این جنگ در بعد از ظهر روز 31 شهریور سال 1359 با تهاجم قوای زمینی و با پشتیبانی نیروی هوایی عراق آغاز شد. در جریان جنگ بخشهای زیادی از خاک ایران در استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه و سایر نواحی مرزی به اشغال ارتش عراق درآمد. جنگ به مدت 2888 روز طول کشید و در مجموع نزدیک به 450 هزار نفر کشته، حدود 5/1 میلیون نفر مجروح، حدود 2 میلیون آواره و بیش از 90 هزار اسیر و افزون بر 200 میلیارد دلار هزینه و 1500 میلیارد دلار خسارت برای طرفین داشته است.در نهایت جنگ در 29 مرداد ماه 1367 با به اجرا گذاشتن قطعنامة 598 سازمان ملل به پایان رسید.
بدیهی است که صحنة جنگ، میدان رویارویی و مواجهة راهبردها، افکار، تاکتیکها و ارادة مسئولین، مقامات و فرماندهان دو طرف درگیری است. در واقع این تفکرات و طرحهای نظامی و عملیاتی طرفین است که با هم میجنگند و به زورآزمایی میپردازند. تدبیر هوشمندانه، اندیشه و تفکر برتر است که راهبردهای مناسب و تاکتیکهای مؤثر را خلق میکند. وجود، تهیه و تأمین مستمر جنگافزارها، تسلیحات، تجهیزات و نیروی انسانی کافی در جنگ بسیار تعیینکننده است ولی بدون اتکا به خداوند بزرگ و برنامهریزی درست، طرحریزی مناسب و فرماندهی فهیم و مقتدر، این امکانات نه تنها پیروزی به بار نمیآورند بلکه فقط به ابزاری برای پذیرش تلفات بیشتر تبدیل میگردند.
گرچه جنگ، پدیدة خوبی نیست و انسانها همیشه از بروز آن اجتناب میورزند و متنفرند ولی جنگها همیشه همزاد بشر زیستهاند و همواره یکی از منابع پر ارزش تجربه در طول تاریخ جهان بوده اند.معمولاً جنگها علاوه بر زیانها، ضایعات و خسارات فراوان، دستاوردها وثمراتی نیز به همراه خود دارند. خداوند در قرآن مجید میفرماید: کُتِبَ عَلَیْکُمُ اْلقِتالْ وَ هُوَ کُرهَ لَکُمْ وَ عَسی اَنْ تَکْرَهُوَا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرَ لَکُمْ1 جنگیدن بر شما نوشته شد در حالی که برای شما ناخوشایند است و چه بسا چیزی را ناگوار شمارید در حالی که برای شما خیر است. وقایع و حوادث دوران جنگ هشت ساله هم علاوه بر یادآوری خاطرة تلخ، ناگوارو رنج آور تهاجم قوای ارتش عراق به خاک ایران، دستاوردهای ارزشمند و ماندگاری را ازخود بر جای گذاشته است. امام خمینی(ره) در این باره در 12/1/1361 مینویسند: «هرچند جنگ و دفاع از حق و میهن، زحمتها و خسارتها دارد و جوانان پر ارزش را از ما گرفت و جنگ زدگان مظلومی را آواره و بیخانمان کرد لکن به خواست خدای منان محتوای پر عظمت و شکوهمندی داشت.
این جنگ تحمیلی، شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود و ایرانِ بزرگ که میرفت با خیانتهای خاندان پهلوی و بستگان آنان یک کشور وابسته و مصرفی و یک ملت مرده و سر به زیر برای ضربه خوردن و ستم پذیرفتن معرفی شود ناگهان با یک جهش بیسابقه و یک انقلاب الهی در جنگ غافلگیرانه با توطئه جهانخواران ستم پیشه و مزدوران بیفرهنگ و پشتیبانی آشکار و نهان ابر قدرتها، آن چنان پیروزمندانه و شجاعانه بر پیکر پلید صدامیان و آمریکائیان منطقه تاخت و آن چنان اسطورههای شیطانی را یکی پس از دیگری در هم شکست که گویی دست مبارک علی ابن ابیطالب سلام الله علیه در روز خندق از آستین پر عظمت لشکریان ما بیرون آمده است و در مبارزة تمامی اسلام در مقابل تمامی کفر، ظفرمندانه و سرافراز با قامتی به بلندی ابدیت استوار ایستاده است.
امروز ایران در جهان، پیش دوست و دشمن به نام یک کشور مکتبی مقاوم در مقابل قدرتهای بزرگ مطرح است، حتی آنان که از روی جهل و نادانی و یا حسد و عقدههای درونی با این جمهوری و این جوانان پرتوان به دشمنی برخاستهاند در باطن و سیر ذاتشان با اعجاب و بزرگی به آن مینگرند و از پیروزیهای آن خون دل میخوردند2.»
از دست ندادن سرزمینهای ایران و تداوم حیات نظام جمهوری اسلامی و سربلندی ایران در اداره یک جنگ گسترده و طولانی در شرایط سخت ناهمسویی نظام بینالمللی با ایران، یکی از برجستهترین دستاوردهای جنگ تحمیلی است. علاوه بر این، توسعه اعتماد به نفس و توانایی اداره و مدیریت مشکلات و بحرانهای ناشی از جنگ را میتوان یکی از دستاوردهای مدیریتی این دوران به حساب آورد.همچنین الگوی فرهنگی ایجاد شده در دوران جنگ، پرورش یک نسل آبدیده در شرایط بحرانی و همچنین تعریف هویت جدیدی از ایران و ایرانیان به عنوان کشور و مردمی صبور و مقاوم در برابر رویدادهای سخت از سایر دستاوردها و پیامدهای دوران جنگ میباشد. بدیهی است که بهرهگیری از آیات الهی در افزایش این اعتماد به نفس، نقش برجستهای را ایفا کرده است. قرآن میفرماید: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وَ اَنْتُمْ الاعلُون اِنْ کُنْتُمْ مُومِنینْ3 یعنی اگر مومن هستید سستی نورزید و غمگین نشوید که شما برترید.
علاوه بر آن، خاطرات و معارف دوره جنگ، تبدیل به یک ذخیره و گنجینه ارزشمندی شده است که ملت ایران میتواند سالهای دراز از آن بهره برداری نماید و از میراث گرانقدر شهیدان و رزمندگان و تجربیات آن دوران، سود جوید. در این نوشته سعی میشود تا ضمن مروری سریع بر تحولات جنگ عراق علیه ایران، به بعضی تجربیات ناشی از آن در مقاطع مختلف دفاع مقدس اشاره شود.
غافلگیری ایران
گرچه شواهد و قرائن تهاجم ارتش عراق از حدود پنج ماه قبل از شروع جنگ وجود داشته است ولی به دلایلی ایران در حین بروز جنگ عملاً غافلگیر شده است. ایران در طول یک سال و نیم قبل از آغاز جنگ، درگیر و مشغول ایجاد بسترهای قانونی برای تشکیل نظام جمهوری اسلامی پس از فروپاشی رژیم شاهنشاهی بود. در این ایام کشور دچار اختلاف نظرها و چالشهای سیاسی به منظور روی کار آوردن دولت دائمی گردید. از سوی دیگر کشور دچار تروریسم گروههایی نظیرفرقان و درگیریهای مسلحانه از سوی جریانهایی نظیر حزب دموکرات کردستان و مجموعة خلق عرب وابسته به عراق در برخی از استانها شده بود. با پیروزی انقلاب، روابط خارجی ایران دچار تحول اساسی گشت و بسیاری از کشورهای دوست تبدیل به دولتهای متخاصم و یا دولتهای غیر دوست شدند.
تأمین امنیت داخلی در اولویت برنامههای دولت جمهوری اسلامی قرار داشت و ایجاد یک دولت با ثبات و نهادهای قانونی مردمی مهمترین دغدغة مسئولین کشور بود. چالشهای شدیدی بین گروههای رقیب در صدر حاکمیت وجود داشت که عملاً موجب شد به تهدیدهای مرزهای غربی کشور به صورت جدی نگاه نشود. از نظر ساختاری، قبل از آغاز جنگ، ایران فاقد نهادهایی مانند شورای عالی امنیت ملی بود که بتواند به طور منظم مسائل مربوط به تهدیدات نظامی و امنیتی علیه کشور را بررسی، ارزیابی و مورد مطالعه قرار دهد و بحرانهای امنیتی و دفاعی را مدیریت و کنترل نماید. البته شورای عالی دفاع در قانون اساسی، پیشبینی شده بود ولی قبل از شروع جنگ تشکیل نمیشد. برای مسئولین کشور آنقدر مسائل ساختاری و موضوعات داخلی وجود داشت که کمتر به مسئلة تهدید خارجی آن هم از نوع جنگ، فکر میشد.
از سوی دیگر معرفت لازم و ادراک کلی از تحولات محیطی و نیات حزب بعث عراق در بین دستگاههای سیاسی، نظامی و امنیتی کشور برای پیش بینی احتمال وقوع جنگ وجود نداشت. بنابراین درک صحیحی از تهدیدات جدّی عراق که ممکن بود به بروز جنگ منجر گردد در ستاد مشترک ارتش و شورای عالی دفاع بوجود نیامد تا اقدامات بازدارندة لازم در ابعاد سیاسی، حقوقی، نظامی و بینالمللی انجام گیرد.
بر همین اساس برآورد دقیقی از تهدید و تهیة یک طرح مؤثر نظامی در سطح ستاد ارتش برای مقابله با تهاجم ارتش عراق وجود نداشت.باید توجه داشت که به دلیل جو حاکم و شرایط محیطی آن دوران به اطلاعات و اخبار دریافتی از تحرکات عراق اعتنای زیادی نمیشد و انتظار تهیة یک طرح مؤثر در آن وضعیت، خیلی با واقعیات سازگار نبود. به نظر میرسد پس از قطع رابطة آمریکا با ایران در اوایل سال 1359، امام خمینی(ره) احتمال حملة عراق به ایران را میدادهاند ولی از کمّ و کیف آن، مطلع نبودند.
منابع و مراجع
1. بهرام پور ابوالفضل، تفسیر یک جلدی قرآن کریم، تهران، آوای قرآن، 1387، سوره بقره، آیه 216
2. صحیفه امام، مجموعه پیامها و سخنرانیهای امام خمینی(ره)، جلد 16، تهران، مرکز چاپ و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378، ص/157
3. قرآن مجید، سوره آل عمران، آیة 139
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما