دختری که روزها در کما به سر می برد، در برنامه ماه عسل امشب گفت که کارکنان بیمارستان، هاله نور را بالای سرش دیدند و او شفا یافت.
این مهمان برنامه ماه عسل، در توضیح به کما رفتنش گفت: "در خیابان راه می رفتم که ناگهان دچار کما شدم. ضریب هوشیاری ام 3 بود و بدون حادثه و سانحه به کما رفتم. تشخیص کاملی برای کما رفتن من نداشتند و می گفتند ممکن است حساسیت فصلی داشته باشی. در خودروی پدرم، حالم به هم خورد و در اورژانس بیمارستان تخصصی، کاملا از هوش رفتم."
خواهر این بیمار که در برنامه حضور داشت، اظهار کرد: "دکترها جرات جا به جایی این بیمار را از اورژانس به بخش نداشتند. چون می گفتند ممکن است بمیرد.او سه بار تحت عملیات احیای قلبی ریوی CPR قرار گرفته، دوبار به طور کامل، قلب از کار افتاده بود و من که در عملیات سوم حضور داشتم، از ترس از هوش رفتم."
این خواهر ادامه داشت: "فکر می کردم همه این ماجراها متعلق به فیلمهاست و باور نمی کردیم بدون بیماری، عارضه یا حادثه ای به این وضعیت دچار شویم."
خواهر این بیمار از آن دنیا برگشته، گفت: "دکتری که مسئول بخش بود آن روز گفته بود خواهر و مادر و فامیلهای بیمار را آماده کنید تا آخرین دیدار را با او داشته باشند و دیگر همه چیز تمام می شود. ولی ما باز هم امیدمان را از دست ندادیم."
بیماری که 40 روز در بیمارستان بستری بود، درباره کمای خود گفت: "کما عین خواب بود برای من، انگار خوابیدم و بیدار شدم. تنها تصویری که به خاطر دارم، فقط تاریکی است. اصلا احساس درد از عملیاتهای مختلف پزشکی نمی کردم. خواب شیرینی بود."
مجری برنامه پرسید: "پس شما مثل سریالهای ما وقتی به کما رفتید، به دانشگاه هم رفتید؟"
دختر گفت: "من هیچی یادم نمی آید به جز اینکه عموی مرحومم را دیدم که به من لبخند زد و رویش را برگرداند."
این مهمان ماه عسل در ادامه برنامه گفت: "شب تولد امام رضا یکی از کارکنان بیمارستان به خانواده ام گفته بود هاله نور را بالای سر من دیده است."
این دختر مجددا تاکید کرد: "شب تولد حضرت معصومه نیز هاله نور را دور سر من دیده بودند و یک هفته بعد، شفا گرفتم."
مجری برنامه درباره این هاله نور و اغراقهایی که درباره آن شده، سئوال پرسید. خواهر این بیمار گفت: "شاید به خاطر انرژی فوق العاده ای بود که ما برای بهبود خواهرمان گذاشتیم. میلیونها بار از خداوند درخواست شفا کردیم."
علیخانی مجری این برنامه نیز گفت: "البته بین توسل و خرافات فاصله است و گاهی که از هاله نور استفاده می شود، توی ذوق مردم می خورد."
معجزه شفا
این بیمار در ادامه برنامه گفت: "وقتی یازده ماه پیش در بیمارستان به هوش آمدم از مادرم پرسیدم چی شده، او اول نمی گفت و بعد که اصرار کردم مادرم گفت روزهاست در کما به سر می برم.هنوز هم فیزیوتراپ دارم و دارم کار می کنم تا بتوانم خشک شدن بدنم را درمان کنم.هنوز درباره حافظه کوتاه مدت مشکل دارم."
این مهمان ماه عسل بیست و دوم در ادامه برنامه افزود: "احساسم نسبت به خدا عوض شده است. اکنون عمیق تر به مسایل و حیات نگاه می کنم و سعی می کنم عاقلانه تر تصمیم بگیرم."
وی در پایان مصاحبه خود در ماه عسل از پزشکانش تشکر کرد.
47/233
نظر شما