این روزها با بالا گرفتن اخبار مربوط به ایران نام راجر کوهن ستوننویس معروف روزنامه نیویورک تایمز بیش از هر زمان دیگری در این روزنامه دیده میشود. شاید دلیل این امر را بتوان سفرهای متعدد کوهن به ایران و مشاهداتش ازاین کشور دانست که جنجالهای زیادی را نیز به همراه داشت. کوهن مجبور شد برای دفاع از اظهاراتش در جلسات بحث و گفتوگوهای متعددی با حضور چهرههای یهودی آمریکا شرکت کند تا در نهایت ثابت کند که درباره ایران و اطلاعرسانی از این کشور اغراقهای زیادی از سوی رسانهها صورت گرفته است.
آخرین یادداشت راجر کوهن مثلث ایران- آمریکا نام دارد که در آن با اشاره به جو کنونی حاکم بر روابط ایران و غرب، راهکارهای موجود بر سر راه دوطرف را مورد بررسی قرار داده است.
کوهن در این یادداشت مینویسد: فرانسه و آلمان طی هفتاد سال گذشته تا قبل از رسیدن به ایدههای طلایی و حل مشکلاتشان و در نهایت تأسیس اتحادیه اروپا سه بار با یکدیگر وارد جنگ شدند. ایران و ایالاتمتحده آمریکا تاکنون جنگی با یکدیگر نداشتند اما ارتباط آنها به دلایل مشکلات متعدد بر پایه نوعی بیاعتمادی روانی استوار شده است. پاسخ اصلی برای این معضل نیز همان راهکار همیشگی است، گسترش زمینههای گفتوگو برای حل مشکلات.
کوهن بر این اعتقاد است که اگر ایران قصد تولید بمب هستهای را داشته باشد، اعلام خبر راهاندازی دومین سایت غنیسازی اورانیوم معادلات هستهای را بر هم نزده و چیزی را تغییر نداده است.
او میگوید: تاکنون هیچ اورانیومی وارد سایت مذکور نشده و هیچ غنیسازی هنوز صورت نگرفته است. حتی تغییری در تواناییهای ایران در تولید موشک نیز به وجود نیامده است.
ستوننویس روزنامه نیویورکتایمز تنها تغییر صورت گرفته طی روزهای اخیر را روانشناسی فعالیتهای هستهای ایران میداند که سبب عمیقتر شدن بیاعتمادی و بدگمانی بیمرز میان ایران و غرب شده است.
کوهن در ادامه میافزاید: با وجود سایت نطنز که در حدود 5400 دستگاه سانتریفیوژ در حال فعالیت را در خود جای داده است و همچنین توقف روند غنیسازی اورانیوم دلیلی وجود ندارد که ایران در قم با احداث سایت زیرزمینی 3000 دستگاه دیگر را در خود جای دهد.
با این حال کوهن اقدام ایران در راهاندازی این سایت را نشانه روحیات ایرانیان و مواضع آنها در برخورداری از فناوری هستهای میداند. او میگوید: پرونده هستهای ایران در حالحاضر از حساسیت زیادی برخوردار بوده و تقریباً به سمبل استقلال این کشور تبدیل شده است به گونهای که میتوان این روند را با استقلال و ملی شدن صنعت نفت در دهه 1950 مقایسه کرد.
کوهن در ادامه این نوشتار به شرح مواضع کشورهای 1+5 در قبال ایران میپردازد: سارکوزی رئیسجمهور فرانسه خواهان تشدید تحریمها علیه ایران است اما اوباما گفتوگو و انتخاب گزینههای مؤثرتر را در سر دارد، روسیه خواهان تأمل بیشتر غرب بر روی ایران است، مرکل نیز علیرغم آنکه فرصتی برای اظهارنظر نیافت، اعلام کرد که از مواضع اوباما حمایت میکند و چین نیز از گزینه دیپلماسی جانبداری میکند.
کوهن با استناد به سخنان مشاوران اوباما میگوید: رذی تاکی مشاور سابق دنیس راس در امور ایران بارها اعلام کرده است که اعمال تحریم علیه ایران گزینه مناسبی نیست. شاید با اتخاذ تحریمات بیشتر این احساس را داشته باشیم که بالاخره کاری در قبال ایران صورت دادهایم اما حقیقت آن است که این راهکار، نمیتواند حرکتی به سوی جلو باشد. جدای از عدم همکاری جامعه بینالمللی ما نمیتوانیم سمبل استقلال این کشور را با قطع صدور بنزین درهم بکوبیم.
کوهن درنهایت بر این اعتقاد است در صورتی که فعالیتهای هستهای ایران با همان پیشنهاد اوباما تحت نظارت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، ایران نیز میتواند صاحب فناوری هستهای باشد. کوهن در ادامه بر این اعتقاد است که برای پرهیز از تحریمات بیشتر، آمریکا باید با پیشنهاد ارتقای سطوح مناسبات با ایران، باب همکاری با این کشور را بگشاید.
کوهن مینویسد: نماینده آمریکا باید در سه حوزه با ایران وارد گفتوگو شود: افغانستان، عراق (که هر دو طرف دراین حوزه دارای منافع مشترک هستند) و همچنین برقراری روابط دیپلماتیک با هدف استقرار ثبات امنیت، مبارزه با موادمخدر و همچنین جبهه متحد علیه القاعده. او در پایان میافزاید: ایزوله کردن ایران چارهکار نیست. تأمل عمیق آمریکا، اروپا و پرهیز از اتخاذ سیاستهایی همچون نشست تاریخی ورسای مثلث مهمی است که میتواند نتایج مفیدی را به همراه داشته باشد.
مقاله نویس روزنامه نیویورک تایمز می گوید : اقدام ایران در راهاندازی سایت قم ، نشانه روحیات ایرانیان و مواضع آنها در برخورداری از فناوری هستهای است
کد خبر 18535
نظر شما