بی تردید در انقلاب های عظیم کشورهای عربی که ریشه در بیداری اسلامی دارد،این مردم هستند که با شعارهای خود،اهداف حرکت را مشخص می کنند،دشمن را نشان می دهند وبه آینده مورد نظر خود نظر می اندازند.بار سنگین این تحوّلات بر دوش توده هاي مردم مسلمان است و آنها با پذیرش خطرات،با جان و دل به ميدان آمده و با مجاهدت و فداكاري، دشمنان داخلی و خارجی را مجبور به پذیرش خواسته های خود می نمایند و به عبارتی نقش مردم در موفقیت خیزش های جهان عرب یکی از مهمترين عناصر در تشكيل هويت این تحولات می باشد.
در حرکت هائی که از تونس آغاز شد و به مصر، لیبی ، مراکش، الجزایر ، اردن ، سوریه ، یمن و بحرین رسید، نقش کلیدی مردم بارز بود و نوعی "خود سازمان دهی" را نشان می داد.در این میان برخی کارشناسان، به دلیل اینکه گاهی سازمان دهی ها قیامها ازطریق اینترنت و شبکه هائی نظیر توییتر و فیس بوک انجام شده، سرنخ تحولات را دردست جهان غرب و بخصوص آمریکا وسازمان سیا دانسته اند.در حالی که شواهد صحنه از جمله شعارهای انقلابیون،این تحلیل را نفی کرده و جهت گیری ضد آمریکائی مردم که وجود دیکتاتوری داخلی را ناشی از حمایت غرب می دانند،نشان از عدم مدیریت خیزش مردمی توسط بیگانگان دارد.
البته بدیهی است که غرب از وقوع این حوادث ناخرسند است و قصد دارد بنحو مقتضی،این بحران ها را در جهت منافع خود هدایت کند اما این به معنای سازمان دهی قیامها توسط آمریکا و غرب نمی تواند باشد. این حرکت های مردمی که خود برای کشورهای دیگر تبدیل به الگو شده اند، از مبارزاتی که درسایرانقلاب های دنیا تجربه شده ، ازجمله حرکت انقلاب اسلامی در ایران الگو گرفته اند و دارای گرایش های استقلال طلبانه در ابعاد فرهنگی و سیاسی و آزادی خواهانه با تاکید بر محو استبداد وابسته می باشند.مهمترین مشخصه انقلاب اسلامی ایران این بود که نشان داد مردم کشورها می توانند بصورت مستقل و با تاکید بر اعتقادات و ارزش های دینی خود،استبداد را نابود کرده و به استقلال برسند و به همین دلیل تحلیل هائی که لزوم تغییرات سیاسی در کشورها را بدون دخالت قدرتها ممکن نمی دانست،نادرست و فاقد منطق قوی معرفی شد. در عین اینکه ماهیت تحولات جاری حرکتی مستقل و مردمی است، اما با تهدیدات نرم و رسانه ای غرب و آمریکا ،برای انحراف آن از مسیر اصلی روبرو می باشد.رسانه های غربی در ماه های گذشته با نفی هر گونه حرکت انقلابی و مردمی به انقلابیون اینگونه القاء می کنند که نظم آمریکائی را بپذیرند و برای پیشرفت و توسعه ، مدل غیراسلامی و ناهنجار غرب را برتابند.
ازهمان آغاز این نهضتها،پیش بینی می شد که یکی از ترفندهای غرب در مواجهه با بیداری اسلامی ،تلاش برای از صحنه خارج کردن مردم از صحنه انقلاب از طریق ایجاد اختلاف میان آنها و تحمیل اندیشه های ناهمگون با قیام،نظیر لیبرالیسم وسکولاریسم و ترویج شعار بی خاصیت حمایت ازحقوق بشر خواهد بود. در این عرصه، محتمل ترين تهديد برای بیداری اسلامی،ایجاد و تشدید اختلافات میان رهبران اعتقادی و فکری یعنی نخبگان جامعه و جريان هاي سياسي است.بنابراین امروز وظیفه اصلی رهبران فکری در کشورهای بپاخاسته و راه مستقیم تداوم موفقیت خیزش های اسلامی،ادامه حضور آگاهانه مردم در صحنه است.در واقع اميد دادن و اطمينان بخشی به مردم كه به عهده رهبران فکری و بخصوص علمای اسلامی است،موجب حضور مردم در جبهه مبارزه با استکبار و استبداد خواهد بود و ادامه این روند در سایه اميد و اطمينان میسور خواهد شد.
در بیانات مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیه کنفرانس بیداری اسلامی نیز آنچه بسیار مورد تاكيد واقع شد ، همین تداوم حضور مردم مسلمان در صحنه و مدیریت اختلافات سیاسی و جناحی، جهت تداوم قیام بود.بر این اساس رهبران بیداری اسلامی در کشورهای مختلف که بخشی از آنان مهمان کنفرانس تهران بودند،باید با شناخت ترفندهای نرم غرب،با اراده ای قوى و پولادين ، در حين مواجهه با سختى ها و مشكلات صحنه، مردم انقلابی را به پایمردی و استقامت در مسیر عبور از سنگلاخ هاى توطئه ها و دسايس مخالفان بخوانند و با اتکال به خدا و امید به نصر الهی،نهضت بیداری اسلامی تا حصول نتیجه مطلوب را به پیش ببرند. "توصیه‌ى مهم آن است كه خود را همواره در میدان بدانید: «فاذا فرغت فانصب». همیشه خداوند را حاضر و كمك‌كار خود بدانید: «و الى ربّك فارغب». و پیروزیها ما را دچار غرور و غفلت نكند: «اذا جاء نصراللَّه و الفتح و رأیت النّاس یدخلون فى دین اللَّه افواجاً فسبّح بحمد ربّك واستغفره انه كان توابا». اینها پشتوانه‌هاى حقیقى‌یك ملت مؤمن است."[2]
[1] - از بیانات مقام معظم رهبري در کنفرانس بیداری اسلامی[2] - همان
نظر شما