شاید گرهخوردگی احساس ملت ایران با عشق به علی(ع) و آل او در طول قرنها، باعث شده تا ما شاهد گرهخوردگی شعر فارسی با شعر علوی باشیم. این که در نخستین نمونهها و سرآغازهای شعر فارسی و در زمانهای که هنوز توانمندیهای زبانی و تجربههای فرمی این شعر در منازل نخستین بوده است ، شاهد تولد نخستین مدیحههای علوی هستیم، معنای شگفتی دارد که کمتر نویسنده و پژوهندهای به آن توجه کردهاست .
شعر کسایی مروزی تنها به دلیل اهمیت نام شاعر در نخستین طلیعههای شعر این سرزمین مهم نیست ، اهمیت اصلی او و شعرش - بیشتر از این که جایی اندک در کتابهای تاریخ زبان و شعر فارسی اشغال کند- در این است که او و شعرش از رازی سخن میگویند که در طول قرنها یا کتمان شده است و یا فراموش.
شعر او که از مدحت علی (ع) و فضایل او سخن میگوید در حقیقت خوشهای درخشان و طلایی است از خرمنی که دست تطاول روزگاران به یغمایش برده است. سوگمندانه باید گفت از آثار دوران زندگی و شاعری شاعرانی چون کسایی مروزی آن چه به دست ما رسیده است، بخش و سهم کوچکی است از جریانی فرهنگی و شاید حتی مبارزهای هنری برای استوار کردن پایههای هویت ملی ملتی که استقلال از شیوه و حکومتداری خلفا و بازگشت به اسلام راستین و مبارز را انتخاب کرده بودند.
شاید اگر از آثار نظم و نثر آن دوران نمونههای بیشتری به دست ما میرسید ، میشد نشانهها و ابعاد این مبارزه پوشیده فرهنگی را که در بطن جامعه جربان داشته است دید . میشد بهتر فهمید که عشق به علی و آل او تا چه اندازه در دورانی که هویت ملی و فرهنگی ایرانیان شکل نوینی به خود میگرفته است به عنوان یک مولفه و عنصر مبارزاتی و تکیه گاهی استوار مورد توجه شعرا و نویسندگان و در یک کلام اهل فرهنگ بوده است .
پرچم این هویت سازی فرهنگی که بر پایه های استقلال زبانی و مرامی از خلفا و تاکید بر مولفههای فرهنگی ایران باستان و اسلام شیعی استوار بودهاست، در آن دوران و پس از کش و قوسهایی که تاریخ در برابرشان سکوت کرده است به دست توانمند حکیمی فرهیخته و بزرگ مردی چون فردوسی توسی رسید و آن شهسوار عرصه دین و ملک ، توانست مولفههای پراکنده این هویت ملی را گرد اثری ملت ساز چون شاهنامه فراهم آورد که ستایش و تایید راه علی ( ع) و فرزندان امامش یکی از بنیادهای این هویت بوده است و خواهد بود.
5757
نظر شما