۰ نفر
۲۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۴
نشست دوحه؛ اظهار قدرت یا اعمال قدرت؟

شاید بتوان تصور کرد حالا زمانی است که سران کشورهای اسلامی و عرب جَنم خود را نشان دهند. آنان در دوحه(پایتخت قطر) جمع شدند تا در یک نشست اضطراری، تند و سریع‌ترین واکنش اعتراضی را به نقض حاکمیت سرزمینی قطر در اقدام تروریستی اسرائیل نشان دهند. اما آیا چنین خواهد شد؟ یا همچنان مرز میان "اظهار قدرت" و "اعمال قدرت" به قوٌت خود باقی است؟

حمله جنگنده‌های ارتش اسرائیل به دوحه و ترور برخی رهبران حماس در پایتخت یکی از نزدیک‌ترین متحدان واشنگتن، سبب بهت جهانی شد. این اقدام تجاوزکارانه بیش از هرچیز، ماهیت "اتحاد"، "اتفاق" و توافق‌های امنیتی میان واشنگتن با متحدانش را در نه تنها کشورهای عرب حوزه خلیج فارس؛ بلکه جامعه جهانی دچار تردید کرده است.این پرسش اکنون نزد همه طرف‌های تعامل نزدیک با واشنگتن برجسته است که کف و سقف حمایت از آنان درصورت بروز بحران‌های امنیتی کدام است؟ آیا برای مثال، دولت‌های عرب جنوب خلیج‌فارس باید مانند تجربه فرایند جنگ اوکراین، همان اندازه از حمایت‌ های واشنگتن سرخورده باشند که اروپائیان شده‌اند؟

آیا اقدام نظامی اسرائیل در درون خاک قطر و در جوار بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در این کشور، به معنای آن نیست که واشنگتن دست "بنیامین نتانیاهو" را در ماجراجوئی‌هایش چنان باز گذاشته که به گفته مشهور میان سیاستمداران شبیه "رها کردن درٌنده هار در جنگل سیاست" است؟ دیدار "مارک ربیو" وزیر امور خارجه دولت ترامپ از اسرائیل و اعلام حمایت صریح او از رویکرد سیاسی _ نظامی تل‌آویو در حفظ کوره نیمه روشن جنگ در خاورمیانه آیا به معنای آن نیست که ترجیح واشنگتن– تل‌آویو همچنان بر بی‌ثبات نگه داشتن خاورمیانه است؟ در این صورت چه انتظاری می‌توان از سران کشورهای اسلامی و عرب در پایان بندی نشست اضطراری دوحه داشت؟ اکتفا کردن تنها به"اظهار قدرت"و بیان کلیاتی که تا همیشه در چنین نشست‌هایی معمول بوده است؟ یا به راستی ابراز اراده‌ای برای تغییر در فرایندی که می‌کوشد از اسرائیل قدرت برتر و هژمونیک در منطقه بسازد.آیا منافع استراتژیک امنیتی _ اقتصادی و حتی تمامیت ارضی کشورها و دولت‌های عرب خاورمیانه و به تبع آن کشورهای اسلامی می‌تواند سازگار با آنچه باشد که اتحاد واشنگتن _ تل‌آویو در پی آن است؟ 

راهبرد اسرائیل به ویژه پس از هفتم اکتبر 2023 میلادی تاکنون بر یک قاعده روشن بوده است؛"هرج و مرج بکار و پاداش آن را دریافت کن". بی باکی تل‌آویو بیش از هرچیز متکی بر حمایت‌هایی است که واشنگتن برای آن ارزانی داشته است. در این صورت دولت‌های عرب خاورمیانه و خاصه حوزه جنوبی خلیج فارس لازم است از خود بپرسند که اگر قرار نیست واشنگتن به رغم حضور گسترده نظامی در منطقه در بزنگاه‌های امنیتی نخواهد آنان را یاری کند، پس فایده اتحاد با آن چیست؟

مشکل اما شعاع دایره شجاعت دولت‌های عربی و کشورهای اسلامی است. زمانی نه چندان دور آرمان فلسطین، هویت عربی _ اسلامی چراغدان آنان در برابر تجاوزگری‌های تل‌آویو بود. حالا ولی بسیاری از دولت‎های یاد شده در شمار شریکان کسب و کار و یا متحدان نظامی واشنگتن _ تل‌آویو قرار دارند. همین مهم رویکرد محافظه‌کارانه را بیش از اراده "اعمال قدرت" در برابر تجاوزگری‌هایی شبیه آنچه می‌کند که تل‌آویو مدام به تکرار آن در سزمین‌های عربی مشغول است. غرور جهان اسلام و اعراب دهه‌هاست که زیر ضرب این دو متحد قرار دارد.

ویرانی روزافزون غزه و آوارگی میلیون‌ها عرب فلسطینی جز واکنش‌های عافیت‌طلبانه از سوی مدعیان حمایت از آنان را برنیانگیخته است.  واکنش‌های خنثی و بسنده کردن به برپایی نشست‌ها و انتشار چند بیانیه هرگز اسرائیل را وادار به عقب نشستن از مواضع تهاجمی نکرده و نخواهد کرد. ارائه مشتی راه‌حل‌های مبهم، تنها نشانگر آن خواهد بود که نشست‌هایی مانند دوحه تنها می‌تواند نمایانگر آن باشد که هنوز ارده‌ای برای "آزمایش قدرت" مقابل تجاوزگری‌های اسرائیل وجود ندارد. مهم‌این است که در برابر ماجراجویی‌های تل‌آویو و حمایت‌های مستقیم واشنگتن از آن، از واکنش‌های آشفته، بی‌اختیار و بدون راهبرد روشن پرهیز کرد. نشست دوحه فرصتی است برای بروز جَنم دولت‌های مسلمان و عرب در این که نمی‌توان مانند گذشته به دلجویی‌های نمایشی واشنگتن و ایضاً اسرائیل دلخوش کرد؛ وقتی تهدید همچنان باقی است.

آیا زمان نمایش جَنم دولت‌های اسلامی و عرب در برابر هژمونیک سازی قدرت اسرائیل در منطقه فرا نرسیده است؟ یا هنوز عافیت‌طلبی حرف آخر را می‌زند؟

کد خبر 1991187

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار