۲ نفر
۲۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۵
چرا هوشنگ ابتهاج را دوست داریم؟

دلایل محبوبیت هوشنگ ابتهاج بسیار زیاد است اما یکی از دلایل اصلی که او را از هر انسان معروف و مشهوری جدا کرده، صداقت است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، چهارشنبه(۱۹مرداد) بود که یلدا ابتهاج، فرزند هوشنگ ابتهاج(سایه) در اینستاگرام خود اعلام کرد که پدرش در سن ۹۵ سالگی درگذشت به بهانه این فقدان بزرگ به بازخوانی یک وبلاگ قدیمی از سیدعبدالجواد موسوی، شاعر و منتقد پرداختیم که در سال ۱۳۹۲ منتشر شده بود و درباره علل محبوبیت این شاعر توضیح داده بود و بخشی از این مطلب را در ادامه می‌خوانید.

عجیب است، علاقه‌مندی به یک شاعر آن هم در روزگار ما که فوتبالیست‌ها و هنر پیشه‌ها جای قهرمانان و اسطوره‌ها نشسته‌اند چیز عجیبی است. البته ما بعضی از شاعران روزگارمان را هم دوست داریم و پوسترهایشان را به در و دیوار خانه‌هایمان می‌چسبانیم اما این اظهار علاقه کمتر به شعر مربوط است و اغلب دلایلی دارد که ربطی به هنر و ادبیات ندارد. این ماجرا به شاعران هم محدود نمی‌شود، نحوه مواجهه ما با سینماگران و داستان‌نویسان و موسیقیدانان هم به همین نحو است.

حشر و نشر پیرپرنیان اندیش با اهل موسیقی و خواندن اشعار او توسط خوانندگان زبده و ممتاز موسیقی ایرانی در این محبوبیت بی تاثیر نبوده اما دیگرانی هم بوده اند که اشعارشان با آهنگ و بانگ خوش درآمیخته، پس چرا آنان در جایگاه و پایگاه ابتهاج قرار نگرفته اند؟ شاید حقیقت همان باشد که آقای ابتهاج درمراسمی که به او اختصاص داشت گفت. او گفت: شناختن من کار مشکلی نیست. ما آدم‎های صاف و ساده‎ای هستیم که به معنای واقعی از پشت کوه آمده‎ایم. این کوه بلند البرز ولایت مرا از ولایت خیلی‎ها جدا می‎کند. آدم‎های ساده شناختنشان هم ساده است. بعضی‎ها بیخود زحمت می‎کشند که نکته‎هایی پیدا بکنند و بگویند. نگفته هم معلوم است. چیز مهمی نیست. ولی خوب من موافقم و این روزها هر چه گفتم از باور خودم گفتم و با صداقت خواهم گفت. هیج چیز را به خودم نبستم. هیچ ادایی درنیاوردم. تنها توفیق من است و تنها چیزی است که می توانم به آن ببالم.»

قطعا درباره علت محبوبیت هوشنگ ابتهاج بیش از این‌ها می‌توان سخن گفت اما شاید مهم‌ترینش همین باشد که خود اشاره می‌کند: «صدق. صداقت آن هم در روزگاری که دروغ از شش جهت بر ما باریدن گرفته است و به قول فروغ فرخزاد بسیاری از شاعران همه هم و غمشان یک بشقاب پلو است و نه چیزی دیگر، سرمایه گران بهاییست که هرکسی نمی‌تواند صاحب آن شود.»

این روزها شاعران داعیه‌های عجیب و غریبی دارند که هیچ ربطی به شعر و شاعری ندارد. یکی خود را مدافع ارزش‌ها و دیانت می‌داند در حالی که نه در گفتارش و نه کردارش هیچ نشانی از ارزش‌ها و دیانت یافت نمی‌شود، دیگری دعوی آزادی خواهی و مردمی بودن دارد در حالی که از تنگ نظرترین و خودخواه‌ترین موجودات روی زمین است. ابتهاج اما در این بازار مکاره به شدت شبیه خودش است و سخنش به همان اندازه ساده است که شخصیتش. اگرچه شیادی در روزگار ما کسب رایج است اما شیادان همواره نمی توانند دل ها را بربایند و مردمان را فریب دهند. سخن خواجه شیراز را از یاد نبریم که فرمود: به صدق کوش که خورشید زاید از نفست.

نوشته سیدعبدالجواد موسوی را درباره هوشنگ ابتهاج، در خبرآنلاین بخوانید.

۵۷۲۴۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1660751

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهرداد IR ۱۵:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    7 0
    نمی دانم چرا؟ اما گرمی کلامش در بیان واژگان ، صداقت در نگاهش، شوخی های جذابش ، همه و همه از او شخصیت دوست داشتنی ساخته بود تا آنجا که تمام تمایلم آن بود که ابکاش آن لحظه من جای او بودم و شاید گمگشته وجودم را در او جستجو می کردم. ابتهاج همچنان که خود گفت به واژه مرگ نمی اندیشد. روح زیبایی ابتهاج با تمام کسانی که صداقتش را حتی اگراندکی درک کرده اند تا ابد باقی است .من بر این باورم ، ابتهاج های دیگری در راهند.
  • IR ۰۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۱
    0 0
    روحش شاد و یادش گرامی باد ، مرد بزرگ
  • IR ۰۱:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۱
    0 0
    روحش شاد و یادش گرامی باد ، مرد بزرگ
  • IR ۱۶:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۱
    0 0
    میگه. ای که نگاهم معنا می کند وزبانم اسم می نهد..همان من است وقلم رو من است.. دوست باید بدارم... تا مرا دوست بدارند.وبگن. انجا ان اسم ها ووشعرها. هست........ اره....