ایران به عنوان کشوری که تاریخچهای غنی در تولید مقاطع فولادی دارد، توانسته در زمینه صادرات محصولات فولادی پیشرفتهایی را حاصل کند؛ اما بنا به دلایلی همچون سیاستگذاریهای نادرست، ضعفهای زیرساختی، مناقشات سیاسی داخلی و بینالمللی و … که در ادامه به توضیح مفصل آنها خواهیم پرداخت، هنوز نتوانستهایم از تمام ظرفیت خود در صادرات مقاطع فولادی بهره ببریم. این سوال مطرح است که با توجه به تحریمهای شدید بینالمللی و شرایط سخت صادرات نفت، تمرکز بر صادرات محصولات غیرنفتی چگونه میتواند بر اقتصاد جامعه و پویایی بیشتر آن تاثیر بگذارد؟
در این گزارش عواملی که صادرات کارخانجات ایرانی را تحت تاثیر قرار دادهاند برمیشماریم، ارزش دلاری صادرات انجام شده را بررسی میکنیم و اهمیت صادرات محصولات با ارزش افزوده بالاتر را شرح خواهیم داد. همچنین به این پرسش کلی پاسخ میدهیم که آیا صادر کردن مواد اولیه اصلا رویکرد صحیحی است یا نه؟
صادرات مواد اولیه یا محصولات نهایی
صادرات مواد اولیه و میانی اغلب با توجیههای اقتصادی خودش همراه است؛ به عنوان مثال در دورههایی که با محدودیتها و مشکلات اقتصادی روبهرو هستیم، بهنظر میرسد که استفاده از ظرفیتها و منابع موجود برای صادرات مواد اولیه میتواند به ارتقای تراز تجاری و ارزآوری منجر شود. با این حال این رویکرد اگر به صورت صحیح مدیریت نشود، آسیبزا خواهد بود و در بلندمدت به توسعه پایدار اقتصاد جامعه و عملکرد کارخانجات داخلی لطمه وارد میکند.
یکی از نکات کلیدی در تصمیمگیری در رابطه با صادرات مواد اولیه، توجه به مفاهیم زنجیره تولید و ارزش افزوده و ارتباط بین این دو است. در هر مرحله از زنجیره تولید یک محصول، ارزشی به آن اضافه میشود پس طبیعتا ارزش افزوده محصولات مراحل نهایی زنجیره تولید، بیشتر از مراحل ابتدایی آن است.
بنابراین صرف تمرکز بر صادرات مواد اولیه و میانی، به معنای از دست دادن ارزش افزوده بیشتر است. البته این نکته که به مرور از صادرات سنگ آهن به آهن اسفنجی و … رسیدهایم خود قابل تقدیر است؛ اما با این تفاسیر آیا بهتر نیست که مثلا بجای اسلب، کارخانجات بر صادرات ورق و محصولات نهایی دیگر که ارزش افزوده بالاتری دارند تمرکز داشته باشند؟
تصمیم به تغییر رویکرد و تمرکز بر صادرات محصولات نهایی مزیتهایی از قبیل: افزایش درآمد و سود، ایجاد فرصتهای اشتغال بیشتر در داخل کشور، ارتقای توانمندیهای تکنولوژیک و افزایش توانمندیهای نیروهای متخصص داخلی را در پی خواهد داشت. به علاوه، تبدیل صادرات مواد اولیه به صادرات محصولات نهایی، باعث افزایش توان رقابتی در بازارهای جهانی و نهایتا توسعه پایدار اقتصادی خواهد شد.
بررسی شرایط صادرات آهن اسفنجی، اسلب، بیلت و بلوم در سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱
در این بخش قصد داریم شرایط صادرات و سیر صعودی یا نزولی بودن آن در طی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ را مورد بررسی قرار دهیم، مقاصد صادراتی این محصولات را لیست کنیم و با برترین کارخانههای صادر کننده آهن اسفنجی، اسلب، بیلت و بلوم در سال ۱۴۰۱ آشنا شویم. لازم به ذکر است که مشاهده و بررسی پایچارتهای فراهم شده به درک بهتر دادههای آماری کمک خواهند کرد.
ارزش وزنی و ارزش دلاری صادرات آهن اسفنجی
صادرات آهن اسفنجی در سال ۱۴۰۱ هم از نظر وزنی و هم از نظر ارزش دلاری با کاهش چشمگیری مواجه بوده است. ایران در این سال، ۸۶۴ هزار تن آهن اسفنجی را به ارزش ۲۰۸ میلیون دلار صادر کرده است که نشاندهنده کاهش ۱۸.۱ درصدی از نظر وزن و کاهش ۱۷ درصدی ارزش دلاری صادرات است.
مقاصد صادرات آهن اسفنجی
صادرات آهن اسفنجی به به کشورهای مختلفی انجام شده است اما مقصد بیش از ۶۰ درصد آهن اسفنجی صادراتی، کشورهای هند و عمان بودهاند. همچنین کشورهای چین، عراق و پاکستان در جایگاه بعدی مقاصد صادراتی آهن اسفنجی ایران قرار دارند.
صادرکنندگان برتر آهن اسفنجی در سال ۱۴۰۱
شرکت صبا فولاد خلیج فارس که ۴۱.۱ درصد از صادرات آهن اسفنجی در این سال را به خود اختصاص داده به عنوان صادرکننده برتر این محصول نام گرفته است. همچنین در جایگاه بعدی، شرکتهای توسعه آهن و فولاد گل گهر، آهن و فولاد غدیر ایرانیان، فولاد غدیر نیریز و کارخانه فولاد خوزستان قرار دارند.
ارزش وزنی و ارزش دلاری صادرات اسلب
ایران در سال ۱۴۰۱ مجموعا ۲۰۴۸ هزار تن اسلب را به کشورهای مختلف صادر کرد که چیزی نزدیک به ۲۱ درصد کمتر از سال ۱۴۰۰ بوده است. همچنین ارزش دلاری صادرات اسلب انجام شده ۹۷۵ میلیون دلار اعلام شده که ۴۵ درصد کمتر از سال ۱۴۰۰ است.
مقاصد صادرات اسلب
کشور اندونزی که ۳۷ درصد از اسلبهای صادراتی ایران را وارد کرده است به عنوان مقصد محبوب این محصول شناخته میشود. کشور چین نیز در جایگاههای بعدی مقاصد صادراتی اسلب قرار دارند. اعداد ذکر شده در پایچارت فراهم شده نیز قابل مشاهده هستند.
صادرکنندگان برتر اسلب در سال ۱۴۰۱
کارخانههای فولاد مبارکه، فولاد هرمزگان و فولاد خوزستان که به عنوان بزرگترین قطبهای فولادی ایران شناخته میشوند، بار صادرات اسلب را به دوش میکشند. فولاد مبارکه با در اختیار داشتن ۴۶ درصد، صادرکننده برتر این محصول شناخته میشود و شرکتهای فولاد هرمزگان و فولاد خوزستان با در اختیار داشتن ۳۵ و ۲۰ درصد از سهم صادرات در جایگاههای بعدی قرار دارند.
ارزش وزنی و ارزش دلاری صادرات بیلت و بلوم
مجموعا ۵۳۲۴ هزار تن بیلت و بلوم به مرحله صادرات رسید که ۴.۵ درصد از سال ۱۴۰۰ بیشتر بود. علیرغم بیشتر شدن حجم صادرات، ارزش دلاری صادرات بیلت و بلوم به نسبت سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۱۴ درصد کمتر شده بود که البته این موضوع جای تامل دارد.
مقاصد صادرات بیلت و بلوم
مقصد ۲۱ درصد از بیلت و بلوم صادر شده ایران کشور چین بوده است و پس از چین کشورهای اندونزی و امارات متحده عربی بزرگترین متقاضیان بیلت و بلوم فولادی ایران به شمار میروند.
صادرکنندگان برتر بیلت و بلوم در سال ۱۴۰۱
کارخانه فولاد کاوه جنوب کیش عهده دار ۱۷.۷ درصد از بیلت و بلوم صادر شده ایران بوده است و برترین صادر کننده این محصول در سال ۱۴۰۱ نام میگیرد. در پایچارت آماده شده میتوانید سایر صادرکنندگان این محصول را نیز مشاهده کنید.
جمعبندی و نتیجهگیری
در این مقاله، به تجزیه و تحلیل شرایط صادرات مواد اولیه فولادی ایران در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ پرداختیم و از تأثیر تغییر رویکرد از صادرات مواد اولیه به صادرات محصولات نهایی سخن گفتیم. همچنین اهمیت ارزش افزوده ایجاد شده به تبع صادرات محصولات نهایی را برشمردیم.
با تحلیل ابعاد مختلف دیدیم که در مجموع صادرات فولاد ایران در سال ۱۴۰۱ منفی بوده است. این امر میتواند از دلایلی مثل مسائل سیاسی داخلی و خارجی، قطعی گاز و برق در فصول مختلف، سیاستگذاریهای دستوری در امر صادرات فولاد و مناقشات سیاسی جهانی مانند جنگ روسیه و اوکراین که دامپینگ فولادی روسیه را در پی داشته است نشات گرفته باشد.
در نهایت بر کسی پوشیده نیست که برای حفظ بازارهای صادراتی بهتر است برای هر محصول بازارسازی شود و فولادسازان ایرانی بجای رقابت با یکدیگر در بازاری محدود، به فکر کشف بازارهای جدید و حرکت به سمت محصولات متنوعتر و با ارزش افزوده بالاتر باشند و بتوانند با تولیدکنندگان خارجی رقابت کنند.
نظر شما