بایدن می گوید: «دیگر زمان آن است که به عذرخواهی بابت حمایتمان از اسراییل پایان دهیم. هیچ عذرخواهی ای در کار نیست. هیچ. بهترین سرمایه گذاری سه میلیارد دلاری را ما (در حمایت از اسراییل) انجام دادیم. اگر اسراییلی وجود نداشت، ما برای حفاظت از منافع خود در منطقه باید یک اسرائیل تاسیس می کردیم.»
این صحبت ها من را یاد جملاتی از امام موسی صدر انداخت.
زنده یاد صادق طباطبایی جایی نقل کرده که:
«پیوند دوستیِ فرق و طوایف مختلف با یکدیگر و تعاملِ سازنده آنان با یکدیگر به گونهای شد که آقای صدر روزی گفتند، اگر لبنان به شکل فعلی وجود نمیداشت باید این چنین لبنانی را میساختیم.»
و در ادامه: «لبنان نماد زیست برادرانه و صلحآمیز فرق و مذاهب با اندیشهها و سطح زندگی متفاوت شده بود. اما این نکته را هم باید با تاکید بگویم که ایشان چنان لبنانی را خاری در گلوی استعمار صهیونیستی میدانستند.»
به گمانم بیراه نیست اگر اینگونه نتیجه بگیریم که محیط مبتنی بر «زیست برادرانه و صلحآمیز فرق و مذاهب با اندیشهها و سطح زندگی متفاوت» می توانست خاری در گلوی اسراییل و راهی برای مبارزه با منطقِ اسراییلی باشد.
موسی صدر در کنار نفی و طرد اسراییل، برای ایجاد یک نا-اسراییل و آنتی-اسراییل هم تلاش می کرد.
و ظاهرا دنیای پیشِ چشم ما دنیای تقابل این دو نگاه است.
ما در کدام اردوگاه هستیم؟ اگر اختیارِ کار دست ما باشد؛ لبنان خواهیم ساخت یا اسراییل؟ اگر قرار باشد دل در گرو کسی داشته باشیم؛ برای خاتمه دادن به نبودِ موسی صدر کاری خواهیم کرد یا برای بودِ بایدن؟ موسای وجودمان همزیستی را توسعه خواهد داد؟ یا بایدنِ درونمان برای تمامیت خواهی خود سرمایه گذاری خواهد کرد؟
تصورمی کنم این پرسش اساسی را هر صاحب قدرت و عزمی باید در خلوت، از خودش بپرسد و صادقانه به آن پاسخ دهد.
در منزل، در اداره، در استان و در کشور و جهان خودش، لبنان خواهد ساخت یا اسراییل؟
نظر شما