محمود عزیزی: این عضو کمیسیون امنیتملی و سیاست خارجی در جلسه علنی روز سهشنبه مجلس نیز در تذکری با اشاره به اینکه در خاورمیانه و شمال آفریقا تحولات زیادی در حال وقوع است که ممکن است به کشورهای همسایه ما هم کشیده شود، گفت: طبیعتا توقع زیادی هم از دستگاه دیپلماسی کشور میرود که متناسب با این تحولات، تصمیم گیری و اعلام موضع کند.
وی با اشاره به جلسات متعددی که با مسئولان وزارت خارجه دارد و از برخی پیگیرهای آنها مطلع است، گفت: دیروز هم برخی نمایندگان از کمیسیون امنیت ملی به دیدار رئیسجمهور رفتند و گفته شد که انتظار بیشتری از این وزارتخانه میرود.
سنایی بر این اساس پیشنهاد داد تا مجلس با دست اندکاران دستگاه وزارت خارجه جلسه غیرعلنیای برگزار کند تا در جریان پیگیریها و علت برخی مواضع توام با تاخیر آنها قرار بگیرد.
اهمیت اتخاذ مواضع به موقع و ضروت بازبینی استراتژیها در سیاست خارجی از جمله موضوعاتی است که سنایی در لابهلای صحبت های خود برآن تاکید می کند.
در ادامه گفت وگوی خبرآنلاین با مهدی ثنایی را مطالعه فرمائید:
***
تحلیل شما از عملکرد دستگاه دیپلماسی در تحولات منطقه چیست؟ برخی معتقدند عکس العمل کشورمان در قبال این تحولات کند بود. در مقابل برخی می گویند حجم تغییرات بالا بوده است و نمی توان دستگاه دیپلماسی را به کم کاری متهم کرد. تحلیل شما چیست؟
طبیعتا مجموعه حوادث منطقه و تحولات در خاورمیانه و شمال آفریقا در راستای افزایش نقش مردم و در چارچوب بیداری اسلامی در حال رخ دادن است. البته فرضیه های مختلفی درباره علل و عوامل و محرک های اصلی رخدادهای کنونی در منطقه وجود دارد ولی در شکل بدبینانه این تحولات، نقطه مطلوبی است که منجر به افزایش نقش مردم در منطقه می شود و در چنین شرایطی سیاست های غرب و به ویژه آمریکا که به دولتهایی منطقه دیکته می کرد، دیگر قابل اعمال نیست.
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که ما معمولا عمده توجه مان متوجه علل و عوامل می کنیم و بیشتر دنبال این هستیم که این تحولات خودکار و مردمی است یا اینکه سناریویی از جانب کسی است. در حالی که در دنیای معاصر الزاما معطوف شدن به علل و عوامل و صرف وقت زیادی برای ریشه یابی این عوامل، نتیجه بخش نیست. مهم مدیریت روند حوادث و جهت دهی به آن است. بنابراین ممکن است یک تحولی بر اساس یک جرقه ای شکل بگیرد. بعد از زده شدن این جرقه، چیزی که برایمان مهم است، مدیریت تحولات است. ما باید توجه مان را معطوف به این موضوع کنیم؛ در نشست های که کمیسیون امنیت ملی با وزارت امور خارجه داشته، نهادهای ذیربط کاملا متوجه تحولات منطقه هستند و پیگیری های دارند، این اقدامات قابل تقدیراست اما دو نکته در این زمینه قابل توجه است. اول اینکه ما یک مقدار تاخیر نسبت به اتخاذ موضع و تاثیر گذاری در روند تحولات داریم؛ یکی از ویژگی های نظام بین الملل پس از جهان دو قطبی، سیال بودن آن است. عکس العمل به موقع به حوادث سیاسی یکی از قواعد اصلی در بازی دیپلماسی است. این قاعده در عصر حاضر و در دوره کنونی، اهمیتش مضاعف است. به این دلیل که نظام بین المل، نظام سیالی است و متغیرهای متعدی در آن دخیل است و یک چارچوب ایستا نیست.
یعنی می گویید تاکتیک های عرصه دیپلماسی در عصر حاضر تغییرات زیادی دارد؟
بله، حتی استراتژی ها بسیار متغیر هستند. در گذشته فقط تاکتیک ها تغییر می کردند، اما در زمانه حاضر، استراتژِی ها هم به سرعت بازبینی می شود. یکی از ویژگی های نظام بین الملل در حال تغییر این است که کشورهای تاثیر گذار و بازیگران اصلی عرصه بین المال به سرعت استراتژی ها خود را بازبینی می کنند. شاید نکته ای که درباره سیاست خارجی در این عرصه باید گفت این است که ما باید به یک نقطه نظر مشترک درباره تحولات منطقه برسیم و از صرف وقت درباره علل و عوامل این تحولات اجتناب کنیم.
متاسفانه یکی از مشکلات کنونی ما این است که وقت دستگاه های مسئول در این عرصه، صرف اختلاف نظر می شود که دلیل این تحولات چه بوده است؟! در حالی که باید عمده وقت را صرف این کرد که چگونه در این حوادث، بیشترین تاثیر را داشته باشیم. بنابراین یکی از وظایف اصلی دستگاه سیاست خارجی، اتخاذ یک نقطه نظر مشترک و طبیعتا اتخاذ یک استراتژی مناسب درباره تحولات درمنطقه است. نکته دوم این است که باید تفکیکی بین دیپلماسی رسمی و عمومی داشته باشیم و این دو را خیلی به هم منوط نکنیم.
منظورتان از دیپلماسی عمومی این است که گروه های اجتماعی که وابسته به دولت نیستند می توانند اظهارنظرهای فراتر از مقامات رسمی داشته باشند؟
دیپلماسی عمومی یک وظیفه گسترده تری دارد. عکس العمل سازمانهای مردم نهاد، چهره های سیاسی، مراجع، حوزه علمیه و در حدی مجلس، در این چارچوب است.
حتی می توانند رادیکال تر باشند؟
بله، اعتقادم این است که حوزه دیپلماسی عمومی می تواند حضور گسترده تری در این عرصه داشته باشد، اما در عین حال باید تفکیک کرد. ما نباید هزینه زیادی به دوش دیپلماسی رسمی بگذاریم و باید اجازه دهیم که این حوزه با محاسبه و دقت نظر و رعایت الزاماتی که دارد،کار را پیش ببرد.
پیش بینی شما این است که در کشورهایی که در حال حاضر انقلاب صورت گرفته ما باید منتظر کشورهایی با رویکردهای متفاوت باشیم؟
یک سیر کلی تحولات داریم که می توان آن را در چارچوب بیداری اسلامی دانست که قطعا در راستای اهداف انقلاب اسلامی است و به تقویت مقاومت هم در منطقه می انجامد. منتها استثناتی داریم که یکی بحرین است و دیگری لیبی. متاسفانه حکومت بحرین با اتخاذ یک سیاست فرافکنی و فرار به جلو، جمهوری اسلامی ایران را متهم به دخالت در امور خود کرد و با این بهانه و ایران هراسی به سرکوب انقلاب بحرین اقدام کرد. ضمن اینکه برخوردی که با انقلاب بحرین شد، نوعی استاندارد دوگانه است که حتما به عنوان یک نقطه سیاه در کارنامه قدرت های غربی ثبت خواهد شد.
اما در مورد لیبی در آینده یک موضوع تازه در مباحث عمده حقوق بین الملل و حقوق بشر شکل خواهد گرفت چرا که برخی کشورها با قطعنامه شورای امنیت به اسم به دفاع از معترضین و مخالفین وارد کشوری شدند. اولا در صورت توفیق آنها، این روند یک رویه جدیدی در قواعد بین المل ایحاد می کند که مداخله نظامی در امور کشورها است.
بحث دیگر، زیاده روی هایی است که این کشورها کردند و پا را فراتر گذاشتند و در مواقعی مواضع مخالفین قذافی را بمباران کردند. علاوه بر اینها، ابهام هایی درباره عملکرد فعلی این قدرتتها وجود دارد که حمایت پیشین آنان از حاکم لیبی، خیلی با عملکرد فعلی شان همخوانی ندارد.
شما فکر می کنید با فرض یک خاورمیانه جدید، دستگاه سیاست خارجی ما باید استراتژی ها خود را بر مبنای چه شاخص هایی استوار کند؟
راهبرد سیاست خارجی یک کشور، بر اساس شرایط بین المللی تنظیم می شود. وقتی بازیگران، قواعد و شرایط بین المللی به سرعت در حال تغییر است، بازبینی این شرایط الزامی و ضروری است. ما در واقع باید با بازبینی استراتژی هایمان، برخورد فعال داشته باشیم. در اینجا، اهداف سیاست خارجی منظور نیست. چون اهداف در اسناد بالادستی تنظیم می شود که در کشور ما براساس سند چشم انداز شکل می گیرد و اصولش ثابت است، اما استراتژِی با توجه به شرایط، قواعد و جایگاه بازیگران بین المللی تعیین می شود و وقتی آنها تغییر می کنند به طبع، این استراتژی ها هم باید به سرعت بازبینی شود.
طبیعتا خاورمیانه بخش عمده ای از جهان اسلام و بخش مورد توجه ما است و راهبردی ترین نقطه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می رسد با توجه به تغییراتی که در حال رخ دادن است و نقشه آینده خارومیانه باید در برنامه های سیاست خارجی ما نیز بازبینی هایی صورت گیرد. حتما این تحولات شرایط منطقه و نوع نگاه به جمهوری اسلامی را از حالت یک دستی خارج خواهد کرد و تنوع بیشتری در نوع نگاه و تعامل با جمهوری اسلامی ایران به وجود خواهد آورد. ضمن اینکه فرصت های بیشتری را برای همکاری ها میان ایران و کشور های منطقه فراهم خواهد کرد. البته این موضوع به میزان زیادی منوط به تعامل و فعالیت ما نیز هست.
/3028
نظر شما