هفته ها قبل ازانتشار خبر حذف علوم انسانی برخی از مسئولان خبر از بی کاری فارغ التحصیلان علوم انسانی مخصوصا علوم اجتماعی دادند و توجه به این نکته را متذکر شدند که باید ظرفیت دانشگاهها متناسب با بازار کار و صنعت باشد.
اما این مسئولان نگفتند که راه حل این موضوع نه حذف بدون برنامه ریزی و هدف مشخص ، بلکه ظرفیت سازی برای اشتغال این فارغ التحصیلان است.
قشر جوان بلاکش ناتوانی مسئولان آموزش عالی
بحث بومی شدن علوم انسانی ، بحث امروز و دیروز نیست . تمام متخصصان علوم انسانی می دانند که هر جامعه ای برای حل بحرانهای اجتماعی خود نیاز به علوم بومی و متناسب با وضعیت فرهنگی جامعه مورد نظر دارد.
اکنون اما دو سه سالی است که این بحث قدیمی صورت عملی به خود گرفته و هر روز خبری مبنی بر بازنگری در متون تخصصی علوم انسانی به گوش می رسد .
اما خبر حذف گسترده این علوم از نظام دانشگاهی نه تنها خبر خوبی برای طرفداران تحول در علوم انسانی نیست بلکه نشان از شکست یا کم کاری متولیان بومی کردن علوم انسانی دارد. چون همیشه آسان ترین راه ها دم دست ترین آن هاست.
حذف علوم انسانی از نظام دانشگاهی و عدم تولید و جایگزینی علوم بومی در بلند مدت نقصانی عظیم در بدنه دانشگاهیان ایجاد می کند.
جامعه دانشگاهی ما از دیرباز علاقه ای شگفت به علوم انسانی داشته است و هم اکنون بسیاری از قبول شدگان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی را فارغ التحصیلان مهندسی تشکیل می دهند.
بسیاری از فارغ التحصیلان پزشکی و علوم مهندسی برای جبران نقصان در آگاهی از علوم انسانی، از مشتریان اصلی و پر پا قرص کتابهای جامعه شناسی و روانشناسی اند. حال چه طور می توان توقع داشت که وزارت علوم بدون داشتن برنامه ای مدون در زمینه تولید وباز تولید علوم انسانی تنها با حذف این علوم به بهانه های گوناگون ، میل معطوف به این علوم را بدون پاسخ و مسکوت بگذارد؟
آیا می توان از دانشگاهها توقع داشت مانند نظامهای صنعتی غرب درچند دهه پیش، تنها خروجی دکتر و مهندس داشته باشند وبحران ماشینیزم را از خود صادر کنند؟
بازار کار و سوتفاهم های آن
این که رشته های علوم انسانی بازار کار ندارند گرچه پاره ای از حقیقت است اما مگر فارغ التحصیلان علوم پزشکی، پرستاری مهندسی و.....بازار کار دارند؟ اگر دارند پس چرا آمار خروج از کشور فارغ التحصیلان و نخبگان این رشته ها بسیار بیشتر ازفارغ التحصیلان انسانی است؟
در اقتصاد کشور ما به شهادت اکثر متخصصان بخش خدمات بسیار بزرگتر از بخش تولید است و اتفاقا بسیاری از فارغ التحصیلان رشته های غیر انسانی هم اکنون در مشاغلی مشغول به کارند که قاعدتا در یک اقتصاد سالم باید توسط فارغ التحصیلان علوم انسانی اشغال می شد. لذا حذف بدون برنامه علوم انسانی به بهانه ایجاد توازن بین دانشگاه و بازار کار بیشتر شبیه بهانه است تا یک واقعیت اجتماعی- اقنصادی
به نظر می رشد در چنین شرایطی متولیان وزارت علوم ، نظام دانشگاهی و نظام اشتغال ، به جای اندیشیدن به چگونگی پاک کردن صورت مسئله باید هم خود را در راه اصلاح ، بازنگری و بومی کردن آکادمیک این علوم از یک طرف و ظرفیت سازی برای اشتغال مولد برای فارغ التحصیلان دانشگاهی اعم از انسانی و غیر انسانی صرف کنند.چرا که حذف و سپس برگرداندند چندین رشته مهم علوم انسانی در یکی از مهمترین دانشگاههای کشور ، چیزی جز سر در گمی را نشان نمی دهد و البته کاهش رتبه علمی دانشگاههای کشور را
نظر شما