دیروز روز تشییع ابدان پاک شهدای مان بود و میخواهم با قرائت سو.ره فاتحه و سوره اخلاص و صلوات و بوسه بر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران یاد کنم از امام خمینی (رحمت الله) و شهدای انقلاب و شهدای دفاع مقدس در مقابل رژیم متجاوز بعثی عراق و شهدای مدافعان حرم و مدافعان امنیت و سلامت و خدمت و هسته ای و یاد کنم از شهدای اخیر در دفاع مقدس در مقابل دشمن متجاوز صهیونیستی اسراییل و یاد کنم از جانبازان و آزادگان و رزمندگان و ایثارگران از انقلاب تا امروز. یادشان همیشه در قلب مان جاویدان و ماندگار است.
به یاد شعر « ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم» افتادم که حقیقتا ما همه ملت بزرگ ایران چه خطرها کرده ایم تا ایران ما ایران بماند.
و میخواهم در مقام یک شهروند ایثارگر ایرانی با تمام احترام و ادب و ارادت از شجاعت و فرماندهی و مدیریت و تدابیر رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله) و حمایت و همراهی و همدلی و انسجام و حضور پر قدرت و دشمن شکن ملت بزرگ ایران در مقابله با دشمنان قسم خورده ایران تشکر کتم. حقیقتا ملت بزرگ ایران گل کاشتند
و میخواهم با تمام احترام و ارادت از عمل صالح و دفاع جانانه اعضای محترم شورایعالی امنیت ملی و بخصوص تمامی اعضای محترم هیات های رییسه و فرماندهان و کارکنان جان بر کف نیروهای مسلح (ارتش و سپاه و فراجا و ودجا و واجا و سایر) و اعضا و کارکنان محترم و خدوم دولت و مجلس و قوه قضاییه و سایر نهادهای دولتی و عمومی غیر دولتی برای حضور و همراهی و همدلی و همصدایی در این دفاع مقدس در مقابل دشمنان قسم خورده ایران و اسلام و انقلاب حضور موثر و جانانه داشتند سپاسگزاری کنم.
مَنْ لَمْ یَشْکُرِ اَلْمُنْعِمَ مِنَ اَلْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
در این دلنوشته میخواهم گریزی بزنم به اتفاقات و حوادثی که در طول مدت 12 روز جنگ تحمیلی در ایران ما افتاد
در سال 1357 که انقلاب شد آمریکا از اولین کشورهایی بود که انقلاب ایران را برسمیت شناخت. آمریکا بصورت مستقیم و غیر مستقیم و بیشتر سیاسی و تبلیغاتی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش داشت و انتظار داشت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رهبران جدید در تعاملی باشد که برای آن سرمایه گذاری کرده بود.
اما از هفته دوم پیروزی انقلاب آمریکا دید که برنامه ها و انتظاراتش غلط از آب درآمد و کنترل اوضاع از دستش خارج شد و به زبان ساده تر از امام و رهبران انقلاب رکب خورد و از ملت بزرگ ایران سیلی محکم تری خورد و دشمنی آمریکا و بلوک غرب آن روز برای جبران این شکست شروع شد و میبینیم که تا امروز هم ادامه دارد.
میبینیم که آمریکا برای جبران شکستش انواع و اقسام یهانه ها را گرفته و سالهاست که موضوعات متنوع انرژی هسته ای و قدرت موشکی و حقوق بشر و ...... در ایران را بهانه کرده و ایران را علاوه بر تحریم ، تهدید میکرده و تهدید میکند..
مشخصا هدف و قصد آمریکا و هم پیمانانش براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران و برگرداندن اوضاع در ایران بشکلی است که مردم و حکومت آینده ایران آنقدر ذلیل و ضعیف وابسته بشود که نتواند روی پا بایستد و برای این هدف چندین بار تلاش کرده بود
از حدود یک سال قبل موساد و CIA مامور میشوند در ایران پروژه براندازی را با توجه به فشارهای اقتصادی و اختلافات و نارضایتی ها و سایر عوامل موثر کلید بزند.
مقدمات این برنامه آماده و آموزش ها و پشتیبانی های لازم داده میشود و برای شروع اسراییل مامور میشود که به ایران حمله هوایی کند و مقامات ارشد نظامی و هسته ای ایران را ترور کند و ستون پنجم نیز با فرماندهی موساد و CIA اقدام به حملات ایذایی اعم از حملات پهپادی و بمب گذاری و سایر حملات کور و بی هدف به مردم بکنند و با ایجاد رعب و وحشت نوعی ترس در دل مردم و مسئولین بیندازند و از طرفی با ردن نقاط مرزی اقدام به تقویت تجزیه طلبان و دادن چزاغ سبز برای ورد به ایران و استقرار در مناطق از پیش طراحی شده کرد و در مجموع با این چندین کارهای سازماندهی شده به مردم و نیروهای مسلح القا کند که حکومت مرکزی قدرت خود را از دست داده و ساختار نیروهای مسلح در هم بپیچد و مردم ناراضی در خیابان ها آمده اند و افراد آموزش دیده برای برنامه براندازی و کودتای طراحی شده اقدام و آنرا اجرا و درگیری های داخلی شروع و حمام خون جاری و اسراییل و آمریکا مثل آنچه که لیبی و سوریه اتفاق افتاد به زیرساخت های نظامی و غیر نظامی ایران حمله و ....... و طبق برنامه پایان ایران با ثبات و شروع بی ثباتی و تجزیه و جنگ های داخلی در ایران.
اما چه شده ؟
تمام این طرحهای پیش بینی و حساب شده و چندین بار تمرین شده غلط از آب درآمد.
چرا اینطور شد.
چون مردم اول شوکه شدند و بعد منتظر نظر و فرمان رهبر خود بودند
رهبری هم با خونسردی و با اطمینان قلب با سخنانی به مردم گفتند اینها که دیدید برنامه های شیطان است و حافظ ایران ما خداست و خدا ما را حفظ میکند.
دیدیم که انسجام و انضباط و سلسله مراتب در نیروهای مسلح حفظ شد و فرماندهان جدید، جایگزین شهدا شدند.
دیدیم که مردم که اصل و اساس کشور هستند در صحنه و متن و بطن جامعه با نشاط و عزت و آبرو و اقتدار ایستادند و خودشان را نشان دادند و گفتند ما در مقابل دشمن در کنار رهبری و نیروهای مسلح هستیم «احسنت و آفرین و خدا قوت بر شما »
دیدیم که برنامه های ارعاب و تولید ترس و وحشت دشمنان اثری روی مردم و نیروهای مسلح نداشت و عکس العمل نیروهای مسلح در کمتر از 18 ساعت خودش را نشان داد و مکرشان به خودشان بازگشت.
طبق پیش بینی دشمننان قرار بود جنگ یک هفته ای تکلیفش مشخص و دولت مرکزی ایران تسلیم و ساقط شود و تجزیه طلبان در استان های خود مشغول و شهرهایی زیر سلطه آنها برود. اما خواست خدا این بود که نشود و نشد.
جنگ با همه کشت و کشتار خرابی و آوارگی 12 روز طول کشید و در این مدت آنها به ما ضرباتی زدند و ما هم ضربات سنگینی زدیم و دیدند که ضربات ایران شوخی نیست بلکه ایران خیلی جدی هر روز و هر ساعت و با شدت بیشتر میزد و دشمنان وقتی دیدند زورشان به ایران و ملت بزرگ ایران نمی رسد با پیشنهاد آمریکا و پذیرش ایران فعلا متوقف شده.
این حوادث و اتفاقات 12 روزه چندین آزمایش بزرگ برای ملت بزرگ ایران بود و الحمدلله مردم ایران ما با عزت و افتخار و اقتدار نمره قبولی گرفتند.
امروز هفتم تیر وقتی حضور پرشور و با نشاط و با انگیزه مردم را در تشییع ابدان مطهر شهدای مدافع وطن بر علیه اسراییل را دیدم به یاد آیه 4 سوره صف افتادم که خداوند اینگونه فرمود:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ
در این آیه به وضوح و بدون هیچ حاشیه و واسطه ای خداوند به همه نشان میدهد که ما بندگانش را در ایران زمین دوست دارد و به همین دلیل در دل ملت بزرگ ایران محبت و وحدت و انسجام قرارداد تا در مقابل دشمنان پلید مثل کوه بزرگ و رشه دار در یک صف واحد بایستیم و بجنگیم و پیروز شویم.
پیروزی بسیار شیرینی حاصل این جنگ ترکیبی و متفاوت با دفاع مقدس در مقابل تجاوز بعثیون عراق بود
ما عزیزانی را در این جنگ 12 روزه از دست دادیم که مصیبت بزرگی برای همه است و باور داریم که آنها شهید هستند و نزد خداوند عالمیان خوشحال هستند و روزی میگیرند.. خوش به عاقبتشان
نکته مهمی که به عنوان یک سرباز ایثارگر وطن میخواهم برای مخاطبان عزیزم بنویسم این است که ما در مرحله اول این جنگ پیروز هستیم.
اما جنگ تمام نشده، بلکه فعلا متوقف است و شرایط جنگ و منطقه بگونه ای در حالت ترس و امید (خوف و رجا) باشیم.
یعنی نه صلح است و نه جنگ بلکه وضعیت فرسایش است و هر زمان احتمال میرود که مجددا جنگ شروع شود
مثل روز روشن است که اگر آمریکا احساس کند که می تواند به ما ضربه کاری بزند حتما بدون هیچ بهانه ای به نوچه اش میگوید تا به ما حمله کند.
ما برای آن روز که ممکن است شش ماه دیگر باشد و یا شش سال دیگر باشد باید خودمان را آماده کنیم.
جنگ ما با آمریکاست که اسراییل فعلا با نیابت از آمریکا وارد جنگ شده.
جنگ ما جنگ بقا و بود و نبود است و علی الظاهر یک پیروز دارد و با این نگاه ها احتمالا صلحی هم در کار نخواهد بود.
ما باید برای حفظ خودمان قوی تر و محکم تر از امروز باشیم
وظیفه ما نظامیان دفاع و جنگ و تولید و تامین امنیت است و وظیفه مردم تولید اتحاد و وفاق و همدلی و همراهی و آرامش و قوت قلب به فرزنداانشان در جبهه ها و پشت جبهه ها است.
ما میتوانیم با اتحاد و انسجام ملی هر روز محکم تر و قوی تر و مصمم تر مقابل دشمن باشیم
ما می توانیم مهربان تر و با محبت تر این آمادگی را حفظ کنیم.
ما میتوانیم در شرایط سخت جنگ و اضطرار و اضطراب مثل یک خانواده محکم در کنار هم باشیم.
در اینجا و در ادامه میخواهم چند پیشنهاد شدنی بنویسم
اول اینکه : بنا به ادعای دولت ایران سالانه حدود 150 میلیارد دلار هزینه مستقیم و غیر مستقیم برای یارانه ها و تنظیم بازارها و سایر ....... پرداخت میکند
در این شرایط پیش رو که نیمه جنگی است مردم ما می توانند برای حمایت و اعلام حضور در پشتیبانی از جنگ به دولت کمک کنند و بصورت خود جوش و داوطلبانه 10 تا 15 درصد صرفه جویی در مصارف داشته باشند.
همین صرفه جویی مردم می تواند حدود 15 تا 20 میلیارد دلاری صرفه جویی داشته باشد و به دولت برای خدمتگزاری و مدیریت اقتصاد و تورم و ناترازی ها و مهمتر تقویت و حمایت از نیروهای مسلح کمک کند..
عقل و انصاف میگوید وقت آن رسیده که همه کمک کنیم و در این برنامه با موضوع جهاد مردمی برای اصلاح الگوهای مصرف همه با هم در پشت سر دولت بایستیم تا دولت زمین نخورد و محکم بایستد.
دوم اینکه عده ای اشخاص حقیقی و حقوقی در کشور هستند که الحمدلله ثروتمند هستند و ثروت و سرمایه شان دلاری است و این ثروت آنها با لودر بالا میرود که مبارکشان باشد.
اما در مقابل عده ای هم هستند که در استضغاف و فقر و فشار اقتصادی می باشند و هدفگذاری دشمن شکستن اتحاد مردم به واسطه فشاراقتصاد است.
در این شرایط جنگی عقل و انصاف به سرمایه داران حقیقی و حقوقی میگوید برای کسب رضای خدا و حفظ خودتان
- درصدی از اموالتان را بصورت پول یا کالا و خدمات ارزان قیمت در شرایط جنگ در خدمت به جنگ در اختیار حکومت قرار دهید که برای حل مشکلات و رفع حوایج نیازمندان هزینه و مصرف شود و
- قسمت دیگری از اموالتان را با سرمایه گذاری های متنوع برای حفظ استقلال اقتصادی و حفظ چرخه و استمرار تولید و حفظ قدرت کار و کمک به استقلال اقتصادی مردم در خدمت تولید قرار دهید که استفاده شود.
این انتظار برحقی است که وجود دارد و در این شرایط جنگی در همه جوامع دنیا تقریبا به نوعی و شکلی اجرا شده و انتظار است که امروز بخش ثزوتنمد جامعه اعم از اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی که فعلا اسم شان را نمیبرم خودشان خود جوش وارد این خدمت بزرگ به خودشان و کشور و مردم و حکومت شوند
امروز همه ما ایرانیان در ایران و در جهان در این آزمایش بزرگ که وظیفه ملی و دینی هر یک از ما ایرانیان است شرکت داریم و میتوانیم دست همدیگر را محکم و بگرمی بگیریم و نترسیم. چون دست خدا بالاتر از دست همه ما است..
هموطن عزیزم
دشمن امروز کوتاه آمد و پیشنهاد توقف جنگ داد.. چون نتوانست
اما مترصد است و کار میکند و خوب و خیلی خوب کار میکند که ما قدرت مضاعف نگیریم و از درون سست شویم.
وقتی ببیند ما از درون مشکل داریم مطمئن باشید که بدون هیچ فرصت و مکثی مجددا و شدید تر حمله میکند
رمز موفقیت ما فقط سلاح ما نبود بلکه قوی تر از سلاح ، وحدت و وفاق و همدلی و انسجام ما بود و است.
چه خوب است که در این فرصت موهبت ها و الطاف و نعمات خداوند با هم شریک باشیم.
این جنگ و نزاع هم روزگاری تمام میشود و ما میمانیم و یک دنیا حسرت از اینکه چرا انجام ندادیم
میخواهم خاطره ای از دنیای اسارت را برای شما بنویسم
اوایل اسارت که در زندان انفرادی در سازمان امنیت بغداد بودم،
سلولی که در آن بودم مثل قبر بود تاریک بود. وسعتش از فبر دومتری بیشتر بود حدود شش متر مربع (دو متر در سه متر) بود.
من یک خلبان بودم با کلی هیبت. اما کل ثروت من در آنجا یک دست لباس بود و یک پتو پاره پر از شپش که زیر اندازم بود و یک جفت دمپایی پاره که متکای زیر سرم بود
نه کسی بود که با او حرف بزنی. نه نوری بود و نه امکاناتی. تقریبا تاریک بود.
روزی سه وعده پنجره ای که وسط در سلول بود باز میشد و زندانبان در یک کاسه پلاستیکی همیشه چرب بود غذا میداند..
غذا هم صبحانه آش لپه و ظهر و شب سبزی آب پز و بادمجان و کدوی آب پز بود.
پشت در زندان هم همیشه صدای آه و ناله و فریاد از شکنجه ها بود و همیشه این ترس بود که الان نوبت من برای شکنجه است.
مونس من خودم بودم و نمازی که میخواندم و چند سوره خیلی کوتاه از قرآن و وجدان من
وجدانی که وقت پیدا کرده بود و آمده بود سراغم و من را برای کارهای کرده و کارهای نکرده ام محاکمه میکرد.
در آن تاریکی وقتی بفکر موضوع وکار خیری می افتادم خوشحال بودم.
اما همه کارهای من خیر نبود و جاهایی هم در زندگی تعلل داشتم و آنجا خودم را سرزنش میکردم که چرا انجام ندادم؟
خیلی دلم میخواست آن لحظات آزاد میبودم و بابت تعلل ها و بی تفاوتی ها و شاید هم ظلم ها حلالیت میگرفتم.
اما چه می توانستم بکنم. اسیر بودم و نمیشد کاری کرد .
اسیر و محبوس و مجبور بودم و در آن زندان انفرادی که چیزی شبه به قبر بود خود خوری میکردم.
این مثال را زدم که اول بخودم و بعد به شما و همه بگویم که « مواظب باشیم که خیلی زود دیر نشود» ما شانس بازگشت به زندگی را داشتیم . اما اگر زندگی تمام شود دیگر این فرصت جبران پیش نخواهد آمد.
خداوند این فرصت طلایی همدلی و محبت و انفاق را برای همه ما فراهم کرده و معلوم نیست تا کی میتوانیم از این فرصت طلایی استفاده کنیم.
بدون هیچ شکی خداوند که بی نیاز از محبت و حمایت های من و شماست وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
اما ما عیال الله هستیم و به هم نیازمندیم. نگذاریم وسوسه های شیطان مانع این کارهای خوب و آینده دار بشود.
نگذاریم شیطان ما را از فقر بترساند و تشویق به ظلم و فحشا کند .الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ
به وعده های خدا خوب گوش بدهیم وَاللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا ، وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
و خلاصه اینکه
اول : الان وقت ابراز محبته و با تمام عشق خدمت تون میگم که ما یک خانواده ایم بنام ملت بزرگ ایران و خیلی دوستتون دارم
دوم : یا علی و همراهی با پرچمدار و رهبر ایران ما حضرت امام سید علی خامنه ای (خداوند حفظش کند) یادمون نره
سوم : اشتراک گذاری محبت و حمایت و همدلی و همراهی با همدیگر
چهارم: حمایت تمام قد از نیروهای مسلح ایران
پنجم: جهاد خودجوش و مردمی برای اصلاح الگوهای مصرف و صرفه جویی 10 تا 15 درصدی در همه چیز
ششم : حمایت داوطلبانه و ساماندهی شده متمولین و ثروتمندان از طبقات نسبتا ضعیف جامعه
هفتم: باور دارم که با توکل و توصل و توسل و تمسک به خدا ما پیروزیم
هشتم: این را هم شما بنویسید و کاملش کنید
* امیر بازنشسته خلبان آزاده و جانباز دفاع مقدس
نظر شما