به باور مفسران آمریکایی که در دو روز گذشته درباره تحولات ایران اظهار نظر کردهاند، ایران ظاهراً مسیری را در پیش گرفته است که کره شمالی از 18 سال پیش دارد میپیماید، ولی شرایط دو کشور متفاوت است؛ ایران دارای نفت است و درآمد خارجی و بخش اصلی یک امپراتوری بزرگ سنتی منطقه. ولی کره شمالی فاقد چنین ثروتی است و کل شبه جزیره کره هم قبلاً وابسته به چین بود و بعداً ژاپن. کره شمالی از زمانی مسیری کاملاً مستقل را درپیش گرفت که شوروی فروپاشید و با از میان رفتن شوروی، معلوم نبود که دولت فدراتیو روسیه به تعهدات خود در قبال کره شمالی عمل کند. حال آنکه دولت آمریکا در کنار کره جنوبی پابرجا مانده بود و 17 هزار نظامی در این و سرمایهگذاری بسیار زیادی در این کشور داشت.
این وضعیت سبب شد که کره شمالی نگران تنهاماندن شود مخصوصاً که اعتماد خود را نسبت به قول و قرارهای جهانی که ساخته و پرداخته قدرتهای بزرگ هستند و برپایه منافع آنها به وجود آمدهاند از دست داده بود و راهی جز اتکا به اراده و امکانات خود و تکروی کامل نداشت و در این راه، در تدابیری که تاکنون به کار برده پیروز بوده است. کره شمالی از لحظه تسلیم شدن ژاپن و تقسیم شبه جزیره کره در سایه شوروی قرارگرفت زیرا که سایه آمریکا را برسر کره جنوبی دیده بود. تعهدات شوروی در قبال کره شمالی مساوی بود با تعهداتی که دولت واشنگتن به کره جنوبی سپرده بود. در پی امضای قرارداد ترک مخاصمه میان دو کره در تابستان 1953، کره شمالی دارای دو حامی شد: چین و شوروی. کره جنوبی هم با آمریکا یک پیمان دفاع مشترک، نظیر پیمان آمریکا و ژاپن، امضا کرد که با فروپاشی شوروی و کاسبکار شدن چین، کره شمالی ناگهان خودرا تنها دید و مسیر تازه و در آن زمان اختصاصی (یا منحصربه فرد) را در پیش گرفت که نتایجش (موشکی و اتمی شدن و مطرح در جهان، استقلال ملی کامل و آزاد از دیکته نویسی و. . .) دارد الگو میشود.
ماحصل بحث این مفسران از این قرار است:
ــ موفقیت کره شمالی در این بوده است که مخالف داخلی ندارد. افرادی که گهگاه از این کشور میگریزند و به ممالک دیگر و به ویژه آمریکا پناهنده میشوند مخالف (قدرت مخالف) نیستند، کسانی هستند که شنیدهاند اگر بگریزند و پناهنده شوند مزایای رفاهی بهتری خواهند داشت. دولت قبلی کره شمالی (کیم یکم) به مخالفتها پایان داد و مخالفان سیاسی و مدعیان قدرت تمام شدند. جمهوری اسلامی در سال 1981 (1360 هجری) در یک رشته درگیری، مخالفان را که عمدتا گروههای متفاوت چپ و ملی گرا و... بودند از میدان بیرون راند. ولی از پایان جنگ (عراق با ایران) به تدریج زمینه برای پیدایش دستههای تازه تحت عنوان اصلاحطلب هموار شد. هیچیک از این گروههای اصلاحطلب هنوز روشن نساخته است که در صدد تأمین چه اصلاحاتی است. این اصلاحطلبی مبهم سبب شده است که گروه بزرگتری خود را اصولگرا یعنی پاسدار احکام اسلام و فقه شیعه، شعارهای انقلاب و اندرزهای آیتالله خمینی بنامند و در برابر گروه اول بایستند که در میان این گروه هم گاهی مختصر اختلاف نظر مشاهده میشود. گروه معروف به اصلاحطلب در دوران رئیسجمهور قبلی موفق به تأسیس چند حزب و انتشار چند روزنامه شد و چون این روزنامهها معمولاً مطالب متمایل به غرب را منتشر میکنند و تنی چند از منتسبین به اصلاحات به اروپا و آمریکا پناهنده شدهاند، اصلاحطلبان رنگ آمریکایی ـ انگلیسی به خود گرفتهاند.
قدرتها از برخورد لفظی این دو گروه به استفاده خود پرداختهاند که همین عمل سبب دو رویداد خشونت آمیز اما کوتاه در چند سال گذشته و رویداد ظاهراً دنباله دار جاری شده است و بنظر میرسد که وضعیت سال 1981 و طرد گروههای معروف به اصلاحطلب که در دو ماه گذشته «معترض» خوانده میشوند در پیش باشد مخصوصا که آیتالله خامنهای سخن از مردود شدن (رفوزه شدن) برخیها گفته است که واژهای پرمعنی است. حضور نیافتن برخی از مقامات ارشد در مراسم مهم یک هفته اخیر (تنفیذ و تحلیف) جای تردید باقی نگذارده است که مردودین احتمالاً مطرود شوند. به این ترتیب باید انتظار بازگشتی به اصول ـ احکام اسلامی، فقه شیعه، اندرزهای آیتالله خمینی و شعارهای انقلاب ـ را در جامعه ایران داشت. نگرانی (غرب) در این است که از این رهگذر، سپاه قدرت بیشتری به دست آورد و از آنجا که نظامیان تمایلات ناسیونالیستی دارند قدرت نمایی منطقهای ایران بیشتر شود.
ــ تمایل ایران به معامله با برزیل و کشورهایی از این دست که جاه طلبی و حس سلطه گری ندارند و اتکای ایران به منابع و امکانات خود ازجمله نیروی انسانی و کارشناس، نشان از درپیش گرفتن مسیری است که در زندگی روزمره نیاز کمتری به دیگران داشته باشد. ایرانیان دست روسها را که مردمی مکّار هستند خواندهاند چراکه برسر نیروگاه اتمی سالها آنان را بازی دادند و در تحویل موشکهای ضدهوایی خریداری شده و نیز تعمیر هواپیماهای کرایهای همان بازی را تکرار میکنند.
ایرانیان میدانند که روسیه به دوستی ایران بیش از ایران به روسیه نیاز دارد. ایرانیان چینیها را هم شناختهاند زیرا که فقط درصدد فروش کالای خود هستند آن هم کالای نامرغوب. ایران با تجربه چندین ساله، دیگر از شورای امنیت و سر و صدای این سازمان و آن انجمن و تبریک نگفتن اتحادیه اروپا و... باک ندارد و اعتنا نمیکند.
ــ قرار است نظر کلی هیلاری کلینتون درباره رویدادهای ایران فردا ـ یکشنبه - از سی ان ان پخش شود. باید دید که چه خواهد گفت.
سایر اخبار و تفسیر رسانههای آمریکا درباره مداخله لابیهای شرکتهای بیمه درمانی و انجمنهای پزشکان در جلوگیری از تصویب یا ایجاد تغییر و بیخاصیت کردن لایحه دولت اوباما برای تعمیم درمان و نیز اوضاع افغانستان و پاکستان در بیست و یکمین سالروز خروج نیروهای شوروی از افغانستان بود و اینکه چرا دولت آمریکا به بهانه ترس از چند آسمان جل کوه نشین دربهدر باید 50 هزار نفر را استخدام کند تا در فرودگاهها مردم این کشور و حتی پیرزنان 90 ساله را چندبار تفتیش بدنی کنند تا عامل آن آسمان جلها نباشند و بمب با خود حمل نکرده باشند.
نظر شما