وقتی تجارت بر سیاست می‌چربد/ چرا خلیج فارس مقصد محبوب ترامپ است؟

برخی از کارشناسان منطقه‌ای معتقدند که رویکرد «همیشه تجارت، همه جا تجارت» ترامپ نسبت به کشورهای خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، در ماه‌های ابتدایی دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش، نشان‌دهنده تغییر از یک مشارکت سنتی‌تر به مدلی متمرکز بر منافع اقتصادی است که در دولت اول او وجود داشت.

به گزارش خبرآنلاین هاوارد لافرنچی با انتشار تحلیلی با عنوان«ترامپ در خاورمیانه منطقه امن خود را پیدا می‌کند: اول تجارت، بعد سیاست» در سایت کریستین ساینس مانیتور نوشت:

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در نخستین سفر بین‌المللی خود در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش، بخشی از سفر چهار روزه‌اش به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را به مسائل دیپلماتیک اختصاص داد.

او روز چهارشنبه در عربستان سعودی با احمد الشرع، رئیس‌جمهور پس از اسد و رهبر سابق شورشیان اسلام‌گرا، دیدار کرد. این ملاقات یک روز پس از آن انجام شد که ترامپ وعده داد تحریم‌های تنبیهی آمریکا علیه این کشور جنگ‌زده را لغو کند.

ترامپ در سخنرانی یک‌ساعته خود در ریاض با تأکید بر اینکه ایالات متحده «دشمن دائمی ندارد»، از امکان شکوفایی روابط میان واشنگتن و تهران سخن گفت، به شرط آنکه ایران از رفتارهای منطقه‌ای خود دست بردارد.

او همچنین به سیاست آمریکا در خاورمیانه اشاره کرد که شامل کاهش حضور واشنگتن و کاهش فشار بر شرکا برای دستیابی به نتایج دیپلماتیک است. یکی از نکات قابل‌توجه در سخنان او در ریاض، اظهار این دیدگاه بود که عربستان سعودی در «زمان مناسب» روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی خواهد کرد.

با این حال، رئیس‌جمهور تاجر آمریکا در بیشتر بخش‌های سفر خود به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، رویکردی تجاری اتخاذ کرد.

او در راستای سیاست «اول آمریکا»ی خود، از انعقاد صدها میلیارد دلار قرارداد برای صنایع دفاعی ایالات متحده خبر داد و همچنین از سرمایه‌گذاری گسترده کشورهای خلیج فارس در شرکت‌های هوش مصنوعی و میکروچیپ آمریکایی سخن گفت. نکته قابل‌توجه این سفر، حضور ایلان ماسک، مشاور میلیاردر ترامپ در حوزه فناوری‌های نوظهور و یکی از حامیان مالی اصلی او، بود.

وقتی تجارت بر سیاست می‌چربد/ چرا خلیج فارس مقصد محبوب ترامپ است؟


 

"کاخی در آسمان"
 

اما ترامپ نیز تجارت آمریکا و تجارت خانوادگی خود را به روش‌هایی که هیچ رئیس‌جمهور آمریکایی دیگری انجام نداده است، در هم آمیخت - و به حدی که حتی زنگ خطر را در میان برخی از سرسخت‌ترین و بانفوذترین حامیانش به صدا درآورده است. اعتراضات گسترده نسبت به پذیرش یک جت ۴۰۰ میلیون دلاری—«کاخی در آسمان»—به عنوان هدیه‌ای از قطر، همراه با توجیه استفاده از آن به‌عنوان هواپیمای جدید نیروی هوایی، هنگام بازگشت او به کشور در روز جمعه با واکنش‌های فراوان مواجه خواهد شد.

بر اساس تحلیل کارشناسان منطقه‌ای، ترامپ تصمیم گرفته است که همانند دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، خلیج فارس نخستین مقصد بین‌المللی‌اش باشد. دلیل این انتخاب ساده است: ثروت فراوان و سبک تجارت مورد علاقه او در این منطقه متمرکز شده‌اند.

الیزابت دنت، عضو ارشد مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، معتقد است که ترامپ کشورهای خلیج فارس را مناطقی با سرمایه‌های کلان و رهبرانی می‌بیند که آماده‌اند فرش قرمز برای او پهن کنند و در تالارهای طلاکاری‌شده به شیوه‌ای که او مناسب می‌داند، از وی پذیرایی کنند. تمام توافق‌هایی که اعلام می‌کند، با سیاست «اول آمریکا»ی او همخوانی دارند، سرمایه‌گذاری‌های پر زرق و برق را تضمین می‌کنند و به او امکان می‌دهند که این موفقیت‌ها را به پایگاه داخلی‌اش ارائه دهد.

در قطر، ترامپ با افتخار از آنچه «بزرگ‌ترین سفارش هواپیما در تاریخ بوئینگ» نامید، پرده برداشت—توافقی میان قطر ایرویز برای خرید ۲۱۰ هواپیمای بوئینگ.

وقتی تجارت بر سیاست می‌چربد/ چرا خلیج فارس مقصد محبوب ترامپ است؟

صاحب باشگاه مجلل مار-آ-لاگو در فلوریدا، در دیدار با امیر قطر، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، در کاخ سلطنتی، مرمرهای ساختمان را تحسین کرد و خطاب به امیر گفت: «این یعنی کمال!»

جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی، می‌گوید که ترامپ بار دیگر خلیج فارس را انتخاب کرده است «زیرا اینجا مکانی است که برای او خوشایند است.» در نظر رئیس‌جمهور، خلیج فارس دنیایی است که باید باشد—با املاک مجلل متعلق به افرادی که با حاکمان ارتباط دارند.

طرح‌های کلی سیاست خارجی

با وجود هیاهوی تجاری، می‌توان خطوط کلی یک سیاست خارجی نوظهور از سوی ترامپ را مشاهده کرد—رویکردی که تعهدات آمریکا را محدود می‌کند، مداخلات نظامی را به حداقل می‌رساند اما در صورت وقوع، با قدرت قاطع اجرا می‌شود و شرکای خارجی را بر اساس میزان سودی که می‌توانند برای ایالات متحده داشته باشند، ارزیابی می‌کند.

دانیل بنایم، معاون سابق دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور شبه‌جزیره عربستان، توضیح می‌دهد: «آنها دامنه مسئولیت‌های آمریکا را محدودتر کرده‌اند اما در اجرای آن‌ها سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌کنند. هدفشان این است که اقدامات کمتر اما با نیروی بیشتری انجام دهند و از شرکای خارجی برای پر کردن شکاف‌های موجود بهره بگیرند.»

به‌عنوان نمونه، او به حملات هوایی آمریکا علیه حوثی‌های یمن اشاره می‌کند—مداخله‌ای که ترامپ پس از دریافت تضمین از رهبران حوثی مبنی بر عدم حمله به کشتی‌های آمریکایی در دریای سرخ، متوقف کرد.

بنایم، عضو مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن، سه محور اصلی سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه را مشخص می‌کند: مذاکرات هسته‌ای با ایران، تلاش برای عادی‌سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل، و دستیابی به آتش‌بس میان اسرائیل و حماس.

به گفته او، برخی از این مسائل از ابتدای دولت ترامپ پیشرفت‌هایی داشته‌اند، مانند مذاکرات اولیه آمریکا و ایران، در حالی که دیگر موارد—مانند وضعیت غزه—هنوز دور از تحقق به نظر می‌رسند.

براساس گزارش‌ها، آمریکا در دیدار روز یکشنبه با نمایندگان ایران، پیشنهاد مکتوبی درباره توافق هسته‌ای ارائه کرده است؛ با این حال، مقامات ایرانی این موضوع را رد کردند. ترامپ روز سه‌شنبه در ریاض اظهار داشت که برای حل این مسئله، پیشنهادی را به ایران ارائه داده است، اما هشدار داد که این فرصت «برای همیشه باقی نخواهد ماند.»

عادی‌سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل نیز با چالش‌هایی مواجه شده است. برخلاف پیش‌بینی‌های ژانویه که برخی از مشاوران ترامپ از احتمال یک توافق تاریخی سخن می‌گفتند، اکنون این روند به‌دلیل تشدید جنگ در غزه و تیرگی چشم‌انداز راه‌حل دو دولتی فلسطین که عربستان سعودی بر آن تأکید دارد، متوقف شده است.

صلح ساختن، نه تحمیل کردن

دونالد ترامپ بارها خود را به‌عنوان یک صلح‌ساز، نه یک تحمیل‌کننده صلح، معرفی کرده و رویکرد پیشینیان خود—چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات—را که تلاش داشتند خاورمیانه را مطابق با ارزش‌های غربی بازسازی کنند، رد کرده است.

او در سخنرانی خود در ریاض، ضمن ستایش رهبران سعودی برای تحقق «یک معجزه مدرن به روش عربی»، به انتقاد از «نئوکان‌ها» و «ملت‌سازان» پرداخت که، به گفته او، در «کابل و بغداد» و دیگر مناطق شکست خورده‌اند.

ترامپ تأکید کرد: «جهان باید بداند که این تحول بزرگ حاصل مداخله غرب یا پرواز دادن مردم با هواپیماهای لوکس و سخنرانی درباره چگونگی زندگی و اداره کشورشان نیست.»

برخی از کارشناسان منطقه‌ای معتقدند که رویکرد «همیشه تجارت، همه جا تجارت» ترامپ نسبت به کشورهای خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، در ماه‌های ابتدایی دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش، نشان‌دهنده تغییر از یک مشارکت سنتی‌تر به مدلی متمرکز بر منافع اقتصادی است که در دولت اول او وجود داشت.

بنجامین فریدمن، مدیر سیاست در اندیشکده «دفاع از اولویت‌ها» که سیاست خارجی واقع‌گرایانه ایالات متحده را ترویج می‌کند، می‌گوید: «آمریکا باید روابط عادی با عربستان سعودی داشته باشد. نیازی نیست که با آنها مانند یک کشور مطرود رفتار کنیم، همانطور که رئیس‌جمهور [جو] بایدن در ابتدا در نظر داشت.»

با این حال، او می‌افزاید که ترامپ در دوره اول خود «بیش از حد به سعودی‌ها نزدیک شد و این تصور را ایجاد کرد که آنها متحد اصلی آمریکا هستند و واشنگتن آماده است تا برای دفاع از آنها مداخله کند.» فریدمن در ادامه می‌گوید: «به نظر می‌رسد اکنون رویکرد محتاطانه‌تری در قبال منطقه اتخاذ شده است. این سیاست بدین معناست که: ما با آنها تجارت می‌کنیم، اما برایشان نمی‌جنگیم.»

مسائل اخلاقی

با این حال، اگرچه او از آنچه که او رابطه دفاعی واقع‌گرایانه‌تر ترامپ با منطقه می‌داند، حمایت می‌کند، فریدمن از تضعیف دیوار حائل دیرینه بین امور داخلی کشور در روابط بین‌الملل و امور شخصی رئیس جمهور ابراز تاسف می‌کند.

او نه تنها با اشاره به هدیه ۴۰۰ میلیون دلاری قطر، بلکه با اشاره به میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کشورهای خلیج فارس در ارز دیجیتال خانواده ترامپ، می‌گوید: «شاهد چنین فروپاشی اخلاق و قوانین و هنجارهای ضد فساد بودن، ناامیدکننده است.»

در طول هفته کوتاهی که ترامپ از واشنگتن دور بوده، ماجرای «کاخ آسمانی» به کانون توجه طوفانی از جنجال بر سر معاملات تجاری خانواده ریاست جمهوری تبدیل شده است.

منتقدان خاطرنشان می‌کنند که این جت مجلل نیاز به ارتقاء امنیتی و بازسازی سیستم‌های پرهزینه و زمان‌بر دارد که می‌تواند به این معنی باشد که تنها به مدت یک سال در پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ به عنوان هواپیمای ویژه رئیس جمهور ترامپ (ایر فورس وان) خدمت خواهد کرد - اگر اصلاً چنین امکانی وجود داشته باشد. این بدان معناست که این جت که قطر در واقع به کتابخانه ریاست جمهوری ترامپ هدیه خواهد داد، اساساً به هواپیمای شخصی ترامپ در زندگی خصوصی پس از ریاست جمهوری‌اش تبدیل خواهد شد.

همه اینها حتی برای برخی از سرسخت‌ترین حامیان رئیس جمهور در دنیای MAGA نیز بیش از حد زیاد است.

بنجامین شاپیرو، مفسر محافظه‌کار، در پادکست خود در "دیلی وایر" این هفته، به لکه ننگ قرارداد جت اشاره کرد و از شنوندگانش خواست که صادقانه پیامدهای آن را در نظر بگیرند. او گفت: «فکر می‌کنم اگر نام‌ها را به هانتر بایدن و جو بایدن تغییر می‌دادیم، همه ما وحشت‌زده می‌شدیم.»

*ترجمه: ابوالفضل خدائی

311311

کد خبر 2065065

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین