورانها پايين اومده قيمت بنزين تقريبا نصف شده خلاصه خدا قرنطينه رو ٢-٣ ماه بيشتر كنه كه عاليه

کسانس که اختلال وسواس داشته اند در این شراط بسیار اسیب پذیر و اسیب زننده هستند و محیط خانه را بسیار ناخوشایند می کنند

در نگاهی خودخواهانه : شخص به دیگران به عنوان یک خطر برای سرایت ویروس به خود نگاه می کند و دیگران را به عنوان تهدید می بیند. در نگاهی انسانی: شخص به دیگران به عنوان قربانی احتمالی ویروس نگاه می کند و تا آنجا که می تواند سعی دارد خطر را از خود و دیگران دور کند. نگاه اول تنش زا ست . اما خیلی از ما بر اثر فشارهای گوناگون گذشته خود خواه شده ایم زیرا مجبور بو ده ایم از هیچ فرصتی برای منافع شخصی خود چشمپوشی نکنیم و چشممان را بر حال و روز دیگران ببندیم تا به اصطلاح تنها گلیم خودمان را از اب بیرو ن بکشیم .

متاسفانه مجبور شدم از ۱۷۵ نفر نیرویی که داشتیم ۱۰۰ را تعدیل کنم و بزرگترین فاجعه زندگی من بود بعد از ۲۷ سال کار کردن حقوق ۲۱ درصد بابا نرفته برای کارفرما خیلی بیشتر بالا رفته و این یعنی فاجعه

متوجه شدم کار خونه چقدر میتونه سخت باشه و بین خودمان بماند هع

قرنطینه خودخواسته ما هنوز ادامه داره وضعیت تحصیل و آینده بچه ها کاملا نامشخصه از لحاظ مالی هم فکر کنم بعضیها چندان مشکلی ندارند و بسیای از هموطنان نیازمند و معطل رفع حوایج روزانه و رویهمرفته همه رو بردار منفی هستند از لحاظ روانی هم در خانه بشدت دچار فرسودگی هستیم .فقط میدونم که ضررها و آسیبهای این همه گیری در تاریخ دنیا و کشورها و بخصوص خانواده ها در کشور ما قابل محاسبه نیست.

نزدیک تر شدنم به بچه‌ ام و از اون طرف تنهایی و غم و غصه ی مامان و بابا.

خوابیدن و خوردن و تو کامپیوتر گشتن گذشت

من فقط دلم شور کسانی رو میزنه تو قرنطینه مورد اذیت و آزار قرار میگیرن. زن ها و بچه ها به خصوص بچه ها. فرض کن پدری بچشو یا زنشو اذیت میکرده حداقل تا قبل از کرونا واسه چند ساعت می‌رفته بیرون خانوادش از شرش خلاص میشدن الان چی که صبح تا شب تو خونست معلوم نیست چه بلایی به سر این بنده خداها میاد و چه زجری میکشن.

سلام خلاصه بگم از وقتی توی قرنطینه خونگی موندم من خانومم بیشتربه علایق ،سلیقه ها وطرزفکرهمدیگه آشنایی پیداکردیم وبه احتمال زیاد بعدازقرنطینه ازهم طلاق بگیریم.باتشکر

من این جمله که فرصت زندگی محدود هست رو به صورت ملموس فهمیدم خیلی خوب شدیم قدر همدیگر رو بیشتر دونستیم آمار دعوامون خیلی پایین اومد تقریبا به صفر رسید ضمن اینکه قرنطینه منو به یک سر آشپز تبدیل کرد