به گزارش خبرآنلاین، پرده از یکی از رازهای بزرگ تاریخ معاصر اسپانیا که در دوران جنگ داخلی رخ داد، برداشته میشود. مورخی از شهر گرانادا، در جنوب اسپانیا ادعا کرده محل دقیق دفن جسد لورکا را پیدا کرده است.
میگل کابایرو پرز سه سال وقت گذاشت و تمام اسناد و مدارک آرشیوی پلیس و ارتش را زیر رو کرد تا بتواند 13 ساعت آخر زندگی شاعر «عروسی خون»، «یرما» و «خانه برناردا آلبا» را به شکلی دقیق توصیف کند. این شاعر اوایل جنگ داخلی به دست گروهی از افراد راستگرا اعدام شد.
این مورخ معتقد است نام شش نفر از نیروی پلیس و افراد داوطلب را پیدا کرده که به سمت لورکا و دو زندانی دیگر شلیک کردند. او دلیل کشته شدن لورکا را رقابت کهنه سیاسی و تجاری میان چند خاندان ثروتمند گرانادا میداند که یکی از آنها خاندان لورکا بوده است.
کابایرو که کشفیات خود را در کتابی با عنوان «13 ساعت آخر گارسیا لورکا» منتشر کرده، گفت: «تصمیم گرفتم اسناد آرشیوی جمع کنم نه اینکه روایات شفاهی را کنار هم بگذارم. چون سردرگمی فعلی نتیجه همین روایات شفاهی و شاهدان نامطمئن بسیار بوده است.»
این مورخ نقطه عزیمت خود را تلاشی برای اثبات نوشتههای ادواردو مولینا فاخاردو، روزنامهنگار دهه 1960 اسپانیا عنوان کرد. فاخاردو خودش راستگرا بود و از دیکتاتوری ژنرال فرانچسکو فرانکو حمایت میکرد.
کابایرو در این مورد چنین توضیح داد: «مولینا فاخاردو به دلیل موضعگیری سیاسیاش به افرادی دسترسی داشت که حقیقت را به او گفته بودند. آرشیوهایی که بررسی کردم بیشتر از گفتههای او تشکیل شده بودند. به همین دلیل میشود مطمئن بود او در مورد محل دفن لورکا هم حقیقت را گفته است.»
طبق این کشفیات محل دفن شاعر چاهی در نزدیکی کشتزاری موسوم به «کورتیخو دگازپاچو» بین دو روستای ویزنار و آلفاکار است. این چاه را افرادی در جستجوی آب کنده بودند. این محل حدود نیم کیلومتر با محلی که در سال 1971 یان گیبسن مورخ به عنوان محل دفن لورکا معرفی کرده بود، فاصله دارد. محلی که گیبسن اشاره کرده بود پس از جنجالهای بسیار در سال 2009 حفاری شد و هیچ اثری از استخوان در آن پیدا نشد.
کابایرو درمورد محل دفن گفت: «انتخاب این چاه برای دفن اجساد با عقل جور درمیآید، چون آنقدر از روستاها دور است که نه کسی سربازها را ببیند و نه کسی صدای شلیک را بشنود، از طرفی چون برای اعدام به نور نیاز داشتند این محل در مسیری است که با ماشین میشود به آن رفت و نور اتوموبیل را روی اعدامیها انداخت.»
خاویر ناوارو، باستانشناس که تاکنون چندین گور دستهجمعی دوران جنگ داخلی اسپانیا را کشف کرده درمورد این چاه که حالا پر شده، گفت: «عجیب نیست در این چاه جسد باشد. مطمئن شدن از این قضیه کار سادهای است. کافی است مقداری از این خاک را در آزمایشگاه بررسی کنید تا ببینید در گذشته در این محل چاهی حفر شده یا نه.»
گروه اعدام که به گفته کابایرو فقط شش نفر بودهاند در تابستان 1936 صدها فرد مظنون به تمایلات چپ را اعدام کردند و لورکا یکی از آنها بود. آنها برای هر اعدام 500 پزوتا دریافت میکردند و رتبه نظامی آنها بالا میرفت. آنها این اعدام ها را به دستور فرانکو، دیکتاتور آینده اسپانیا انجام میدادند.
کابایرو درمورد این گروه گفت: «من این افراد را «قاتل» نمیخوانم بلکه آنها «جلاد» هستند، برخی از این افراد داوطلبانه به گروه پیوسته بودند و برخی هم پلیسهایی بودند که از ترس کشتهشدن به دلیل سرپیچی به گروه ملحق شدند.»
این مورخ افزود: «احتمالا آنها حتی نمیدانستند لورکا کیست. آثار لورکا را اغلب روشنفکران میخواندند. احتمالا این گروه بیشتر متوجه آن دو آنارشیستی بوده که همراه لورکا کشتهاند. آن دو نفر خیلی مشهور و خطرناک بودند.» با این حال دو فرمانده این گروه کوچک یعنی ماریانو آخِنخو، پلیس 53 ساله و آنتونیو بناویدس که از اقوام همسر اول پدر لورکا بود، مطمئنا از هویت این شاعر آگاه بودند. گفته میشود بناویدس بعدا با افتخار به مردم گفته است: «یک تیر توی مخ آن کله باددار خالی کردم.»
طبق اسناد، اعضای خاندان رولدان (بناویدس عضوی از این خانواده بوده) که رقیب لورکاها بودند، مقامات طرفدار فرانکو را ترغیب به دستگیری و کشتن لورکای شاعر کرده بودند. لورکا یکی از شخصیتهای «خانه برناردا آلبا» را براساس یکی از اعضای این خانواده خلق کرده بود. به قول کابایرو «آنها با پدر مشکل داشتند و انتقام را از پسرش گرفتند.»
از میان اعضای گروه اعدام تنها بناویدس بعدها به کرده خود افتخار کرد و دیگر اعضای گروه حتی چیزی به اعضای خانواده خود نگفتند.
گاردین / 25 ژوئن / ترجمه: حسین عیدیزاده
58241
نظر شما