روز چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، سمینار مجازی "الامام الحسین علیه السلام و مکانته فی العالم المعاصر" از سوی مؤسسة البیان للتواصل و التأصیل با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان با حضور تنی چند از اندیشمندان جهان اسلام برگزار شد.
گزارش فارسی مقالهای که در این سمینار با عنوان "دور الجماهیر و النخب فی الاستخدام الفعال لحرکة الحسین علیه السلام فی العالم المعاصر" ارائه شد، چنین است:
افزایش توجه به امام حسین علیه السلام و شعائر حسینی در دنیای معاصر قابل انکار نیست. این توجه در دو قلمرو متفاوت آشکارا به چشم میآید: قلمرو مناسکی و قلمرو علمی.
حجم قابل توجه پژوهشها و کتابها و مقالات و همایشها و سخنرانیها در باره ابعاد تاریخی، اعتقادی، جامعهشناختی، حماسی، ادبی و آیینی حادثه عاشورا که به صورت آشکار و بر اساس آمارهای رسمی قابل استخراج از مراکز دادهپردازی علمی هر سال بر تعداد آنها افزوده میشود، گواه خوبی بر این افزایش توجه در قلمرو علمی است. و بهترین شاهد برای افزایش توجه در قلمرو مناسکی هم، افزایش کمی و کیفی مراسم عزاداری در روز عاشورا در سراسر جهان و نیز افزایش کمی و کیفی حضور مردم در پیادهروی اربعین است.
روشن است که وقتی از جایگاه امام حسین علیه السلام در جهان معاصر سخن میگوییم نباید تنها به این افزایش سطح توجه به آن امام شهید بسنده کنیم و بدان، دل خوش داریم، بلکه باید به ظرفیتی که امام حسین علیه السلام برای تحولات بزرگ در دنیا ایجاد کرده است، هم بپردازیم. باید این ظرفیت را شناخت و به آن فعلیت بخشید. در مقایسه دو قلمرویی که نام برده شد، یعنی قلمرو مناسکی و قلمرو علمی، وجه مناسکی به صورت آشکاری بر و جه علمی غلبه دارد، زیرا هم نقشآفرینان آن که اغلب از تودههای مردمند، بیشترند و هم جلوهها و آثار آن بیشتر به چشم میآید و هم بازتاب رسانهای بیشتر دارد. از سوی دیگر به انجام رساندن وجه علمی اهتمام به نهضت امام حسین علیه السلام بر دوش نخبگان است ولی وجه آیینی آن یا یکسره بر دوش توده مردم است و یا مردم و نخبگان در کنار هم آن را سامان میدهند. بنا بر این روشن است که وجه مناسکی در مقایسه با وجه علمی بسیار پرشورتر و گستردهتر و عمومیتر باشد.
ولی همه ما میدانیم که وجه مناسکی شعائر حسینی اگر به صورت مستمر در پیوند با پیامها و آموزههای بنیادی فرهنگ عاشورا نباشد، به تدریج از روح خود فاصله میگیرد و اثرگذاری مطلوب خود را از دست میدهد. قرآن به صراحت در آیه ۴۵ سوره مبارکه عنکبوت، میفرماید که نماز باید نمازگزاران را از فحشاء و منکر باز دارد ولی همان طور که همه ما در عمل مشاهده میکنیم، وقتی این عبادت که ستون دین شمرده شده است، از روح خود فاصله بگیرد هر چقدر هم باشکوه برگزار شود هیچ بازدارندگی از فحشاء و منکر نخواهد داشت. افزایش توجه به سالار شهیدان در دنیای معاصر بسیار امیدبخش است، ولی روشن است مادام که این توجه به تحولات عینی و ملموس در زیست مسلمانان نیانجامد، نمیتوان مدعی شد این توجه در مسیر مطلوب قرار داد.
با تأکید دوباره بر بر اهمیت بسیار زیاد وجه مناسکی عاشورا، و با وجود ظرفیت بسیار بزرگ فراهم آمده به وسیله آن، به نظر میرسد بزرگترین چالش فراروی نقشآفرینی بایسته فرهنگ عاشورا در دنیای معاصر، غلبه یافتن وجه مناسکی بر وجه معرفتی و علمی و خالی شدن تدریجی مناسک از روح و پیام اصلی عاشوراست. و بر پایه همین تحلیل، به نظر میرسد تنها راه دور ماندن از این آسیب، این است که همه فعالیتهای دینی از جمله شعائر حسینی و عاشوراپژوهی با نگاه تمدنی و رویکرد تمدنی صورت پذیرد تا بتواند نقش بایسته خود را در جهان معاصر ایفا کند.
چیرگی یک نگاه تمدنی بر اهتمام ما به حسین علیه السلام در دنیای معاصر سبب میشود که ما در درجه نخست پیامهای جاودانه این نهضت را که میتواند در گستردهترین، پیچیدهترین و جامعترین سطح مناسب انسانی اثرگذار باشد شناسایی کنیم و سپس در همین سطح و با مد نظر قرار دادن مستمر آن به تبلیغ و تبیین پیامهای عاشورا بپردازیم.
سیطره یک نگاه تمدنی سبب میشود همه فعالیتهای علمی و ادبی ومناسکی عاشورایی یک روح مشترک و همسو پیدا کنند و این فعالیتهای پراکنده و گاه ناهمسو با هم، یک آرمان و هدف و جهتگیری واحد بیابند. نگاه تمدنی میتواند انواع نگاههای استشراقی، مسیحی، سکولار، اسلامی، شیعی، سنی، علمی، عاطفی به امام حسین علیه السلام و عزاداری او را به گونهای کنار هم بگذارد که بی این که ناچار به حذف و طرد برخی از این نگاهها باشیم، جایگاه واقعی هر یک از آنها هم مشخص باشد و نگران اثرگذاری منفی برخی از آنها بر پژوهشهای عاشورایی نباشیم.
نگاه تمدنی ما را متوجه این نکته میسازد که امام حسین علیه السلام بارها از اهمیت امت در قیام خود سخن گفته است و حتی به صراحت بیان داشته که: إنما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدی، یعنی امام علیه السلام، گستره حرکت اصلاحی خود را امت اسلامی معرفی کرده است، پس ما هم وظیفه داریم که همه کارهای علمی و مناسکی عاشورایی خود را همسو با منافع و مصالح امت اسلامی صورت دهیم و از پارهای اقدامات محدود کننده پیام این قیام برای پیروان یک مذهب کناره بگیریم.
نگاه تمدنی ما را به این نکته رهنمون میشود که امام حسین علیه السلام در آخرین لحظات حیات نورانی خود فریاد برآورد که: اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم، پس نهضت عاشورا دستهای پیامهای فرادینی دارد که وجدان انسانهای آزاده حتی بیدین را مخاطب قرار میدهد و ما وظیفه داریم این پیامها را شناسائی کنیم و به تبلیغ و تبیین آن بپردازیم.
نگاه تمدنی به ما میآموزاند که اگر امام حسین علیه السلام بر اساس پژوهش مرحوم محمدمهدی آصفی در کتاب "فی رحاب عاشوراء"، در پانزده موضع طلب کمک کرده است، به قول مرحوم شریعتی باید بدانیم که امام حسین علیه السلام دست کم در برخی موارد میدانست که کسی نیست او را یاری کند، ولی این یاری خواستن او در حقیقت، یاری خواستن از همه حقجویان در آینده تاریخ است و ما نیز وظیفه داریم به گونهای در باره امام حسین علیه السلام، پژوهش و فرهنگسازی کنیم که الهامبخشی آن برای مصالح نسلهای آینده را هم تضمین کنیم.
این نگاه تمدنی است که به ما میگوید یاران وفادار و شجاع امام حسین علیه السلام از معصومان نبودند، آنها انسانهایی عادی بودند که به مقامی دست یافتند که امام حسین علیه السلام در وصف آنها فرمود: فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَی وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی ، پس سزاوار است که ما نیز در دنیای جدید توجهی ویژه به انصار الحسین داشته باشیم و عطش اقشار مختلف مردم در جهان امروز را به شناخت الگوهایی از جنس خودشان، از طریق آشنا ساختن آنها با یاران امام حسین علیه السلام.برطرف کنیم. کاری که مرحوم محمدمهدی شمسالدین در کتاب "انصار الحسین؛ دراسة عن شهداء ثورة الحسین: الرجال و الدلالات" گامی برای آن برداشت.
سخن آخر این که به نظر میرسد توده مردم نقش خود را برای جلب توجه همه جهانیان به کربلا و عاشورا به خوبی ایفا و سهم خود را ادا کردهاند ولی این گزاره را نسبت به نخبگان نمیتوان به آسانی تعمیم داد. اکنون نوبت نخبگان فکری و علمی و ادبی و هنری است که در این زمینه آماده شده از سوی توده مردم، بذر تبیین درست پیام کربلا را بیافشانند.
نظر شما