۶ نفر
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۲
روزهای سخت پس از توافق

این روزها جو غالب همه بخشهای کشور خوش بینی به توافقی امیدبخش بین کشورمان و دول غربی به راهبری امریکاست که پس از کشمکشهای طولانی ، سالیان دراز و سخت و پرداخت هزینه ای بسیار امیدواریم گشایشی در جهت رفع تحریمها و اتصال کشور به سیستم اقتصادی و تجاری و ... دنیا برقرار گردد .

در میان صحبت‌های اشخاص و گروه‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی و اجتماعی متفقاً رویای آینده‌ای بهتر در ذهن پرورانده می‌شود و این باور مثبت و خوش بینی خوشبختانه وضعیت اقتصادی افسارگسیخته را تا حد زیادی لگام زده و چندی است که بازارهای داخلی چشم اندازی مثبت و رو به جلو را نمایان می‌سازند . اما فردای توافق و فروکش کردن جو احساسی و روانی جامعه ابتدا و اول روزهایی سخت خواهد بود ! در کنار این خوش بینی‌ها –که البته شرط لازم بقای حکمرانی و نجات اقتصاد کشور می‌باشد – نگاهی گذرا به اوضاع و احوال فرهنگی و اجتماعی کشور و بخشهای مختلف حاکی از مسیری سخت و چالش‌هایی بسیار خواهد بود . اوضاع نابسامان فعلی داخلی قطعاً هر گونه گشایشی را با چالش‌های جدی روبه رو میسازد و میبایست سالیان درازی نیز در مسیر اصلاحات داخلی و تغییر ریل فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی کشور و تبدیل آنها به رفتاری قابل اتصال به نظام بین المللی برنامه ریزی و اقدام نمود . متاسفانه ساختار فرهنگی سازمانهای مختلف دولتی ، شبه دولتی ، خصولتی و حتی خصوصی کشور طی این سالیان طولانی تحریم و تغافل خالی از نیروهای متخصص ، دلسوز ، متعهد به آرمانهای بزرگ و بالندگی کشور ،مسیولیت ناپذیر ودهها صفت منفی دیگر شده‌اند و در بخشهای دولتی و نیمه دولتی فساد و بی مسئولیتی همچون موریانه بنیان‌های اصلی سازمانها را جویده و خروجی بی بهایی را عرضه کرده و میکند !. آیا فردای توافق با این چنین سازمانها و ساختارهایی به خواستگاری اتصال به نظام بین المللی خواهیم رفت ؟ اغلب کشورهای دنیا سیستمهای ضد فساد و فسادگریز را بیش از سه دهه است که تجربه و پیاده کرده اند و حتی بخشهای مختلف خصوصی نیز همچون نهادهای دولتی و عمومی از نظامهای شفاف و قابل دفاعی برخوردارهستند.

امروز با مراجعه به وزارتخانه های مختلف و هسته مرکزی بخشهای دولت و ساختارهای دولتی به سادگی میتوان به عمق فاجعه سازمانی پی ببرید . اغلب کارکنان دولتی فاقد انگیزه لازم ، بدون تعهد و تخصص لازم سازمانی و همچون اسیری به زنجیر شده بدون دلبستگی به وظیفه و کاری که بر عهده دارند تنها دنبال پایان ساعات کاری و خروج از اداره و پرداختن به کارهایی دوم وسوم هستند !دریغ از رعایت چهارچوبهای رفتار با مراجعین و یا مشتریان . فردای توافق سیاسی با این ساختارهای داخلی پیش رو چه خواهیم کرد ؟ آیا مراکز مختلف اقتصادی ، فرهنگی ، آموزشی و دانشگاهی ما با ساختارها و ظرفیتهای فعلی درک و توان اتصال به نظامهای بین المللی را دارند ؟ پاسخ روشن است . مسیری سخت پیش رویمان است!

آیا می‌توان با کارکنانی فاقد دانش ، مهارت و انگیزه و ساختارهای بعضاً پوسیده داخلی به نظام پیشرفته دنیا متصل شویم و امید به همکاری و پروژه مشترک داشته باشیم ؟ به جرات می‌توان ادعا نمود که فردای گشایش سیاسی، ابتدای سردرگمی و گرفتاری بخش‌های مختلف کشور است . امروز حتی بخش‌های خصوصی داخلی کشور که با همه سختی‌های پیش رو و چالش‌های فراوان به سختی گلیم کسب و کار خود را از آب بیرون می‌کشند در هزارتوی مشکلات ساختاری گرفتارند و پیچیدگی وضعیت کسب و کار داخلی و بهم ریختگی وضعیت فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی به گونه‌ایست که  اغلب شرکتها و اشخاص حقیقی و حقوقی کشور درگیر پرونده های حقوقی و کیفری هستند !فقط در استان تهران سالیانه بیش از سه میلیون پرونده شکایتی طرح دعوا شده است ! یعنی یک سوم جمعیت استان درگیر دادگستری و پرونده حقوقی بوده‌اند. اغلب بخش‌های خصوصی که با بخش‌های دولتی و نیمه دولتی قرارداد داشته و همکاری دارند با لطایف الحیل بسیار مشغول به فعالیت‌اند و در ساختارهای فسادپذیر کنونی با هر روشی سازگار شده اند.

نگاهی به اخبار روزانه شرکت‌های نفتی و پتروشیمی ، خودرویی و غیره به سادگی وضعیت نابسامان مدیریتی و سازمانی آنها را نمایان می‌سازد . با چنین وضعیتی اگر تغییری در ساختارها و سیاستها و ... انجام نشود آیا امید به گشایشی امیدبخش داریم؟ بی‌شک روزهایی سخت پس از توافق پیش رویمان است و یک پوست اندازی بزرگ از همه ساختارهای اقتصادی و نهادهای دولتی میبایست انتظار داشت . اغلب نهادهای دولتی و نیمه دولتی همچون ساز از کوک دررفته نغمه ناجور سر میدهند و خروجی کارکنانشان نه ثمر خاصی برای دنیای امروز خواهد داشت و نه خود راضی از عملکرد خویش‌اند. چگونه فردای توافق می‌خواهیم با دنیا کار کنیم؟ این‌چنین است که قطعاً فردای پس از توافق نیز معما و مساله ای جدی خواهد بود .

بسیاری از استانداردها و نظام‌های بین المللی در این مدت بیش از بیست سال از چشمان‌مان پنهان بوده و بعضا سرعت تغییرات و تکنولوژی ما را سالیان دراز به دور از نظام بین المللی قرار داده است. تصور کنید کارشناس نظام بانکی ما که بیش از دو دهه است که با سیستم اعتبار اسنادی و نظامهای پرداخت بین‌المللی کار نکرده است فردای توافق می‌خواهد با بانک‌های دنیا ارتباط برقرار کرده و کار کند . کارشناس صنایع خودرو که با تکنولوژی سی سال گذشته کار میکند فردا بخواهد بر اساس استانداردهای روز و نظامهای کیفی بین المللی با شرکتهای پیشرو دنیا همکاری نماید ! این داستان همه بخش‌های کشور است. از آموزش و پرورش گرفته تا سازمان‌های مختلف صنعتی و بازرگانی . آیا امیدواریم یک شبه پس از توافق بدون پیش بینی و برنامه ریزی الزامات و پیش نیازهای این ارتباط تغییر مهم و پایداری برای کشور ایجاد گردد ؟

از اینرو ضروریست کنون که همه ما امیدوار به گشایش سیاسی و اتصال مجدد به نظام بین‌المللی هستیم به شکل خیلی جدی و همه گیر تمام سیاستگذاری ها و اصلاحات داخلی مورد نیاز شناسایی و طی یک بازه زمانی مشخص با پشتکار بسیار در همه بخش‌های دولتی و غیر دولتی با تلاشی مضاعف زمینه اتصال و ارتباط موثر با نظام‌های بین المللی را فراهم آوریم. کار داخلی بسیار حیاتی ، زمان‌بر و سنگین است و بدون آماده کردن بستر داخلی کشور توافق سیاسی تنها مسکنی زودگذر و کم اثر خواهد بود و ما می‌مانیم و داس بی دسته خود و کشتزاری پیش رو.!

223223

کد خبر 2066334

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین