استقلال اگر همین رویه را ادامه دهد و به قهرمانی برسد شاید اولین باشگاه حرفهای در فوتبال ایران باشد که بدون پول و برای رضای خدا و هوادارانش قهرمان شده است. این برداشت از صحبتهای مردی است ک در اکثر قهرمانیهای استقلال سایهاش یا خودش حضور داشته، پورحیدری با آن عینک بنددارش همیشه بیحاشیه بوده و حالا هم که مدیر تیم استقلال است به دنبال سکوت آرامشبخش آبیهاست.
به نظر شما تفاوت سرپرست با مدیر تیم نسبت به گذشته و حال در چیست؟
ببینید این دو تا کارشان همین است که بوده. قبلاً میگفتند سرپرست، حالا که فوتبال حرفهای شده میگویند مدیر تیم. کار در هر دو پست گسترده است. باید سرپرست یا مدیر تیم مسائل را طوری برنامهریزی کند تا آرامش برای کادرفنی و بازیکنان مهیا شود. یک مدیر باید جزییترین مسائل مثل محل اردو تمرین یا هتل را در نظر بگیرد.
اما حالا میبینیم که اکثر تیمها از افراد باسابقه برای پست مدیر تیم یا همان سرپرست استفاده میکنند، موضوعی که در گذشته نبود.
بله در گذشته فردی را انتخاب میکردند تا رابطی باشد میان باشگاه و تیم ولی حالا این مسئله حل شده و افرادی را میآورند کنار تیم که با فوتبال هم آشنا باشند. منتهی مدیر باید در کار کادرفنی دخالت نکند و برعکس چرا که دخالت هر یک از آنها نتیجه معکوس میدهد.
از نظر شما یک مدیر یا سرپرست چه وظایفی دارد؟
به هر حال یک تیم برای هماهنگی به سرپرست نیاز دارد تا محل تمرین و هتل را به خوبی هماهنگ کند حتی اگر آن فرد فوتبالی نباشد. شما نگاه کنید حتی برگزاری اردو میتواند مسئلهساز باشد و مشکلاتی به وجود بیاورد. خود من زمانی سرمربی استقلال بودم و حالا آمدهام و مدیر تیم شدهام؛ اگر مدیر تیم آگاه به همه مسائل باشد مشکلی به وجود نمیآید. خود من مربی بودهام و مشکلات سرمربی را میدانم.
دوست ندارید سرمربی باشید یا افسوس آن روزها را نمیخورید؟
اصلاً افسوس نمیخورم. در حال حاضر آنقدر گرفتاری در این پست دارم که به این مسائل فکر نمیکنم. با حضور مظلومی در این پست احساس خوبی دارم و فکر میکنم حضورم در پست مدیر تیم برای استقلال مؤثرتر است. من الان مشکلات مظلومی را میدانم چون خودم همین راه را رفتهام و میتوانم کمک بیشتری به استقلال کنم.
استقلال زمان شما یاغی کم نداشت ولی بدون حاشیه بود اما استقلال کنونی یک جباری دارد که برای کل تیم کافی است؛ چرا نمیتوانید این استقلال را کنترل کنید؟
راحت بگویم که دلیل اصلیاش حرفهای نبودن فوتبال در آن زمان بود که نه پول زیادی بود و نه این همه رسانه به فوتبال میپرداختند. زمان من برای یک بازی 14، 15 دوربین وجود نداشت و آرامش بیشتری کنار تیم بود. البته علاقه و عشق به فوتبال خیلی بود اما حالا که فوتبال حرفهای شده بینظمی هم به کل فوتبال سرایت کرده. شما نگاه کنید چه افرادی وارد این فوتبال شدهاند، قبلاً اینطوری نبود. در گذشته بزرگترین مشکلات را درون خودمان حل میکردیم اما حالا همه از همه چیز مطلع هستند.
زمان شما روزنامهها به فوتبال میپرداختند، اول اینطوری هم نبود که شما بازیکنان را ممنوعالمصاحبه کنید؛ خود بازیکنان هم در این قضیه مقصر هستند.
بله مقصر خودمان هستیم ولی یک بخش هم همان تغییراتی است که گفتم. بله آن زمان اینگونه نبود که به بازیکن بگویم مصاحبه بکن یا نکن ولی باز هم میگویم نه مربی مقصر است و نه بازیکن چرا که مسائلی وارد فوتبال شده که باعث شده آنها به این سمت کشیده شوند. جدا از همه این مسائل آدمهای غیرفوتبالی زیادی هم وارد فوتبال شدهاند که این مسئله به فوتبال ضربه میزند.
منظور شما از غیرفوتبالیها ورود سیاسیون به این عرصه است؟ به نظر شما آنها به فوتبال کمک میکنند یا ضربه میزنند؟
ورود برخی نمایندگان و سیاسیون خیلی به فوتبال ضربه میزند اگر آنها یقه فوتبال را نگیرند حاشیهها کم میشود؛ آدمهایی که فوتبالی نیستند میآیند از صفر شروع میکنند اما ناخواسته حاشیه درست میکنند. من معتقدم مشکلات فوتبال را باید با فوتبال حل کرد.
قبول دارید بخشی از حاشیههای فوتبالی را خود فوتبالیها مثل جباری به وجود میآورند مثلاً همین حالا همه میگویند استقلال در برابر بازیکنسالاری کمر خم کرده است.
بله درست میگویید و من کتمان نمیکنم. بازیکن جوان ممکن است رفتار بدی از خود بروز دهد اما در واقع فوتبال حرفهای مقررات خاص خودش را دارد و در تمام دنیا بازیکنان میدانند که تا چه ساعتی باید بیرون از خانه باشند یا نباید مصاحبهای علیه مربی و باشگاه صورت دهند چون از نوجوانی این مقررات در قراردادهایشان وجود داشته است.
301 43
نظر شما