نسخه ارنست همینگوی برای زندگی در دوران قرنطینه

ایبنا نوشت: نوشتن از این زندگی پر از رنج و تلاش نیز چیزی جز تنهایی نیست؛ ولی از این تنهایی لذت می‌برم و حتی بعضی اوقات از انسان‌هایی که از تنهایی و افسردگی رنج می‌برند، تعجب می‌کنم.

ارنست میلر همینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بود. او از پایه‌گذاران یکی از تاثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به وقایع‌نگاری ادبی شناخته می‌شود. قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیت‌های داستانی به گونه‌ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب داده‌اند.
 
ارنست همینگوی بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی‌شدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات‌وحش آفریقا تا ماهی‌گیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. سرانجام نیز با اسلحه شکاری خودکشی کرد.
 
اخیراً شبکه بی‌بی‌سی مستندی با الهام از کتاب بیوگرافی نوشته‌شده توسط کن بارنز و لین نوویک خبرنگاران این شبکه ساخته است که زندگی همینگوی را در چند قسمت بررسی کرده است و در این کتاب‌ها به اعتقاد خبرنگاران انگلیسی می‌توان نسخه‌ای برای درمان زندگی آنلاین در قرنطینه این روزهای بیشتر مردم جهان را پیدا کرد. داستان‌های همینگوی همگی درباره تلخ و شیرینی‌های زندگی روزمره این واقعیت را بازگو می‌کنند که زندگی نمی‌تواند بدون سختی‌ها ادامه داشته باشد و همه باید این موضوع را درک کنند.
 
همینگوی در سخنرانی‌اش در مراسم اعطای جایزه نوبل در سال ۱۹۵۸ گفت: نوشتن از این زندگی پر از رنج و تلاش نیز چیزی جز تنهایی نیست؛ ولی از این تنهایی لذت می‌برم و حتی بعضی اوقات از انسان‌هایی که از تنهایی و افسردگی رنج می‌برند، تعجب می‌کنم. مشکل اینجاست که چگونه باید با زندگی برخورد کرد. او اعتقاد داشت هیچ‌وقت نباید از تجربیات زندگی ترس داشت و در سخت‌ترین شرایط نیز نمی‌توان زندگی را رها کرد.
 
از مهم‌ترین رمان‌های همینگوی پیرمرد و دریا است که جایزه نوبل را برایش به ارمغان آورد. با آفرینش سانتیاگو، قهرمان پیرمرد و دریا، همینگوی به مرتبه تازه‌ای از آگاهی می‌رسد. پیش از این او از ضعف و زخم‌پذیری آدم‌های سرسخت سخن می‌گفت؛ اکنون از سرسختی یک پیرمرد ضعیف سخن می‌گوید؛ پیش از این قهرمان او روشنفکر حساسی بود که از جنگ می‌گریخت؛ اکنون قهرمانش ماهیگیر ساده‌ای است که هر روز به جنگ طبیعت می‌رود؛ پیش از این قهرمان او می‌کوشید فکرش را نکند و احساسات خود را بروز ندهد؛ اکنون سانتیاگو مدام فکر می‌کند و حتی با دریا و پرنده و ماهی حرف می‌زند.
 
بدین ترتیب کمابیش همه مشخصات قهرمان همینگوی وارونه می‌گردد، مرتبهٔ تازه آگاهی نویسنده، نفی کامل مراتب پیشین است. صید ماهی می‌توانست پاداشی باشد برای آن همه تلاش، مبارزه و تحمل درد؛ اما وقتی سانتیاگو توجه خود را از شور و حال به‌دام‌انداختن ماهی منحرف کرده و به طمع و منافع مادی (فروش ماهی در بازار) متمرکز می‌کند، شانس و اقبال از وی روی برمی‌گرداند؛ چرا که دریا طمع‌کاری را پاداش نمی‌دهد.

۵۸۵۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1539020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد IR ۱۱:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۳
    0 0
    جالب بود لطفا به بخش فرهنگی بگین بیشتر درباره ی نویسنده های داخلی و خارجی خبر کار کنه