متاسفانه کسی توصیه آنها را جدی نگرفت و مردم همچنان خوردند. صحبت‌هایی از قبیل: خوردن یک وعده و یا نخوردن برخی از اقلام مانند میوه و لنگ پوشیدن و ضرر گوشت قرمز و .... خب آیا وقتی مردم خودشان همکاری نمی‌کنند و مثل آدم حرف گوش نمی‌کنند سزای‌شان همین شرائط حساس کنونی نیست؟ آخر کی می‌شود که همه‌شان جمع کنند و بروند ...
- وعده داغی که مسئولین حتما آن را ادا کردند!
هر مسئول دلسوزی که از راه می‌رسد به ضرس قاطع به یک اصل کلی معتقد است: «عدم اتکا به نفت با افزایش درآمدهای غیرنفتی.»
که البته این اعتقاد همواره محقق شده است چون منظور آنها از درآمدهای غیرنفتی همان دست کردن در جیب مردم است فقط متد هر دولت خدمت‌گزاری فرق می‌کند. اینکه شعار و وعده همه‌شان این بوده که نباید دست در جیب مردم کرد را بگذارید به حساب حس شوخ طبعی آنها ...
- راه های دست در جیب مردم کردن بسیار است
اما برای تنویر افکار عمومی به برخی از آنها اشاره می کنیم:
یکی مالیات را بدون هیچ تعارفی اضافه می‌کند؛ یکی به مالیات اسم خوشگلی مانند مالیات بر ارزش افزوده می‌دهد و بعد نوش جانش می‌کند یکی قیمت ارز را بالا می‌برد تا با فروش نفت دلار بگیرد و به مردم ریال بدهد؛ یکی بانک خصوصی راه می‌اندازد تا پول‌ها را هاپولی بکند؛ یکی با فروش سهام الکی کارش را راستکی راه می‌اندازد؛ یکی با افزایش قیمت خودرو و کالای اساسی و غیراساسی و بالاخره یکی هم با یارانه ... البته هر کدام از این گلها خاری دارد و گل بی‌عیب هم خداست؛ مثلا مشکل روش دادن یارانه این است که اولا خیلی از دهک‌ها پس و پیش‌اند و حساب و کتاب خاصی ندارند دوما یارانه بعد از چند ده سال همین قیمت می‌ماند و تورم به راه خودش ادامه می‌دهد و ما می‌مانیم با چندرغاز یارانه ... که خب؛ اینها چیز مهمی نیستند و باید بجای سیاه نمایی نیمه پر لیوان را دید!
- مردم جلوی قاچاق را می‌گیرند!
اما برسیم به فوائد یارانه؛ مهمترین فایده یارانه جلوگیری از قاچاق است چون مسئولین خودشان حوصله اندیشیدن تدابیری برای جلوگیری از قاچاق ندارند بنابراین برای این کار یک سپر انسانی از ملت می‌سازند. یعنی کالاها را آنقدر گران می‌کنند تا قاچاق‌شان صرف نداشته باشد. مشکل این روش هم فقط این است که مردم باید با تحمل گرانی هزینه‌اش را بدهند. اما همانطور که در بالا اشاره شد به هر حال هر گلی خاری دارد. اینکه چرا مسئولین بعد از نیم قرن تجربه متوجه قاچاق کالا شده‌اند را هم بگذارید به حساب کمبود وسائل ارتباط جمعی صیانت شده و رسانه‌های سیاه‌نمایی نشده!
- در نظر نگرفتن مسائل ماورایی
وقتی دلیل خشکسالی بدحجابی است طبیعی است که گرانی هم دلائل خاص خودش را داشته باشد مثلا چرا نباید تقارن مصاحبه جنجالی گوگوش و خیانت سحر به تتلو را با گرانی های اخیر نادیده گرفت. چرا مردم ما به این ارتباطات ماهوی کمتر اعتقاد دارند! واقعا ما به کجا می رویم!
نظر شما