رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی و رایزنیهای هر روزه آنان با نمایندگان، در پیش بودن تعطیلات آخر ماه مجلس و حساسیت زیاد لایحه فوق فرصت بررسی مجدد این لایحه حساس که بیش از آنکه در این ایام اقتصادی باشد، سیاسی است به تعویق افتاد. لایحهای که نزدیک به یک سال است دولت و مجلس را به کام سردر گمی فروبرده است. بزرگترین مانع دولتها در ایران برای هدفمند کردن یارانهها همواره کسری بودجه بوده است حتی زمانی که دولت نومحافظه کار نهم با فروش نفت 140 دلاری و سرمستی کوتاه مدتش نتوانست از آن رها شود ولی با این وجود به این فکر افتاد که به سمت تحقق برخی شعارهایش از جمله کم کردن فاصله طبقاتی حرکت کند.
کسری بودجه
بودجه 88 در حال حاضربا کسری 17 هزار و 500 میلیارد تومانی مواجه است که 9 هزار میلیارد تومان آن مربوط به یارانه برق و گاز است و گذشته از آن تأخیر در اجرای پروژههای عمرانی و مشکل پیداکردن دستگاهها در تأمین هزینههای جاری باعث شده است که بحران این کسری به تمام سطوح اقتصادی راه یابد.
بخش عمدهای ازاین بحران در شرایط کنونی به پرداخت یارانه (سوبسید) از جانب دولت بر میگردد و ناکارآمدی در پرداخت یارانهها جدای از اینکه بار هزینهای سنگین بر دوش دولتها گذاشته، عامل بیعدالتی در کشور شده است. از این رو طبیعی است که هر دولتی اصلاح چنین وضعیتی را جزو وظایف اصلی خود بگذارد. دولت نهم نیز بر همین مبنا تصمیم گرفت هدفمندسازی یارانهها را از طریق نقدیسازی آن اجرا کند.
انتظار میرود دولت با نقدیسازی یارانهها همچنان با راهکارهایی نسبت به هدف گذشته حساسیت داشته باشد. باید توجه داشت که گرچه دهکهای مختلف درآمدی به طور یکسان از یارانه کالاهای اساسی استفاده نمیکنند، اما نفس بهرهبری دهکهای پایین درآمدی از این کالاها بااهمیت است. مطابق گزارش وزارت بازرگانی در حال حاضر در اغلب دهکهای درآمدی مصرف کالاهای اساسی زیر حد استاندارد است که این وضعیت در طبقات مستضعف جامعه به مراتب حادتر است.
تشویق به مصرف
در شرایط یک اقتصاد مصرف زده، پرداخت نقدی یارانه صرف کالاهای غیرضرور یا پرکردن خلأهای هزینهای خانوار میشود و به طور قطع مصرف کالاهای اساسی کاهش مییابد و این موضوع میتواند از منظر به خطر انداختن سلامت جامعه قابل توجه باشد. پرداخت نقدی یارانهها در جامعهای که دچار فشار تقاضا است، میتواند سازوکار هزینه خانوار را به هم بریزد. افزایش درآمد بدون کار صورت گرفته میتواند منشأ یک نابسامانی در هزینههای این خانواده باشد. از این بابت تاکید میشود که رشد درآمدی هر خانواری بایستی به صورت تدریجی و متناسب با کار انجام شده و همراه با سطح برخورداریهای فرد یا خانوار انجام شود. در غیر این صورت نحوه هزینه کردن درآمد اضافه، هم برای خانواده و هم جامعه مضر است.جدا از این مباحث دولت بیش از آنکه به فکر کاهش فاصله طبقاتی باشد همانطور که اشاره شد به دنبال کاهش هزینههای جاری خود و کاهش فشارهای ناشی از کسری بودجه است. بیشترین سوبسیددولت عموماً مربوط به حاملهای انرژی است که بنزین بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است.
اززمان طرح پرداخت یارانههای نقدی، این لایحه در مجلس با موافقان و مخالفان جدی روبه رو شد. بسیاری بر این باورند که در صورت پیاده شدن این طرح، تورم فزایندهای به کشور تحمیل میشود و میتواند تورم را به بیش از 40 درصد افزایش دهد. از سوی دیگر برخی بر این باورند که طرح این لایحه پر سرو صدا با توجه به کاهش چشمگیر قیمت نفت نمیتواند عملیاتی شود و عملاً پافشاری بر این طرح تنها در حد یک ژست سیاسی برای دولت باقی میماند. چرا که در صورت آزادسازی قیمتها و به خصوص قیمت برق بسیاری از واحدهای تولیدی و کشاورزی به واسطه وابستگی به یارانههای انرژی از کار باز خواهند ماند و آثار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیاری در پی خواهد داشت.
نظر شما