در نخستین نشست «عصر روشن» در سال 90، آثار برگزیده‌ جایزه‌های داستان در سال 89 نقد شدند

به گزارش خبر آنلاین، این نشست پنج‌شنبه، 18 فروردین‌ ماه با نقد برگزیدگان چهار جایزه‌ی ادبی در کتاب‌سرای روشن برپا شد.

در این نشست، محسن فرجی بخشی از رمان «کتاب بی‌نام اعترافات» داوود غفارزادگان را که برنده‌ جایزه‌ ادبی «واو» (رمان متفاوت) شده است، خواند و نکاتی را در نقد و بررسی این رمان گفت.

او اهمیت این رمان را شورش متن علیه نویسنده و شورش علیه شیوه‌های روایت و رمانتیسم و  تلاش برای رسیدن به گونه‌ای از ادبیات که ما آن را کم داریم دانست.

فرجی گفت: «نویسنده در این رمان شورشی را انجام داده است. اولین شورش، شورش نویسنده علیه خودش است؛ یعنی نویسنده علیه متنی که خودش خلق کرده، شورش می‌کند. شورش دیگر، شورش علیه متون کهن و معاصر ماست و دیگر این‌که او انواع روایت‌هایی را که ما در ذهن داریم، طرح و علیه آن‌ها شورش می‌کند.»

او یادآور شد: «این اثر به بخشی از گذشته‌ ما و یا به احضار گذشته‌ ما می‌پردازد. در واقع، در این اثر برخی کارها، نوع زیست، آداب و شغل‌ها نگاشته می‌شوند که اکنون دیگر نیستند. این رمان کاری کاملا ایرانی و با دستمایه‌ بومی است که ما این‌چنین کاری را در رمان امروز فارسی کم‌تر می‌بینیم.»

فرجی تلاش غفارزادگان برای رسیدن به نوعی از ادبیات که با عنوان پست‌مدرن باب شده است را یکی از اهمیت‌های این رمان ذکر کرد.

زبان روان و صمیمی
در ادامه سیروس نفیسی به معرفی رمان «احتمالا گم شده‌ام» سارا سالار پرداخت و گفت: «این کتاب را به درستی می‌توان جزو کتاب‌های برجسته قرار داد. یکی از نکاتی که خوانندگان در ابتدا با آن مواجه می‌شوند، زبانی بسیار روان و صمیمی است که خواننده را با شخصیت اصلی مواجه می‌کند؛ این زبان در اختیار داستان است.»

نفیسی با اشاره به زبان رمان «احتمالا گم شده‌ام» تصریح کرد: «زبان این اثر ضرب‌آهنگ تندی دارد، خصوصا در قسمت‌هایی که با ذهن راوی مواجه هستیم. زبان رمان به زبان روزمره نزدیک است و نویسنده با تکرار افعال و جملات تکرارشونده یک روند و روالی را استفاده می‌کند که بیانگر ذهن آشفته‌اش در روز خاص است. از لحاظ تکنیک ما راوی اول شخص را داریم که امروز در سن 35سالگی‌اش است که با پیش‌روی در داستان به گذشته‌ها سرک می‌کشد و دوباره بازمی‌گردد. در لابه‌لای این روایت حال و روایت‌های ذهنی از گذشته، ما یادآوری جلسات او با روانکاو را هم داریم. این سه بخش خوب و بدون سکته کنار هم نظم یافته‌اند.»

او یکی دیگر از ویژگی‌های این رمان را شهری بودن آن خواند و گفت: «یکی از ویژگی‌های رمان ماندگار این است که شهری که داستان در آن می‌گذرد، خوب شکل بگیرد. در این رمان ما از بیلبورد‌ها و رادیویی که همیشه روشن است و اخباری که گفته می‌شود، به صورت گزیده، این شهر را می‌سازیم. اما به نظر من، این رمان برای ماندگاری شاید بهتر می‌توانست در زمینه شخصیت‌سازی به شهر وجهه‌ هیولا گونه​ای بدهد. از سوی دیگر جامعه مصرفی در این رمان دیده می‌شود و شاید  تکرار و اغراق‌ در زمینه‌ مصرفی بودن جامعه آن را شعاری نشان بدهد؛ اما از این جنبه که رمان باید تصویری گویا از جامعه‌ مورد نظرش باشد، در ساختن شهری بی‌در و پیکر مانند تهران خوب عمل کرده است. همچنین نویسنده در پایان با پایان‌بندی‌ای که انتخاب می‌کند، جسارت و نوعی طغیان را پیشنهاد می‌کند.»

 سنت اعتراف نویسی
در ادامه، مجتبی پورمحسن به خواندن بخشی از رمان خود «بهار63» پرداخت و حسن محمودی با اشاره به این رمان  گفت: «برایم شگفت‌انگیز بود که مجتبی که شعر می‌گفت، رمانی نوشته که خوب هم از کار درآمده است. من با خواندن این رمان از آن لذت بردم و به نظرم با نوع جدیدی از داستان‌نویسی مواجهیم که برخی آن را سنت اعتراف‌نویسی نام داده‌اند که ما آن را نداشته‌ایم.»

حسن محمودی «بهار 63» را یکی از بهترین آثار دهه‌ 80 خواند و گفت: «راوی در این رمان جزییاتی از زندگی خودش را نشان می‌دهد که همیشه در ادبیات ما مغفول مانده است. در کتاب «بهار63» رفت و برگشت‌های راوی به دنیای کودکی‌اش وجود دارد که این در کتاب بعدی پورمحسن یعنی «آلبوم» که زیر چاپ است، پررنگ‌تر می‌شود و من «آلبوم» را از این اثر بیش‌تر دوست دارم.»

داستان نویسی ممیزی گریز
در ادامه‌ این نشست، یوسف علیخانی، نویسنده‌ مجموعه داستان «عروس بید» و برگزیده‌ی جایزه‌ی ادبی شهید حبیب غنی‌پور،  داستان خواند و  سپس علیرضا بهرامی به نقد رمان «عروس بید» پرداخت و گفت: «علیخانی خواسته بخشی از متفاوت‌نویسی را تجربه کند. شاید برخی معتقد باشند این برای بیش‌تر دیده شدن است؛ اما علیخانی به روستای زادگاهش وابستگی دارد و گویی سوگند خورده که درباره این روستا بنویسد. او روی یک نوع از داستان‌نویسی دست گذاشته که ممیزی‌گریز است و با خیال راحت می‌تواند بنویسد و همه‌ آن چیزی را که هست، بگوید.»

او در ادامه با اشاره به مجموعه «عروس بید»، افزود: «چیزهایی که در مجموعه «عروس بید» می‌آیند، به شدت ایرانی هستند و فضای خاصی را در داستان‌های او ایجاد کرده‌اند. علیخانی اگرچه می‌گوید من دغدغه دارم که جوری بنویسم که عامه آن را بخوانند؛ اما نوشته‌اش با نوعی خاص‌نویسی همراه است. با وجود این خاص‌نویسی، علیخانی روان می‌نویسد و یک هوشمندی موفقیت‌آمیز داشته است. نوشتن او در فضای روستایی به او فضایی داده است تا با دریایی از واژگان مواجه باشد و دنیایی از ایهام را ایجاد کند.»

بهرامی همچنین مشکل نوشته‌های علیخانی را فقر قصه دانست و گفت: «کارهای علیخانی فقر قصه دارند و ما در بخشی از داستان‌ها با این سؤال مواجه‌ایم که این قصه است یا روایت؟!»

در ادامه، یوسف علیخانی با اشاره به داستان‌های خود گفت: «قصه‌های علیخانی قربانی رفاقت شده‌اند. قربانی حواشی شده‌اند و به نظرم آن چیزی که قصه را قصه می‌کند، زبان و همین جادویی بودن فضاست.»

محمدحسن شهسواری، مرتضی کربلایی‌لو، ابراهیم زاهدی مطلق، محمد حسینی، بهاره رهنما، پوریا فلاح، فائزه شاکری، حسن لطفی، میثم نبی و هرمز همایون‌پور، از جمله حاضران در این نشست بودند.

52144

کد خبر 141635

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۹:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
    0 0
    استفاده کردیم ممنون.