پس از دوم خرداد و روی کار آمدن دولت اصلاحات فضای بازی برای تحزب به وجود آمد و احزاب با کمک دولت و وزارت کشور توانستند جایگاهی برای خود به وجود آورند.

هستند برخی نخبگان که می‌گویند تحزب در ایران جایگاهی ندارد و هستند برخی دیگر که می‌گویند مردم ایران ظرفیت لازم را برای تحزب ندارند یا بلوغ سیاسی که در کشورهای پیشرفته وجود دارد در ایران موجود نیست. رسول منتجب‌نیا، قائم مقام دبیرکل حزب اعتماد ملی که به خاطر پلمب دفتر حزب اعتماد ملی نمی‌توانست در دفترش به گفت و گو  بنشیند، مسجدی را در غرب تهران انتخاب کرد و پذیرای پرسش‌های ما شد.

او در پاسخ به اینکه موضوع و کارکرد احزاب پس از پیروزی انقلاب چه تغییراتی کرده می گوید::

پس از پیروزی انقلاب به دلیل مسائلی که در آغاز پیروزی و پس از آن در سال‌های دفاع مقدس به وجود آمد، به طور طبیعی انتظار نبود که بر تحزب تاکید شود، اما در عین حال حلقه نزدیک به امام (ره) از آغاز انقلاب به سراغ تحزب رفتند، مانند شهید بهشتی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله رفسنجانی. در مقابل هم افرادی سازمان‌هایی را تاسیس کردند؛ مانند سازمان مجاهدین انقلاب.

آنهایی که در انقلاب بیشترین نقش را بین نخبگان داشتند، به ضرورت تحزب همزمان با پیروزی انقلاب پی بردند. در واقع می‌توان گفت که حزب‌گرایی در ایران همزاد و همزمان با پیروزی انقلاب بود. اما به دلیل برخی مسائل آن طور که باید و شاید به موضوع تحزب رسیدگی نشد و محدودیت‌هایی در این زمینه به وجود آمد.

اما در آستانه دوم خرداد و در زمان انتخابات دوره پنجم مجلس موضوع تحزب تکان‌هایی خورد و حرکتی ایجاد شد که به تشکیل احزابی چون کارگزاران انجامید و زمینه‌ساز دوم خرداد و گسترش تحزب شد.

پس از دوم خرداد و روی کار آمدن دولت اصلاحات فضای بازی برای تحزب به وجود آمد و احزاب با کمک دولت و وزارت کشور توانستند جایگاهی برای خود به وجود آورند. متاسفانه پس از دولت اصلاحات و روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد ستاره احزاب افول کرد. دولت نهم نیز به جای اینکه به وظیفه قانونی خود عمل کند و به احزاب میدان بدهد، به هر وسیله‌ای که توانست به مبارزه با احزاب برخاست. شروع این حرکت، قطع یارانه‌ای بود که از سوی دولت اصلاحات برای احزاب در نظر گرفته شده بود؛ بعد هم محدودیت‌هایی که برای اخذ مجوز احزاب جدید ایجاد شد. 

او در باره اینکه در همین دولت  بود که حزب اعتماد ملی مجوز فعالیت گرفت، می گوید:

ما برای اخذ مجوز اعتماد ملی چند ماه دوندگی داشتیم. اشکال‌های بسیار عجیب و غریبی می‌گرفتند، یک نقطه‌ای را اگر جا به جا بود برمی‌گرداندند و می‌گفتند که کمیسیون رد کرده است. ما چند بار اساسنامه و مرامنامه را ویراستاری کردیم. به طور مثال می‌گفتند فلان «واو» اضافه است و اینجا چرا خط گذاشته‌اید و آنجا چرا نقطه گذاشته‌اید. سیاست دولت نهم از آغاز مبتنی بر نفی احزاب و فرهنگ تحزب بود و بنا را گذاشته‌اند که احزاب نباشند. تکیه آنها بر نهادهای قانونی بود که به غلط از آنها کارکرد تحزب را انتظار داشتند.

بارها ما از وزیر پیشین ارشاد شنیدیم که «در کشور اصلا نیازی به حزب نداریم، وقتی ما هیات عزاداری سیدالشهدا (ع) داریم، دیگر حزب نیاز نداریم.» یک جایی گفتند تا مساجد و روحانیت هستند یا وقتی بسیج هست، دیگر نیازی به حزب نداریم. یعنی آنها موضوع تحزب را به عنوان ضدازرش القا کردند.

ما در دولت نهم به سختی توانستیم حزب اعتماد ملی را تشکیل بدهیم و اداره کنیم. در چنین دورانی یک حزب نوپای فراگیر که هیچ ارتباطی با دولت ندارد و حتی دبیرکل آن از سمت‌هایی که مقام رهبری به وی دادند و داشتند، استعفا کرد تا کاملا مستقل باشد.

او در باره برنامه های بعدی حزب اعتماد ملی می گوید: ما فعلا منتظریم ببینیم آقایان چه تصمیمی خواهند گرفت. ما تشکیلاتی قانونی هستیم که در چارچوب نظام تشکیل شده‌ایم. اگر ماندنی شدیم باید متناسب با شرایط برنامه‌ریزی کنیم، اما اگر غیر از این شد، باید فکر دیگری داشته باشیم.

متن کامل این گفت و گو در سی و ششمین شماره دو هفته نامه مشق‌آفتاب چاپ شده است.

کد خبر 18998

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =