محمدرضا نوروزپور
اینکه رسانه ها باید نقشی نظارتی بر همه شئون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه داشته باشند حرف درستی است اما سطح این نظارت کجاست؟ نظارت بر تخلفات مردم کوچه و بازار یا نظارت بر متخلفان دانه درشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؟ و یا هردو ولی به مقدار لازم؟
به گمانم درک همین نقش بود که سبب شد آب بازی مشتی دختر و پسر در پارک آب و آتش توسط برخی از رسانه ها برتافته نشود و این رسانه ها مسئولیت خود بدانند که تصاویر آنها را منتشر کرده و بر علیه این اقدام مشتی جوان جاهل و مسئولان کاهل که برخورد قاطع با این خاطیان را فروگذاشته اند بشورند.
از این همه غیرت ورزی ممنونیم. بدون شک اگر کسی اعتراض نمی کرد، ممکن بود خیابان های پایتخت صحنه جنگ های آبی شدیدی شود و آب، کف محله های تهران را بردارد و ثلمه ای عظیم بر نظام مقتدر جمهوری اسلامی وارد آید.
درباره رسالت حضور همه جایی رسانه ها در عرصه های مختلف و در همه شئونات به نظرم می رسد که تاملاتی لازم است. جامعه رسانه ای ما باید به این بلوغ فکری برسد که آیا واقعا انعکاس ماجرای آب بازی حدود 200 یا نهایتا 300 جوان خاطی در پارکی که حتی بسیاری از تهران نشینان اسم آن را نشنیده بودند و حتی هنوز هم به درستی نمی دانند دقیقا کجای تهران واقع است در این سطح وسیع مناسب بود؟
آیا اینکه از هر تخلفی، نه در لایه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کلان جامعه بلکه در لایه های پایین و در میان توده های مردم عکس و فیلم تهیه شود و در مقیاس بسیار گسترده درباره آن بحث شود به صلاح کشور است؟ آیا اقدام ضربتی بخش خبری 20:30 در پخش اعتراف به اشتباه این خاطیان آب پاش، در مقیاس ملی کار صحیحی است؟ رسانه ملی به چه مجوزی یک ماجرای محلی را که اگر رسانه ای نمی شد آب از آب تکان نمی خورد را در سطح ملی بازتاب داد؟ این اقدام منافی هرگونه هوش رسانه ای و فهم سیاسی است که متاسفانه این روزها گریبانگیر شده است.
روز جمعه وقتی تعدادی مقاله در سایت های اینترنتی درباره اینکه "آب بازی مشتی جوان؛ چالش جدید نظام " خواندم واقعا به بی خردی حاکم بر فضای رسانه ای کشور تاسف خوردم. حتی اگر فرض کنیم عده ای این برنامه را با نیت قبلی و صرفا برای ضربه زدن به مبانی فرهنگی و اخلاقی نظام جمهوری اسلامی تدارک دیده بودند چرا اینقدر راحت رسانه های ما فریب آنها را خورده و در زمین آنها مشغول به بازی می شوند.
آیا واقعا انصاف است که ما کاری کنیم که دشمنان خارجی ما آب پاشی چند جوان متخلف را چالش تازه نظام معرفی کنند؟ آیا این رسالت روزنامه نگاری ما است؟ آیا نظامی که بیش از 30 سال در برابر شدیدترین و قدرتمندترین تهدیدات ایستادگی کرده، با آب پاشی چند دختر و پسر با چالش مواجه می شود؟
باید به یاد داشته باشیم که هرموضوعی، ارزش پوشش رسانه ای، آن هم در این مقیاس را ندارد. این به معنی برخورد نکردن با تخلفات از سوی مراجع ذیربط نیست. دو موضوع کاملا جدا از یکدیگر در اینجا مطرح است.
برخی به این نتیجه رسیده اند که تا موضوعی رسانه ای نشود برخوردی صورت نمی گیرد، لاجرم باید هر تخلفی را رسانه ای کرد تا عده ای مجبور شوند با آن تخلف برخورد کنند. این البته استراتژی و درک بسیار نادرستی است. چه اینکه اولا این استراتژی تنها درباره تخلفات کوچک و مربوط به لایه های بی دفاع اجتماعی که مردم یا مسئولان رده پایین هستند جواب می دهد و قطعا تخلفات بزرگ و مربوط به لایه های کلان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام فرصت رسانه ای شدن را نخواهند یافت و ثانیا هزینه این استراتژی که متاسفانه گویا به یک پای ثابت برای برخی از جریانات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور تبدیل شده از مناظر مختلف برای نظام چه داخلی و چه خارجی بسیار سنگین تمام خواهد شد.
در اشتباه بودن انعکاس خبری ماجرای آب پاشی یا آب بازی در پارک آب و آتش همین بس که در روزهای اخیر بسیاری از دوستان و آشنایان از یکدیگر درباره محل فروش این تفنگ های آب پاش پرسیدند و اسف بار تر اینکه برخی از دوستان زنگ زده اند که با پخش این برنامه در تلویزیون برخی از جوانان شهرستانی نیز هوس کرده اند از این تفنگ ها تهیه کرده و در محله هایشان از بالای پشت بام و یا سوار بر وانت بار در خیابان ها به هم آب پاشی کنند.
آیا اکنون با این دسته گلی که رسانه ها به آب داده اند باید همه قوای انتظامی کشور معطل جلوگیری از برگزاری مراسم آب پاشی در پارک ها و خیابان های کشور شود؟ این دستاورد رسانه ای کردن یک بچه بازی در سطح ملی است؟
حتی اگر طراح این ماجرای آب بازی ، دشمنان انقلاب بوده باشند- که به نظر خیلی بعید می آید- رسانه های ما ، ناخواسته و البته کاملا حرفه ای در راستای اهداف آنها حرکت کردند و تبلیغاتی مفت و مجانی و بسیار مفید برای آنها براه انداختند. می پرسید چگونه؟ ارجاع به داستان طوطی و بازرگان!
به نظرم می رسد که دست کم برای جلوگیری از ضرر بیشتر، تلویزیون و رسانه های دیگری که نقشی مهم و چشمگیر در تبلیغ برای برگزاری مراسم آب پاشی داشتند با شرکت وارد کننده تفنگ های آب پاش مذاکره کنند و حق السهم تبلیغات مفتی و مجانی خود برای فروش بالای این محصول را مطالبه کنند. سرویس های اقتصادی روزنامه ها نیز بد نیست گزارشی از میزان فروش این تفنگ ها که در روزهای گذشته به شدت طالب پیدا کرده است تهیه کنند و در اختیار مدیران بازرگانی رسانه های مبلغ قرار دهند. در باب همکاری ناخواسته با دشمن فرضی نیز بهتر است همگی به خدا پناه ببریم و کمی هوشیار و زیرک باشیم.
در پایان، بیان این نکته را ضروری می دانم که رسانه ها را باید از بچه بازی در امان نگه داشت. اینکه هرکسی از هر گوشه ای صاحب یک سایت اینترنتی شده مجوز این نیست که هرچه به دستش می رسد را رسانه ای کند. گاهی باید برخی از تخلفات را ندیده گرفت. گاهی باید دید و بدون تبلیعات و سرو صدا با آن برخورد کرد. رسانه ها زمانی به وظیفه نظارتی خود برجامعه درست عمل می کنند که افشاگر تخلفات کلان اجتماعی باشند که افشا نشدن آنها می تواند ضرباتی مهلک بر بدنه نظام و مردم وارد کنه نه اینکه تخلفات شهروندان را در بوق و کرنا کنند و تخلفات جزیی و محلی آنها را به تخلفاتی سراسری و ملی تبدیل کنند.
نظر شما