به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، ماجرای دختری که به زنا متهم شد از درسهای قضاوت امام علی(ع) را میخوانید:
در خرائج راوندی است که نه یا ده برادر در قبیلهای عرب زندگی میکردند و تنها یک خواهر داشتند که بسیار به او علاقه مند بودند، آنان به خواهر گفتند:
هر چه خداوند به ما روزی میدهد نزد تو میسپاریم و تو ازدواج نکن؛ زیرا به غیرت ما نمیگنجد که تو ازدواج نمایی، خواهر با آنان موافقت کرد و به خدمتگزاری آنان پرداخت. برادران نیز خواهر را گرامی میداشتند، تا این که روزی خواهر پس از پاکی از عادات ماهیانه برای غسل نمودن بر سر چشمه آبی رفت و در میان آب نشست، اتفاقا زالویی در جوف او داخل شد و پس از مدتی زالو بزرگ شده و شکم زن بالا آمد، برادران پنداشتند که خواهر آبستن شده و به آنان خیانت کرده است، تصمیم گرفتند او را بکشند، ولی بعضی از آنان ممانعت کرده، گفتند: او را نزد علی بن ابیطالب میبریم، خواهر را نزد علی علیهالسلام برده و ماجرا را شرح دادند.
امیرالمومنین: طشتی پر از لجن برایم بیاورید! و به زن دستور داد میان طشت بنشیند و در آن حال زالو از جوف زن بیرون آمد و در میان طشت قرار گرفت. برادران چون این تدبیر و علاج حیرت آور بدیدند، گفتند: یا علی! تو پروردگار ما هستی و تو غیب میدانی! امیرالمومنین علیهالسلام آنان را از این گفتار، منع نموده و به آنها فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله از طرف خداوند به من خبر داده که این قضیه در این ماه و در این روز و در این ساعت، واقع خواهد شد.
بحار، جلد ۴۰، صفحه ٢۴٢.
نظر شما