شیرزاد عبداللهی

در روزهای اخیر ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر شده که در آنها دو معلم روستایی به صورت جداگانه، با حالتی سادیستی دانش آموزان را تنبیه بدنی می کنند. در یکی از این فیلم ها، معلم دوکودک را مجبور می کند که نوبتی به صورت همدیگر سیلی بزنند که بی شباهت به جنگ گلادیاتورها نیست. براساس تحقیق آقای شهابی خبرنگار مقیم کرمان که به شدت پیگیر موضوع است، این مدرسه در روستای انگهران در منطقه محروم بشاگرد از توابع استان هرمزگان واقع شده است. کودکان بشاگردی از انواع محرومیت ها رنج می برند و اکنون شکنجه هم به دردهای دیگر آنها افزوده شده است.

به گزارش ایسنا حاجی بابایی درحاشیه دیدار با وزیر معارف افغانستان به طور تلویحی به این فیلم ها که انتشار آنها افکار عمومی را جریحه دار کرده واکنش نشان داد و گفت: «تنبیه بدنی در کشور ما منقرض شده اما این به این معنا نیست که در برخی از بخش‌ها چنین اتفاقی رخ نداده است». اگر منظور از تنبیه بدنی، شکنجه دانش آموزان به شیوه عصر حجر و با رفتارهای سادیستی است، این سخن درست است. مواردی مانند آنچه در این فیلم ها اتفاق افتاده کمیاب است. اما تنبیه بدنی و خشونت رفتاری در مدارس از روی دلسوزی و به عنوان یک روش تربیتی رایج است.

 در این رابطه پرسش‌های متعددی مطرح است: آیا اعمال خشونت در مدارس، بازتابی از وجود خشونت در روابط اجتماعی است؟ آیا معلمان به دلیل شرایط غیراستاندارد مدرسه و کلاس و مشکلات رفاهی مجاز به اعمال خشونت هستند؟ آیا تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس به خاطر نقص در قوانین و آیین‌نامه ها اتفاق می افتد؟ و ... آنچه قطعی و انکارنشدنی است، تداوم خشونت در محیط های آموزشی است. 

سال گذشته یک دانش آموز مدرسه راهنمایی  در نیکشهر بلوچستان بر اثر ضربه معلم به ناحیه سر جان باخت و یک دانش آموز کلاس اول دبستان در یاسوج با ضربه خط کش معلم از یک چشم نابینا شد. معلمی در منطقه 5 آموزش و پرورش تهران دهان دانش آموز پرگو را در کلاس چسب زد... در یک مجتمع آموزشی در شیروان، مدیر مجتمع با ضربات چاقوی برادر یک دانش آموز به قتل رسید. اخبار تنبیه بدنی در مدارس معمولا  هنگامی رسانه ای می شود که منجر به فوت یا نقص عضو دانش آموز شود و کار به مراجع قانونی بکشد. آنچه از خشونت علیه دانش آموزان در مدرسه و علیه کودکان در خانواده در سطح عمومی مطرح می شود، تنها نوک قله کوه یخی است که ابعاد واقعی  آن پنهان است. سیلی زدن، پیچاندن گوش، گذاشتن مداد لای انگشتان، روی یک پا نگه داشتن، لگد زدن، با کتاب و دفتر بر سر دانش آموز کوبیدن، پرتاب کردن گچ و پاک کن به سمت دانش آموز و... از جمله اشکال گوناگون تنبیه بدنی است که مطابق آیین نامه اجرایی مدارس ممنوع است.

 فریاد زدن، تحقیر کردن دانش آموز، تهدید کردن، استفاده از الفاظ زننده، روبه دیوار نگهداشتن دانش آموز و...  نیز انواعی از اعمال خشونت غیرفیزیکی است که البته در مدارس ممنوع نیست و بسیار رایج است.

عده ای می گویند معلم مقصر نیست زیرا حضور در کلاس های 40 نفری و وجود دانش آموزانی که جز زبان خشونت زبان دیگری نمی فهمند، به طور طبیعی معلمان و معاونان و مدیران را به سمت اعمال خشونت سوق می دهد پس نمی توان بر معلمان خرده گرفت. بالاخره معلم هم انسان است و تحت فشارهای روانی و از روی دلسوزی عصبانی می شود و دست به تنبیه می زند. در یک کنفرانس علمی که به بررسی ریشه های خشونت در مدارس می پردازد این حرفها خریدار دارد، اما  این استدلال ها را قانون و وجدان عمومی جامعه نمی پذیرد. معلمی که دست به تنبیه بدنی بزند با شکایت اولیا باید در دادگاه حاضر شود و وزارتخانه هم نه تنها از او پشتیبانی نمی کند بلکه پرونده اش را به هیات رسیدگی به تخلفات اداری می فرستد. معلمان باید این سخن را آویزه گوش کنند که تنبیه بدنی کار بد و خطرناکی  است و "کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم".

 این استدلال که خشونت در مدارس بازتابی از خشونت در اجتماع است و استدلال های مشابه، اعمال خشونت در مدرسه را توجیه نمی کند زیرا مدرسه مکانی است که برای تعلیم و تربیت ساخته شده و فرض بر این است که کودکان نیاز به تربیت و اصلاح دارند و سرزدن اشتباه و خطا از آنها طبیعی است و معلم برای تصحیح خطاها و اشتباه بچه‌ها و اصلاح رفتار آنها استخدام شده و حقوق می گیرد.

 اگر قرار بود بچه ها آدم های کامل و بی اشتباهی باشند دیگر تشکیل مدرسه و استخدام معلم ضرورتی نداشت. معلمی که در کلاس درس حاضر می شود به طور اتفاقی از میان رهگذران کوچه  انتخاب نمی‌شود. این معلم  برای قرار گرفتن در این جایگاه در آزمون کتبی و مصاحبه شفاهی شرکت کرده، صلاحیت عقیدتی و سیاسی او توسط گزینش تایید شده و منظما در دوره های ضمن خدمت شرکت می کند و ...  بسیاری از معلمان مناطق روستایی فارغ التحصیل مراکز تربیت معلم هستند که به صورت شبانه روزی به مدت دوسال تحت آموزش های عملی و علمی قرار می گیرند. هر معلمی قاعدتا با عبور از این مراحل باید اصول اولیه کار معلمی را فراگیرد. اما ظاهرا این سیستم درست کار نمی کند. رواج خشونت و به خصوص تنبیه بدنی در مدارس نشان می دهد که تربیت و استخدام معلم، گزینش، آموزش های ضمن خدمت و سیستم نظارتی در آموزش و پرورش از ضعف های اساسی رنج می برند.

 شاید اشکال کار اینجاست که در جذب معلم، صلاحیت های حرفه ای داوطلبان مورد سنجش قرار نمی‌گیرد. هسته های گزینش  تنها به احراز صلاحیت‌های عقیدتی و سیاسی متقاضیان شغل معلمی می‌پردازند. اما آنچه که مورد غفلت قرار می گیرد، تست های روانشناختی برای سنجش تعادل روانی و  میزان بردباری افراد، کنترل فرد بر رفتار و گفتار خود، واکنش های فرد در شرایط بحرانی و ... است.

آنچه که در ویدئوهای منتشر شده دیده می شود فراتر از تنبیه بدنی رایج در مدارس است. این پدیده از حد عرف عقب مانده ترین اقشار جامعه هم فراتر رفته و نشان دهنده رفتاری عصرحجری است.  شخصی که کودکان معصوم را مانند بردگان رومی وادار می‌کند که به صورت همدیگر سیلی بزنند، یک بیمار روانی در لباس معلم است که به شکنجه دانش آموزان می پردازد. این افراد مشخصات بیماری سادیسم را نشان می دهند. در تعریف سادیسم گفته شده : "علاقه به آزار رساندن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود".

چهره شکنجه گران در این ویدئوها قابل شناسایی است. ادارات آموزش و پرورش کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان به جای انکار و سکوت، بهتر است این بیماران روانی در لباس معلم را شناسایی کرده و برای معاینه و درمان در اختیار بیمارستانهای روانی بگذارند. در کنار این باید برای حذف خشونت در مدارس زمینه‌های مادی و فرهنگی بروز خشونت را از بین ببریم.

کد خبر 160910

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • کتایون DE ۲۲:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۳
    5 0
    با سپاس از این گزارش و نیز از آقای شهابی و دیگرانی که پیگیر این قضیه و موضوع هستند تا آن را به بحثی درون جامعه تبدیل کنند
  • قاسم IR ۰۳:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
    0 5
    فيلم بيان كننده ساختگي بودن آن است معلمين كنوني ها مسن تر از ايفا كننده نقش معلم در آن فيلم هستند چه كسي فيلمبرداري كرد استاد عزيز با اين شدت محكوم كردن نشان دهنده اين است كه شما اصلا آموزش و پرورش ايران را نميشناسيداين حر فها جز پررو شدن دانش آموزان هيچ نتيجه اي ندارد كمي مطالعه و بعد نوشتن بهتر است
  • بدون نام IR ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۶
    5 0
    آقاقاسم شما کبکی؟! خودتو گول نزن اخوی!
  • مادر A1 ۲۲:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۴
    1 0
    متاسفانه هنوز در مدارس مناطق جنوب تهران مدارس با توجیه عرف منطقه دست به خشونت و تنبیه و تحقیر دانش آموزان میپردازند بهتر است بازرسان بصورت اتفاقی سری به کلاسها بزنند و بدون حضور معلمان و مسولان مدرسه سوالاتی از بچه ها بپرسند تا متوجه شوند در کلاسها چه اتفاقاتی برای دانش آموزان ضعیف می افتد. وجدان و مسولیت پذیری صفر است