حسین کلانی ، این مهندس سرشناس راهسازی کشور ، که سابقه جاده سازی در سال های جنگ تحمیلی را هم دارد در بخشی از زندگی نامه خود می گوید:«آن بازی معروف با اسرائیل هم در همان زمان بود. در مورد بازی با اسرائیل، آدم نباید از خودش صحبت کند. این مسابقه جنبه ملی مذهبی داشت و به همین دلیل فضای خاصی را ایجاد کرده بود. شرایط بازی هم طوری بود که مسابقه را حساس کرده بود. ما حتی اگر مساوی هم میکردیم، قهرمان جام ملتها میشدیم. اما چون مسابقه در کشور خودمان برگزار میشد، خیلی دوست داشتیم برنده شویم. بازی با مسائل مختلفی مثل تماشاگران، بلیتفروشی، تبلیغات و ... شروع شد. هیجان خاصی داشت و متاسفانه یک گل خوردیم. وقتی این گل را خوردیم هم مردم ناراحت شده بودند، هم خودمان. شرایط بازی خیلی سخت شد. بچههایی که داخل زمین بودند و حتی بچههایی که روی نیمکت نشسته بودند، تصمیم گرفتند از جان مایه بگذارند. خوشبختانه توانستیم دو بر یک این تیم را شکست بدهیم. آن روز من پایم آسیب دیده بود و شرایط بدنی خوبی نداشتم. یک توپی سانتر شد و آمد روی دروازه اسرائیل. هنوز هم نمی دانم توپی که خورد به پای من ، گلی بود که من زدم یا هما بهزادی ، اما آن گل مهمترین گل آن سالهای فوتبال ایران شد. آن روز یک تحول در فوتبال کشور ایجاد شد. چون آن موقع تلویزیون در ایران فراگیر نشده بود. رادیو هم مسابقههای فوتبال را گزارش نمیکرد. تنها یک مجله ورزشی هم داشتیم. اما این پیروزی که کسب شد، تحول اساسی در فوتبال ایران به وجود آمد. همان موقع فوتبال به عنوان ورزش اول کشور مطرح شد.»
متن کامل این اتوبیوگرافی را اینجا بخوانید.
38
نظر شما