فقط 3 سال زمان نیاز بود تا حتی مسئولان اجرایی فدراسیون فوتبال ایران به عنوان متولیان این رشته محبوب ورزشی اعتراف کنند از فوتبال ملی ایران تنها یک نام مانده است. فوتبالی که 3سال قبل و در سال 2006 به واسطه همان سه بازی پرانتقاد در جام جهانی توانست تیم 15 رنکینگ جهان باشد حالا در پله 61 جهان است و عزیز محمدی نایبرئیس فدراسیون با اعترافی تلخ دربارهاش میگوید: «به گفته بعضیها اعتقاد دارم ما فقط روی کاغذ فدراسیون برتر هستیم اما واقعیت چیز دیگری است. مشکلی که برای آینده داریم این است که یکی از معیارهای لیگ قهرمانان آسیا تجاری بودن باشگاههاست و تمام باشگاههای حاضر در این لیگ باید پروانه حرفهای شدن داشته باشند. ما خوشبختانه بسیاری از معیارهای لیگ قهرمانان آسیا را داریم. به عنوان مثال تعداد تیمهای حاضر در لیگ باید 12 و تعداد مسابقات باید 33 بازی باشد که ما از این رقم جلوتریم.
طبق این قوانین مربیان، مربی دروازهبانها و سرمربیان لیگ برتر باید مدرک A آسیا داشته باشند. اگر میخواهیم چهار سهمیه خود را در لیگ باشگاههای آسیا حفظ کنیم، باید باشگاههای خود را حرفهای کنیم. در حال حاضر قبل از شروع لیگ همه مسئولان استانها اعم از استاندار، نمایندگان استان و غیره سعی میکنند تیم استان خود را به لیگ برتر بیاورند اما به محض این که لیگ شروع شد تیم را رها میکنند.»
محمدی کسی بود که یکسال قبل وقتی عادل فردوسیپور در برنامهاش، (90) گفت: «قبول دارید که عنوان بهترین فدراسیون آسیا برازنده فوتبال ایران نیست» به او تاخت و عادل را متهم به خیانت به نظام کرد.
او اما حالا خود اینگونه اعتراف میکند. اعتراف میکند به افت چشمگیر فوتبال ایران در همه سطوح مدیریتی و کیفیتی. اتفاقی که نمودش را در ناکامیهای متوالی این رشته میتوان دید تا جایی که پس از موفقیت بسکتبال، رسانه ملی که حذف تیم ملی را در روزهای پر التهاب انتخابات سانسور خبری کرده بود، این موفقیت را مرهمی بر زخم فوتبال لقب داد. اما چرا و چگونه فوتبال ملی ایران اینگونه به سراشیبی سقوط افتاد؟ محمد علیآبادی که حالا آخرین روزهای ریاستش را در ورزش سپری میکند چطور این رئیس که مدعی بود فوتبال ملی در آن سال ناکام بوده چرا اینگونه فوتبال را برای هوادارانش به کابوس تبدیل کرده است؟ در پاسخ به این سؤال، بیژن ذوالفقارنسب میگوید: «ورزش یک علم است، علمی که نیاز به برنامهریزی دارد و مدیرانش باید فوتبال را بفهمند. همه آنچه فوتبال ما را به امروز رسانده دخالتهای آدمهای غیر فوتبالی است، آدمهایی که اصلاً ورزش را هم درست نمیشناسند و تا زمانی که این سیستم درست نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد.»
علیرضا دهقان نماینده مردم ایذه و سخنگوی فراکسیون ورزش مجلس در این باره میگوید: «وقتی مدیریت ورزشی از یک مجموعه به آن شکل حذف میشود و ورزش را تا مرز تعلیق میبریم بعد هم که مسئولیت ادارهاش در دست مدیرانی قرار میگیرد که نه تخصصی در فوتبال دارند و نه از نخبگان این رشته استفاده میکنند خیلی زود این ضعف مدیریتی کار را به جایی میرساند که این رشته پشت سر هم دچار ناکامی شود. من هنوز هم معتقدم علی کفاشیان باید پس از حذف تیم ملی استعفا میداد و میگذاشت تا کسی جایش را بگیرد که بتواند این رشته محبوب را اداره کند.»
اصغر یوسفنژاد، نماینده مردم ساری اما خیلی شخص کفاشیان را در این ناکامی مؤثر نمیداند و معتقد است این ناکامی از رده مدیریتی سازمان ورزش به این رشتهها تحمیل شده است: «وقتی در دورهای یک تغییر انجام میدهیم و از رده 15 به رده 61 میرسیم یعنی حماسه ساختهایم! این نشان از عدم توانایی و تسلط یک مدیر بر حوزهای که قرار گرفته دارد. این فقط فوتبال ما نبود که در این دوران نابود شد. به کشتی هم نگاه کنید همین اتفاق در آن رشته هم افتاد یا خیلی از ورزشهای رزمی و. . . این یک رویه غلط بود که تبعاتی تلخ را به همراه آورد. ورزش ما نیاز به تغییری اساسی و حرکت به سوی تخصصگرایی دارد. باید خیلی از افکارمان را عوض کنیم اگر میخواهیم جایگاه سابقمان را به دست بیاوریم. ما حالا در جمع 6 تیم برتر آسیا هم نیستیم.»
مدیران فدراسیون فوتبال به حقیقتی اعتراف کردند که به خاطر بیان آن توسط فردوسیپور به این برنامه تاختند.
کد خبر 14910
نظر شما