قبل از آن بد نیست بگویم در میان مدیران جمهوری اسلامی کتابخوان به سختی یافت می شود. چیزی در حکم النادر کالمعدوم. و برای این که عمق فاجعه را به آن ها که نمی دانند نشان بدهم این خاطره را نقل می کنم که حدود بیست سال پیش مدیر یکی از فرهنگسرا با افتخار به این بنده کم ترین می گفت: ما قبل از انقلاب خیلی کتاب می خواندیم ولی از وقتی انقلاب شد دیگر فرصت کتاب خواندن پیدا نکردیم. من با حیرت پرسیدم یعنی بعد از انقلاب حتی یک کتاب هم نخواندید. فرمودند: خیر! گفتم که انقلاب فرصت خواندن را از ما گرفت. عنایت بفرمایید که جناب ایشان بیست سال بود که به اعتراف خودشان کتاب نخوانده بودند و جالب تر از آن این که به مدیریت یک فرهنگسرا هم منصوب شده بودند. از فرجام ایشان اطلاع دقیقی ندارم اما با این وجناتی که از ایشان مشاهده شد احتمال قریب به یقین وزیری وکیلی شده باشند. هر کجا هست خداوند ایشان را حفظ کناد و بر درجاتش بیفزایاد که کار ملک و مردم از ایشان و امثال ایشان سامان یابد.
و اما حسین انتظامی دوم که کتابخوان است و انصافا کتاب را خوب و با دقت هم می خواند و در هنگام خواندن یادداشت های مفیدی هم برمی دارد مجموعه یادداشت هایش را درباره کتاب هایی که در این سال ها خوانده با عنوان مکث منتشر کرد. در ذیل عنوان مکث آمده است: درنگی بر هشتاد کتاب. به عنوان کسی که سردبیری دو نشریه تخصصی کتاب را تا به امروز عهده دار بوده ام باید بگویم یکی از مشکلات ما در حوزه اطلاع رسانی کتاب نوشته هایی از این دست است. معرفی هایی کوتاه و در عین حال دقیق و منصفانه. نوشته هایی که به دلیل کوتاهی شان شاید نتوان عنوان نقد بر آن ها گذاشت اما کم از نقد هم ندارند. به دلیل همان نگاه دقیق و منضبطی که حسین انتظامی به هنگام مطالعه دارد. و اشاراتی باز هم کوتاه و اگرچه فرامتنی اما مفید که به معرفی اثر کمک بسیار می کند و توی مخاطب را به جان اثر نزدیک تر می کند.
حسن دیگر کتاب پراکندگی آن است. در زمانه ما که بی حوصلگی ویژگی کتاب خوان و کتاب ناخوان شده و امت همیشه در صحنه حوصله خواندن متن ها و فیلم های یک دقیقه ای اینستاگرام را هم ندارند شما می توانید هرجای این کتاب ۲۴۵صفحه ای را که دلتان خواست باز کنید و بخوانید. گستردگی مطالعات حسین انتظامی هم باعث می شود مخاطبان کتاب اهل هرچه باشند دست خالی از مواجهه با مکث برنگردند. از دین و سیاست گرفته تا رمان و تاریخ و چند خرده متاع دیگر هم در این کتاب یافت می شود. کتاب را انتشارات نیستان منتشر کرده. با قیمتی مناسب. در این روزهای بی حوصلگی و غم و داغ و کرونازده و آلوده این کتاب شاید بتواند کمی حال و هوایتان را عوض کند و رغبت خواندن چند کتاب را به جانتان بیندازد. یک نکته هم بگویم و تمام. از ارادت حسین انتظامی به سید مهدی شجاعی خوب آگاهم و می دانم این ارادت و محبت چه قدر خالصانه است اما اگر جای حسین انتظامی بودم و یا جای سید مهدی شجاعی در کتابی که ناشرش نیستان است کمی ملاحظه می کردم. این را از باب اجتنبوا من مواضع التهم عرض کردم و الا هم حسین انتظامی و هم سید مهدی شجاعی نیاز به نصایحی از این دست آن هم از سوی آدم معلوم الحالی چون من ندارند.
نظر شما