
امروزه میانگین هزینه ملی برای پرورش یک کودک مستعد به یک دکترای تخصصی را ظاهراً دو میلیون دلار ذکر کرده اند... امیدوارم رقم مهاجرت ۱۵۰ هزار دانشآموخته منتشر شده در رسانه ها واقعیت نداشته باشد. حتی اگر بخشی از این رقم هم درست باشد، فاجعهی ملی است. اصحاب توسعه و صنعت و خدمات این کاستی را آشکارا حس می کنند.
ابرمشکلات، زایندهی مشکلات بسیار است. از ابرمشکلات کشور، عقبماندن از کاروان توسعهیافتگان جهان است. معمولاً در ادبیات، «عقبمانده» را با عبارات «کمتر توسعهیافته» یا «در حال توسعه»، ملایم میکنند تا کمتر به غرور ملی ملتها بر بخورد. در واقع همان «خودش را بیار، اسمش را نیار» است.
برای احساس از پیچیدگی فرآیند توسعه، راه کوتاه این است که بر حسب مناسبت، دیدگاه متخصصان توسعه آورده شود. در این مبحث ذکر دیدگاه گونار میردال را (البته به اجمال و نقل به مضمون) مناسب می دانم. میردال یکی از نظریه پردازان توسعه، و برندهی جایزه نوبل اقتصاد سال ۱۹۷۴ بود. وی میگوید که حفظ توسعهی رقابتمند در کشورهای توسعهیافتهی صنعتی یک موضوع «پیچیده» و نغز است.
حاکمیت کشورهای پیشرفته ی صنعتی و حتی کشورهای منطقه، اهمیت منابع انسانی در فرآیند توسعه را خوب درک کرده اند و در تلاش همه جانبه برای جذب منابع انسانی پرورش یافته ما هستند.
مشارکت منابع انسانی برای توسعه مانند آب حیات برای ملت است. داشتن انگیزههای فردی و جمعی برای ماندن و کار کردن، لازمهی مشارکت است. اوج بیانگیزگی، که اعتراض به همه چیز، حتی خود، خودکشی است. پس از آن، قطع امید کردن از کشور، حاکمیت و ملت خود است که به مهاجرت بینجامد. در سطح نازل تر، عدم مشارکت در توسعهی ملی است.
کلام آخر
بیم و امیدهای توجه به راهبرد در دولت چهاردهم
کد خبر 1945602
نظر شما