شریعتی می‌گفت تو متحجر هستی و رشد نمی‌کنی

«من این را باور دارم و همیشه هم گفته‌ام، مشکلی که دکتر داشت، از نوع مشکل مجاهدین خلق بود و دلیلش این بود که وقتی دکتر شریعتی به اروپا رفت ارتباطش با منبع مذهبی خود که پدر بزرگوارش مرحوم محمدتقی شریعتی بود، قطع شد.»

به گزارش خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در دوران انقلاب اسلامی ایران، شخصیت‌های مختلفی در شکل‌گیری و هدایت اندیشه‌های انقلابی نقش‌آفرینی کردند. یکی از این شخصیت‌ها، دکتر علی شریعتی بود که به عنوان یک روشنفکر و جامعه‌شناس، تاثیرات زیادی بر جوانان و فعالان انقلابی گذاشت. در این میان، محسن رفیق‌دوست از مبارزان انقلابی، خاطراتی از دوران همکاری و آشنایی خود با دکتر شریعتی نقل می‌کند که در آن از مباحثات و مناظرات مختلف با ایشان سخن گفته است. رفیق‌دوست با بیان برخی از ویژگی‌های دکتر شریعتی، به‌ویژه قدرت بیان و تأثیرات سخنرانی‌های او در جوانان، به نقد و بررسی اندیشه‌های وی می‌پردازد. او همچنین از انتقاداتی که شریعتی از برخی روحانیان و مراجع تقلید داشت، یاد کرده و به تفاوت دیدگاه‌های موجود در جامعه نسبت به شریعتی اشاره می‌کند:

یکی دیگر از خاطره‌هایی که از سال‌های پنجاه به بعد، یعنی سال‌های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲، به یاد دارم جلسات سخنرانی شهید شریعتی در حسینیه ارشاد است. دکتر شریعتی هر سال ماه رمضان، هر شب د ر حسینیه  ارشاد سخنرانی می کرد و ما هر شب به آن‌جا می‌رفتیم. علاوه بر آن، وقتی سخنرانی‌های ایشان تمام می‌شد با دکتر بحث می‌کردیم و چون بحث تمام نمی‌شد، به منزل حاج محمود مانیان می‌رفتیم تا بحث را ادامه دهیم. سخنرانی‌های دکترشریعتی اثرات مثبتی در جامعه ما داشت و من این را باور دارم و همیشه هم گفته‌ام، ولی مشکلی که د کتر داشت، از نوع مشکل مجاهدین خلق بود و دلیلش این بود که وقتی دکتر شریعتی به اروپا رفت ارتباطش با منبع مذهبی خود که پدر بزرگوارش مرحوم محمدتقی شریعتی بود، قطع شد. مرحوم محمدتقی شریعتی از روحانیان و عالمان باسوادی بود که از لباس روحانیت درآمده بود و به هر حال این شیوه را مناسب می‌دانست. وقتی دکتر به اروپا رفت، از این ارتباط مذهبی محروم شد و در عوض با فلاسفه غرب، که معمولا مسیحی و یا یهودی بودند، ارتباط برقرار کرد.

یکی از خاطراتی که من از دکتر شریعتی دارم مربوط به بحث با ایشان درباره  تقلید و مرجع تقلید بود که در خانه حاج محمود مانیان برگزار شد و دو شب هم طول کشید.   در بعضی جاها دکتر شریعتی که ناراحت می‌شد می گفت: «تو متحجر هستی و خیلی رشد نمی‌کنی و در مسائل اولیه مانده‌ای». ایراد مهمی که به دکتر وارد است، مربوط به همین بحث و حمله به روحانیان بود. درحالی که خودشان به‌صراحت می‌گفتند: اگر قراردادهای استعماری را نگاه کنی، می توانی امضای روشنفکران را ببینی، ولی امضای روحانیان پای هیچ قرارداد استعماری دیده نشده است.

درباره دکتر شریعتی، آن زمان در جامعه، دوگونه قضاوت بود: گروهی از ایشان به‌شدت انتقاد می‌کردند و گروهی دیگراز ایشان تعریف و تمجید می‌کردند، ولی من معتقدم که بیشتر مخالفت‌هایی که با ایشان می‌شد، مخالفت‌های اصولی و منطقی نبود. شاید تنها کسی که با ایشان منطقی برخورد می‌کرد، شهید مطهری بود. ایشان افراد را به تحقیق و تفحص و مطالعه و نیز نپذیرفتن مطالبی که به صورت حماسی بیان می‌شد، فرا می‌خواندند، ولی باز برخی روحانیان بودند که بر بالای منبرها به دکتر شریعتی اهانت می‌کردند. البته این قبیل کارها، باعث توجه بیشتر جوانان به دکتر شریعتی می‌شد. ناگفته نماند که دکتر شریعتی خودشان ویژگی‌هایی داشتند که این ویژگی‌ها جوانان را جذب می‌کرد ازجمله قدرت بیان ایشان بود که نقش زیادی در توجه جوانان به ایشان داشت.

منبع: خاطرت محسن رفیق‌دوست، به همت داوود قاسم‌زاده، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی

کد خبر 2037673

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =