سپهر ستاری: کاملا واضح است که آنها - فعلاً - نیازی به یک مهاجم ندارند؛ فصل گذشته نیز بدون بهرهمندی از یک مهاجم نوک به جام قهرمانی بوسه زدند و تا فینال لیگ قهرمانان اروپا هم بدون هیچ مشکلی صعود کردند. ضمن اینکه مشکلشان در بازی فینال نیز، خارج از محوطه جریمه چلسی رقم خورد. آبیآسمانیهای شهر منچستر تمام این موفقیتها را با استفاده از مهاجم شماره 9 کاذب و دادن 1000 پاس به ثبت رساندند. اینبار در لیگ برتر انگلیس، آبیهای استمفوردبریج تا حد زیادی توسط سیتیزنها مهار شدند چرا که شاگردان «توماس توخل» به مراتب محتاطتر از فینال لیگ قهرمانان بازی کردند ولی تاکتیکهای پپ و انرژی بازیکنانش، سرانجام انسجام خط دفاع چلسی را بر هم ریخت تا «گابریل ژسوس» زهر خود را بر قلب رقیب بریزد.
پس از این گل، چلسی مجبور به ارائه نمایشی بازتر شد و درست در زمانی که این تغییر در ترکیب آبیهای لندنی شکل گرفت، آبیهای منچستر نیز تاکتیکی را به نمایش گذاشتند که آنها را فصل گذشته به قهرمانی در لیگ رسانده بود؛ تاکتیکی شامل پاسهای متوالی، بازی روی زمین، نمایشی بدون کار اضافی، تاکتیک خسته کردن و تخریب برنامههای هجومی رقیب و در نهایت لذت بردن از یک پیروزی دلچسب.
«کوین دیبروین» و «فیل فودن» در چنین سیستمی به سختی میتوانند در پست «مهاجم»، بهترین عملکردشان را به تصویر بکشند اما تا این لحظه موفق به انجام این ماموریت شدهاند و همین امر نیز باعث شد تا چلسی در 45 دقیقه نخست، بارها در زمین خودی مالکیت توپ را از دست بدهد. ژسوس هم نقش مهمی در پرسینگ سمت راست سیتی ایفا نمود و پاداش بازی خوبش را هم با زدن گل برتری تیمش گرفت. از عملکرد درخشان «جک گریلیش» هم غافل نشوید؛ ستارهای خطرناک که اگر کمی فرصتطلبتر بود میتوانست نتیجه مسابقه را به 2 بر صفر تغییر دهد.
به همین دلیل است که بسیار معتقدند سیتی هیچ نیازی به مهاجم نوک ندارد چرا که تمام ویژگیهای لازم را در ترکیب خود میبیند اما از نظر من همین نکته به تنهایی دلیلی است که نشان میدهد اگر یک مهاجم نوک در ترکیب سیتیزنها وجود داشته باشد، برای آنها به شدت مفید خواهد بود چون به آبیآسمانیها یک راهکار جذاب دیگر برای به آغوش کشیدنِ پیروزی ارائه خواهد کرد. به بیانی سادهتر؛ اگر سیتی در تابستان «هری کین» را به خدمت میگرفت اکنون دیگر هیچ نیازی به فرصتطلبی گریلیش، ژسوس، استرلینگ یا هر بازیکن دیگری احساس نمیشد.
در صورت حضور چنین بازیکنی، سانترهای کوتاه سیتی به درون محوطه جریمه به مراتب با سرنوشت شگفتانگیزتری مواجه میشد؛ ارسالهایی که پس از گل اول سیتی به چلسی، به کرات روی پرده رفت. بله؛ سیتیزنها میدانستد برای بهرهمندی از این پاسها باید در کدام نقطه جایگیری کنند و در فوتبال هم قرار نیست 100% موقعیتها تبدیل به گل شود. حتی شاید با حضور کین یا ستارهای شبیه به او نیز درصد قابل توجهی از این فرصتها هم به بار نمینشست اما منصفانه این است که بگوییم «کین» به مراتب گلزنتر از گزینههای فعلی سیتی است و این تفاوت فاحش شاید در طول فصل بیشتر به چشم آید.
هری در بین بازیکنان لیگ برتری با نرخ گلزنی 56.74 درصد بهترین آمار را از سال 2016 به ثبت رسانده و مجموعاً 141 شانس مسلم گلزنی داشته است. نزدیکترین بازیکن به او «سرخیو آگوئرو» با نرخ 53.7 و تعداد موقعیت 108 است. در این جدول بهترین بازیکن فعلی سیتی «رحیم استرلینگ» با نرخ 47.27 و تعداد موقعیت 110 به چشم میخورد. شاید بگویید تفاوت این ستارهها با یکدیگر چندان زیاد نیست اما استرلینگ از فصل 20-2019 تاکنون آمارش به 39% کاهش یافته و بعید است موفق به بعبود این روند شود. بنابراین حضور یک قاتل بیرحم و دقیق در محوطه جریمه رقبا، فاکتوری طلایی برای سیتی خواهد بود.
گواردیولا و مدیران منسیتی برای این کار «هری کین» را در نظر داشتند چرا که او در کنار مهاجم نوک سنتی میتوانست حتی نقش شماره 9 کاذب را هم ایفا کند که این سناریوی رویایی سرمربی نامدار اسپانیایی بود؛ سناریویی که عملیاتی نشد.
با تمام این اوصاف اما آبیآسمانیهای شهر منچستر یک تیم عالی هستند که توانایی انجام هر کاری را دارند. شاید اگر هفته بعد مقابل لیورپول شکست بخورند، مجبور شویم بگوییم: «سیتی یک تیم عالی است ولی آنها قطعا یک مهاجم کم دارند!»
نویسنده: سم لی
مترجم: سپهر ستاری
258 41
نظر شما