۰ نفر
۷ دی ۱۳۹۰ - ۰۸:۲۱

چرا آمریکا در انجام مذاکره با طالبان تا این حد اصرار می ورزد و در این رابطه به جای ادامه جنگ با چرخشی 180 درجه ای در سیاست خود به گفتگو با این گروه می اندیشد؟

*رحمان بختیاری

احتمال گشایش دفتر نمایندگی طالبان در یکی از کشورهای منطقه و به احتمال نزدیک به یقین در کشور عربی قطر در روزهای اخیر آنچنان قوت گرفته است که موجب گردید تا مطبوعات افغانستان به نقل از خبرگزاری رویترز گزارش دهند: مذاکرات صلح میان طالبان و ایالات متحده آمریکا که از 2ماه پیش بصورت پنهانی آغاز و میان مقامات ارشد آمریکا و نمایندگان ملا محمدعمر در دوحه و آلمان جریان دارد به مرحله ای سرنوشت ساز رسیده است.
به گفته مقامات آمریکائی پیش بینی می شود اگر گفتگوهای کنونی به نتیجه برسد گام بعدی حمایت آشکار آمریکا از ایجاد نمایندگی سیاسی طالبان در خارج از افغانستان باشد. ولیکن آنها معتقدند هرچند گفتگوها به مراحلی حساس رسیده است اما تا حصول نتیجه پروسه ای دراز مدت در پیش رو قرار دارد.
درپی انتشار این گزارش از سوی رسانه های گروهی ، دیپلماسی آمریکا نقش دیگری ازچهره خود را آشکار ساخت و معاون رئیس جمهور ایالات متحده با نادیده گرفتن کلیه تحرکات مسلحانه و عملیات انتحاری سالهای گذشته طالبان وخصوصا گروه حقانی که اخیرا بر علیه منافع غرب و آمریکا در کابل انجام داد ، اعلام داشت که " آمریکا گروه طالبان در افغانستان را دشمن خود نمی پندارد این بسیار مهم است که طالبان دشمن ما نیست" وی اضافه نمود:" تا کنون هیچ جمله یا اظهار نظری از رئیس جمهور آمریکا دربخش سیاست خارجی ما دیده نشده است که گفته باشد طالبان دشمن ماهستند، و یا منافع ملی ما را تهدید می کنند."
بدین ترتیب به نظر میرسد سخنان عجیب و دور از انتظار جوبایدن نمایانگر ورود سیاست خارجی آمریکا به مرحله تازه ای از نگرش آمریکا به طالبان و کار با این گروه در آینده حکایت دارد. زیرا طی ده سال گذشته و از آغاز به اصطلاح جنگ آمریکا بر علیه تروریسم و حضور نظامی در افغانستان برای اولین بار است که یک مقام ارشد این کشور آن هم در سطح معاون رئیس جمهوری این کشور، به تطهیر طالبان همت گماشته و از عدم دشمنی این گروه با آمریکا سخن می گوید. به نظر می رسد که معاون وزیر خارجه آمریکا ظاهرا فراموش کرده است که آغاز لشگرکشی آمریکا و گسیل نمودن بیش از یکصد هزار نیروی نظامی به افغانستان تحت نام مبارزه با تروریسم و با هدف براندازی حکومت طالبان به عنوان حامیان و پشتیبانان القاعده صورت پذیرفته است.
از سوی دیگر حامد کرزی نیز با اعلام این نظریه در نوامبر گذشته که مذاکره با طالبان تا زمانی که این گروه شورشی دارای نشانی و آدرسی داشته باشد تا بتوان از طریق آن با آنها وارد مذاکره گردید را منتفی می داند، در حقیقت از تمام جنایات سالهای اخیر طالبان چشم پوشی و علیرغم خشم بعضی از گروهای داخلی چراغ سبز گفتگو با طالبان را روشن و با گشایش دفتر و تعیین مرکزیتی برای این گروه موافقت نمود. این تصمیم آقای حامد کرزی در حقیقت به معنی به رسمیت شناختن طالبان و اجازه ورودشان به روند سیاسی کشور محسوب میگردد .
در این رابطه آقای ارسلا رحمانی از اعضای ارشد شورای عالی صلح افغانستان در گفتگوئی اعلام داشت : آنچه از فرماندهان ارشد طالبان و وابستگان آنان دریافته ایم، اینست که آنها نیز با گشایش دفتری سیاسی موافق می باشند. لذا در صورتی که زمینه آن مهیا باشد بهتر است این دفتر در داخل افغانستان و در غیر اینصورت شورای عالی صلح خواستار یک نشانی سیاسی برای طالبان چه در قطر، ترکیه ،عربستان سعودی و یا هرکشور دیگر اسلامی است. زیرا تأثیر زیادی بر روند صلح خواهد داشت. ارسلا رحمانی تاکید نمود:" در حال حاضر قطر نیز با گشایش دفتر طالبان در این کشور موافق است و فکر می کنم طالبان نیز خوش دارند تا این دفتر در قطر تاسیس گردد."
اما روزنامه ماندگار در مقاله ای انتقادی به قلم ناجیه نوری نوشته است که|: بیش از شش ماه است که طالبان در دوحه مرکز قطر نمایندگی سیاسی خود را افتتاح نموده و مذاکره میان آنان (احتمالا از طریق این دفتر) و آمریکائیها بی خبر از دولت حامد کرزی در حال انجام می باشد .
در این رابطه فاضل سانچارکی سخنگوی حزب ائتلاف ملی تغییر و امید می گوید عدم اطلاع دولت افغانستان از گشایش این دفتر و مذاکراتی که بدون حضور دولت افغانستان میان طالبان و آمریکائیها صورت گرفته نشان از ضعف اطلاعاتی دولت مرکزی است. همان چیزی که موجب گردید تا آقای حامد کرزی در گفتگوئی رسانه ای اعلام نماید که هر گونه مذاکره با طالبان بی حضور دولت افغانستان فاقد اعتبار می باشد زیرا طالبان به دولت های خارجی و غیر افغانی اعتماد ندارند.
حال صرف نظر از چگونگی ایجاد دفتر با اطلاع یا بی اطلاع دولت افغانستان و تاریخ افتتاح و مراحل پیشرفت مذاکرات میان این گروه و آمریکا چند سئوال در ذهن شنونده خبر ایجاد می شود که نیاز است تا برای آنها پاسخی مناسب یافت:
1- چرا آمریکا در انجام مذاکره با طالبان تا این حد اصرار می ورزد و در این رابطه به جای ادامه جنگ با چرخشی 180 درجه ای در سیاست خود به گفتگو با این گروه می اندیشد؟
2- طالبان به چه نتیجه ای رسیده است که از تفکر ضد بیگانه و وجوب مبارزه با اشغالگران کشورش منصرف و با آنان و در رأس همۀ آمریکا راضی به گفتگو گردیده است؟
3- چرا دوحه پایتخت قطر برای ایجاد این مرکز انتخاب گردیده است ؟
4- تاسیس چنین دفتری توسط طالبان با وجود دولت افغانستان چه تفسیر و توجیهی می تواند داشته باشد ؟
5 – آیا طالبان با تاسیس این دفتر از تمامی خواهی به داشتن یک عنوان سیاسی محض قناعت خواهد نمود و مهمتر آنکه آیا به این دفتر به عنوان یک مرکز سیاسی نگاه نموده و از آن در راه اهداف نظامی اش سود نخواه برد؟
آنچه مسلم است این می باشد که طالبان یک تفکر است که بر یک کشور حکومت می نموده و اکنون تحت هر عنوانی آنرا از دست داده است آیا تفکر طالبان یا طالبانیسم تغییر یافته و یا آنان ازرسیدن مجدد به حکومت نا امید و منصرف شده است ؟
پاسخ این است که هیچ تغییری در رفتار و خواسته های طالبان ایجاد نشده اما می توان گفت برنامه ریزی های جدید و توطئه های نوینی از سوی آمریکا برای منطقه در پیش است . باید هوشیار و بیدار بود. 26349

 

*کارشناس شبه قاره

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 191417

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =