مذاكرات غيرمستقيم ايران و آمریکا

جام جم نوشت:

اسم سعید جلالی را در تیتراژ چند سریال محبوب تلویزیون دیده‌ایم. «آخرین دعوت»، «دلنوازان»، «در مسیر زاینده‌رود»، «خوش‌نشین‌ها»، «زن‌بابا» و... سریال‌هایی هستند که هر کدام در زمان خودشان مخاطبان زیادی را جذب کردند.

این سریال‌ها براساس فیلمنامه‌های سعید جلالی ساخته شده‌اند. همان طور که می‌بینید بخش مهمی از فیلمنامه‌های او در ژانر کمدی است. در ادامه این مسیر، سریال «سه، پنج، دو» با نویسندگی او و به‌ کارگردانی حسین سهیلی‌زاده در حال پخش است.

برای کار «سه، پنج، دو» سراغ فوتبال رفتید که یکی از پرطرفدارترین و محبوب‌ترین ورزش‌ها در کشور ما و در کل دنیاست. چه انگیزه‌ای داشتید که سراغ این موضوع بروید؟
قبل از این، سابقه نوشتن کارهای طنز در ژانرها و قصه‌های مختلف، زیاد داشتم. بعد از دو کار قبلی‌ام، «خوش‌نشین‌ها» و «زن‌بابا»، احساس کردم باید ذائقه‌مان در طنز را تغییر دهیم و سراغ موضوعات جدیدتری برویم و فضاهای جدیدتری را تجربه کنیم.

به همین خاطر وقتی با این ایده روبه‌رو شدم، به نظرم خوب بود به شرطی که از زاویه دیگری به این ورزش نگاه کنیم. به دوستانی که این ایده را مطرح کرده بودند هم گفتم که نمی‌خواهم وارد بازی فوتبال شوم. چون معمولا تصور می‌شود وقتی در مورد فوتبال صحبت می‌کنیم قرار است فوتبال ببینیم. خواستم به حواشی فوتبال، پشت‌پرده‌های آن، مدیریت در این ورزش و اتفاقاتی که حول این موضوع می‌افتد بپردازم.

پس از اول قرار نبود فوتبال را آسیب‌شناسی کنید؟
زمانی که این ایده از طرف تلویزیون به من داده شد، طی جلسه‌ای که داشتیم قرار شد به آسیب‌شناسی مقوله فوتبال بپردازیم. کارشناسانی آمدند و در مورد اتفاقات و آسیب‌ها، معضل‌ها، نقص‌ها و قوت‌های فوتبال صحبت کردیم و چارچوبی بنا شد که براساس دستاورد آن قصه را طراحی کردم.

یکی از نکات مثبت این سریال، بازی آقای آییش و شخصیت‌پردازی نقش اوست. برایم سئوال است که واکنش‌ها و رفتاری که این شخصیت دارد، به بازی آقای آییش برمی‌گردد، خواست کارگردان بود یا در فیلمنامه ذکر شده بود؟
من قبل از نوشتن هر فیلمنامه، برای هر شخصیت، جداگانه شخصیت‌پردازی می‌کنم. یعنی به این صورت نیست که وارد کار بشوم و بعد شخصیت‌ها را براساس روند کار بنویسم. اگر توجه کنید در طول قصه، هیچ کس خلاف آن‌چه شخصیت او هست انجام نمی‌دهد یعنی هیچ حرکتی که برای شخصیت او غیرطبیعی باشد، در او وجود ندارد. از شخصیت حشمت، ایده‌ها و عقایدش و کارهایی که دوست دارد انجام بدهد، تعریف کاملی داشتم که نوشته شده بود و کار براساس آن پیش می‌رفت.

حشمت یکی از شخصیت‌های دوست داشتنی سریال‌های تلویزیون است. چه طور به خلق چنین شخصیت‌هایی می‌رسید؟
اگر یک ایده خوب، قصه خوب و بستر مناسب وجود داشته باشد، شخصیت‌های خودش را همراه می‌آورد. یعنی وقتی شخصیتی که کاسب است و در مسندی که متعلق به خودش نیست جا می‌گیرد در ذهن داشته باشیم، روابط، حرف‌ها و حرکات، تحت‌الشعاع آن موقعیت جدید قرار می‌گیرد. این همان فرمول معروف جابه‌جایی است.

در مورد فوتبال چقدر تحقیق کردید؟ خودتان همیشه اهل فوتبال بودید یا تحقیقات حاشیه‌ای باعث شد که بتوانید درام را بنویسید؟
بحث درام‌نویسی که متفاوت است، اما اگر در مورد مسائل فوتبالی سریال می‌پرسید، خودم فوتبال بازی نمی‌کنم، اما پیگیر اتفاقات، حواشی و مسابقات فوتبال هستم. کنار اینها، کارشناسان، دوستان فوتبالی، مدیران و مربیانی بودند که با آن‌ها جلسات مختلفی داشتیم و براساس کمک‌های آنها بخش فوتبالی قصه را طراحی کردم. بخش درام هم کاملا مربوط به خودم است.

در مورد روزنامه‌ها و رسانه‌ها هم که کم بدگویی نکردید!
نه! همیشه نگران بودم که نکند دوستان فکر کنند ما قصد داریم روزنامه‌ها را تخریب کنیم. اگر دوستان رسانه‌ای کمی تحمل کنند، می‌بینند که به این شکل هم نیست. ما خودمان همکار آنها هستیم، اما واقعیت این است که بخشی از حواشی فوتبال ما در رسانه‌ها اتفاق می‌افتد. ما در این کار خودمان را سانسور نکردیم. هر جا مشکلی برای این ورزش بود، واردش شدیم. حتی وارد فدراسیون شدیم. خلاصه از همه انتقاد کردیم، اما این رسانه بد ماست. حالا رسانه خوب هم داریم که می‌بینید.

سریال «در مسیر زاینده‌رود» تاثیری روی «سه، پنج، دو» گذاشت؟ هرچند که ژانر و گونه متفاوت است، اما ممکن است آن سریال به بالا رفتن ظرفیت عمومی فوتبالیست‌ها کمک کرده باشد تا بتوانید حرف‌هایتان را در «سه، پنج، دو» راحت‌تر بزنید.
کمک چندانی نکرد. چون داستان‌ها و فضاها خیلی متفاوت است. «در مسیر زاینده‌رود» یک ملودرام است که در مورد زندگی یک فوتبالیست است؛ ولی از جنبه فوتبالیست بودن آن شخصیت، چیز زیادی نمی‌بینیم. وقتی او مرتکب قتل می‌شود و وارد زندان می‌شود، تقریبا مسئله فوتبالیست بودن او به حاشیه می‌رود و جز چند سکانس یادی از آن نمی‌شود.

بیشتر وارد زندگی خانوادگی او می‌شویم. زیاد وارد بحث فوتبال نشدیم و نقدی هم به فوتبال نکردیم. به همین خاطر تاثیری از آن سریال احساس نمی‌کنم. حداقل موقع نوشتن این فیلمنامه به آن کار چندان فکر نکردم. فکر می‌کنم با هم خیلی تفاوت دارند.

به هر حال آنجا هم یک فوتبالیست داشتیم که براساس خودخواهی‌اش اشتباهی انجام داد، بعد دلال‌ها وارد زندگی‌اش شدند و... اینها در برخورد و پذیرش فوتبالی‌ها تأثیری نگذاشت؟
می‌تواند موثر باشد. من فکر می‌کردم کار کردن در عرصه فوتبال کار خیلی سختی باشد، اما دیدم دوستان فوتبالی، خیلی انتقادپذیر هستند و راحت می‌توان با آنها کار کرد. باهرکدام که تماس گرفتیم و ماجرا را تعریف کردیم با روی باز استقبال کردند، حتی در پشت صحنه حاضر می‌شدند و از نزدیک فضای کار را می‌دیدند. خوشبختانه تعامل خیلی خوبی داشتیم و کمک بسیاری از آنها گرفتیم.

فکر می‌کنید چه انگیزه‌ای از طرف آن‌ها باعث این همکاری شد؟
چون بخشی از دردهای خودشان است. خیلی از دوستانی که با آنها صحبت می‌کردیم همین دغدغه را داشتند. فوتبال ما واقعا بد نیست، بلکه ذاتا پاک است، اما آدم‌هایی که از جنس آن نیستند، به آن وصل شده‌اند و فوتبال را از مسیر خود خارج کرده‌اند و از اوج، پایینش آورده‌اند. فوتبالی‌ها هم دغدغه خودشان را در این کار می‌بینند. می‌بینند که به مشکلات آنها اهمیت داده می‌شود. اینها ملاک خوبی است برای این که همکاری و کمک کنند.

58301

کد خبر 164205

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین