۰ نفر
۲۸ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۵

محمدرضا مهاجر

جوان موبایلش را جلوی صورتش گرفته بود و لب خندی بر لبانش نشسته بود. پیرمرد از کنارش رد شد و گفت" پسرم؛ امشب که شب قدر است حیف است. امشب را با اس ام اس و بازی های دنیایی خرابش نکن."

جوان "چشم"ی گفت و تشکر کرد. پیرمرد که رفت ادامه ی دعا را از توی گوشی خواند.

1717

کد خبر 168661

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • soroush IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
    0 0
    باسلام وخسته نباشید این اتفاق واقعا برای من افتاد .
  • دلوار IR ۱۵:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۸
    0 0
    جالب بود...از این جهت که تو کلاس نشسته بودیم(رشته حقوق) استاد دوسه مرتبه به یکی از دانشجوها بخاطر اینکه سرش تو گوشیش بود توپید.....آخر کلاس گفت معذرت خواهی میکنم از همه دیدم توی گوشی یکی از بچه ها فایل قانون اساسی هست و الان که من درس میدادم اونم داشت کتاب قانون رو نگاه میکردباخودم گفتم شاید اون داشجوهم داشته همین کارو میکرده...جالبه
  • شهاب الدين IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۱
    0 0
    با سلام خيلي قشنگ بود
  • بدون نام IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۱
    0 0
    بهتره دست از قضاوت هاي عجولانه برداريم...
  • محمد IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۰
    0 0
    چه جقدر باحال بود ممنون

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین