دکتر محمود اسعدی نوشته است:" مگر نه اينكه جهان هر لحظه با تكنيك و تاكتيك متنوع و متفاوت دسترسي به صدا و سيما را افزونتر ميكند؟ و راه نشر انديشهها جز اين چه ميتواند باشد؟ آشتي اهالي فرهنگ با رسانه تصويري البته چندان ساده نيست، نه فقط در ايران ـ كه معضلات بسي غامض و پيچيدهتر است ـ كه در كل جهان. برخي متفكران نه تنها با تلويزيون همكاري نميكنند بلكه مخالف تأثير و تأثر زودهنگام و سطحي آن هستند و مدام ديگران را از ديدن و ديده شدن پرهيز ميكنند. آنها بر اين باورند كه تلويزيون همه چيز را «سطحي» ميكند، حتي انديشههاي متعالي و فهم برانگيز و اين جزو ذات و ماهيت اين رسانه عمومي است پس بهترين راه دوري از آن يا حداقل عدم همكاري است. "
وی می افزاید:" روشن است كه بهكارگيري نيروهاي متخصص و مجرب در شبكهها و بهخصوص در برنامهسازي ميتواند تا حد زيادي به رفع معضلات كمك كند. اكنون ارتباط بين نخبگان و تلويزيون بايد بيش از پيش عميق شود و زمينههاي ورود اينان به حوزه توليد و تهيه برنامهها با تكنيكها و راههاي جديد بررسي و ارائه گردد. تنها در اين صورت است كه برخي مجريان به جاي نظريهپردازان و اهالي فرهنگ سخن نخواهند گفت.
يكي از مسائل رسانهها ايجاد خودبزرگبيني مفرط و غيرقابل ملموس كساني است كه مستقيماً روي آنتن يا پخش برنامهها هستند. اينان رفتهرفته جايشان را با استادان عوض ميكنند و پس از مدتي خود نيز ميپذيرند كه در زمره نظريه پردازانند و بايد الگوي زندگي و راه نو پيشنهاد كنند، وگرنه مسئولند! آشتي نخبگان با تلويزيون به طور اعم در جهان و به صورت ويژه در ايران نيازمند خطمشي گذاري اساسي و مديريت هوشمندانه و مدبرانه با دانش روز است. در اين خصوص باز هم اشاراتي خواهيم داشت."
برای مطالعه متن کامل این یادداشت لطفا اینجا را کلیک کنید.
چرا برخی بزرگان از میان رسانهها فقط به کتاب و نوشته بسنده میکنند و از صوت و تصویر گریزانند؟ این پرسشی است که دکتر محمود اسعدی در یادداشت تازه خود در وبلاگ خبرآنلاین به توضیح آن پرداخته است؟
کد خبر 205818
نظر شما