بهادری جهرمی: بخشی از بدن شهید رئیسی در همان منطقه مانده و به نوعی با خاک منطقه آغشته شده است/ شهید رئیسی واقعا یک صندوقچه اسرار بود

علی بهادری‌جهرمی سخنگو و دبیر دولت سیزدهم گفت: چندوقت یک‌بار شایعه می‌شد که بنزین قرار است گران شود و ما باید می‌گفتیم چنین نیست یا مثلاً این تحلیل که از روز اول دولت سیزدهم می‌گفتند دلار به ۱۰۰ هزار تومان می‌رسد و اذهان جامعه دچار استرس می‌شود که دلار ۳۰ هزار تومانی ابتدای دولت سیزدهم قرار است به ۱۰۰ هزار تومان برسد، در حالی که دولت شهید رئیسی تمام شد و دلار ۵۷ هزار تومان بود. این موارد شهید رئیسی را هم اذیت می‌کرد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علی بهادری‌جهرمی سخنگو و دبیر دولت سیزدهم با تاکید بر اینکه شهید رئیسی هم «اشداءُ علی الکفار» و هم «رحماءُ بینهم» بود، اظهار کرد: جنس او، عطوفت و مودت و دوستی با مردم بود، اما معلوم است با تروریست‌هایی که ۱۸ هزار نفر را ترور کرده‌اند مماشات نمی‌کرد، اما می‌خواستند تصویر شهید رئیسی از برخورد با تروریست‌ها را با تصویر حضورش در کنار مردم، جایگزین کنند.

بنا بر روایت ایسنا،مشروح صحبت‌های علی بهادری‌جهرمی سخنگو و دبیر دولت سیزدهم به شرح زیر است:

*دوره پرکاری را در مسئولیت سخنگویی دولت سیزدهم پشت سر گذاشتیم و این موضوع به زحمات و تلاش‌های شبانه‌روزی شهید رئیسی بازمی‌گردد. چالش‌های این دوره هم به هردو جهت مطرح‌شده در پرسش بازمی‌گردد. اول اینکه وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور در زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمد، خیلی مطلوب نبود.

*مسائل و مشکلاتی که پیش از آن بامحوریت اقتصادی ایجاد شده بود، مقداری نارضایتی‌ عمومی در پی داشت. معمولاً هم مقامات در نزد افکار عمومی نه خیلی محبوبیت زیادی داشت و نه پذیرش خیلی زیادی در قبال سخنان آنان نشان داده می‌شد که همین سختی کار را مضاعف می‌کرد. اصل بر این بود که هم پرسش‌هایی وجود داشت و هم به راحتی پاسخ به پرسش‌ها پذیرفته نمی‌شد.

*حساسیت شخص شهید رئیسی به پاسخگویی نسبت به افکار عمومی هم محور دوم بود. او تاکید داشت که گره‌های ذهنی مردم نباید باقی بماند. حتماً باید این سئوالات و شبهه‌ها پاسخ داده و روشنگری انجام شود و در این مسیر یا باید شبهه‌ها را شناسایی کرد و انتظار هم داشت که پاسخ به پرسش‌ها به لحظه انجام شود.

*حوزه دولت هم بسیار گسترده است و اگر پرسشی در یکی از موضوعات فرعی حوزه محیط زیست یا نیرو، انرژی، کار و راه رخ می‌دهد، حتماً سخنگوی دولت ابتدا به ساکن بر آن اشراف داشته باشد، باید اول این اشراف ایجاد می‌شد تا اطلاعات غلط به مردم هم داده نشود و همین موضوع سختی کار را هم مضاعف می‌کرد.

*بیشترین تذکرات شهید رئیسی به ما در مورد توضیح‌ندادن‌ها یا تأخیر در این زمینه بود. اما آنچه شهید رئیسی علاقه‌ای به ضریب‌دادنش نداشت، پرداختن به حواشی‌ای بود که دل مردم را آشوب کند. معمولاً اولویت و پایه اصلی کار شهید رئیسی این بود که به اصل بپردازد. اگر مشکلات معیشتی و اقتصادی وجود دارد شهید رئیسی دوست داشت به اصل بپردازد. اگر حاشیه‌سازی‌های می‌شد که اذهان عمومی را تشویش می‌کرد، برای شهید رئیسی اهمیت داشت، در غیر اینصورت اگر حاشیه‌ای در زمینه تمسخر یا توهین به فرد یا شخصی بود که امر پسندیده‌ای هم نیست، آنقدر ذهن شهید رئیسی را درگیر نمی‌کرد، مخصوصاً آن مواردی که مربوط به خودشان بود را با شوخی و خنده از کنارش می‌گذشت.

*اما زمانی که حواشی دل مردم را آشوب می‌کرد، تفاوت داشت. مثلاً چندوقت یک‌بار شایعه می‌شد که بنزین قرار است گران شود و ما باید می‌گفتیم چنین نیست یا مثلاً این تحلیل که از روز اول دولت سیزدهم می‌گفتند دلار به ۱۰۰ هزار تومان می‌رسد و اذهان جامعه دچار استرس می‌شود که دلار ۳۰ هزار تومانی ابتدای دولت سیزدهم قرار است به ۱۰۰ هزار تومان برسد، در حالی که دولت شهید رئیسی تمام شد و دلار ۵۷ هزار تومان بود. این موارد شهید رئیسی را هم اذیت می‌کرد؛ چراکه مردم را آزار می‌داد.

*در بسیاری موارد خدمات شهید رئیسی به کشور را معکوس می‌کردند و مزیت یا موفقیت آن دولت را معکوس جلوه می‌دادند. اینکه موضوع از کجا نشئت گرفته شد را می‌توان در ضرب‌المثلی یافت که می‌گوید قطاری که حرکت می‌کند سنگ هم می‌خورد. در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و بهداشتی شرایط در زمان آغاز دولت مناسب نبود؛ تورم ۶۰ درصدی، پشت‌کردن بخشی از مردم از صندوق‌های رأی و جانباختن روزانه بیش از ۷۰۰ نفر بر اثر کرونا از جمله این موارد است. فروش نفت ما کم و ارتباط با همسایگان تیره و تار بود.

*وقتی می‌بینند کسی با برنامه و سند و اتکا به خدا و مردم می‌خواهد این مسیر را بهبود بخشد، طبیعی است که سنگ به او بزنند، کسانی که خیر مردم ایران را نمی‌خواهند و دوست ندارند روابط مردم و دولت اگر دچار آسیب شده بهبود یابد و کسب‌وکارهای تعطیل احیا شود و اگر کسی خدمت می‌کند دیده شود، طبیعتاً هزینه می‌کنند که کشور و مردم را بزنند و خادمان ملت را تخریب کنند. 

*شهید رئیسی بر تعامل مستمر با اهالی رسانه فراتر از نشست خبری تاکید داشت و معمولاً جلسات جمعی یا محدودتر هم با اهالی رسانه داشتیم. بسیاری اوقات شهید رئیسی تاکید می‌کرد که فردی مواضعی مطرح می‌کند که چندان درست نیست و از من می‌خواست با او گفت‌وگو کنم و برای او توضیح بدهم. من هم می‌گفتم پیش از این هم گفته‌اید و با او صحبت کردم، اما نمی‌خواهد متوجه شود یا متوجه می‌شود، اما خود را به راه دیگری می‌زند. شهید رئیسی می‌گفت شما به تکلیف خود عمل و بازهم با او صحبت کن.

*(علی بهادری جهرمی در پاسخ به سوال در ایام رخدادهای سال ۱۴۰۱ از معدود چهره‌های دولتی بودید که در دانشگاه‌ها حاضر شدید و با دانشجویان گفت‌وگو داشتید، این امر خواسته شهید رئیسی بود و آیا واکنشی هم به برخی برخوردها با شما در دانشگاه داشت؟) این رویه شهید رئیسی بود که در جمع معترضان حاضر شود. در دوران قوه قضائیه در تجمعات اعتراضی کارگران یک کارخانه یا واحد تولیدی از جمله هپکو و هفت‌تپه حاضر شوند و با آنان گفت‌وگو کنند و حرف‌هایشان را بشنود که گاهی حرف‌های تندی هم رد و بدل می‌شود.

*اگر ما به دانشگاه رفتیم از شهید رئیسی یاد گرفتیم که مسیر روشن برای تعامل با مردم پیش بگیریم. اولین دانشگاهی رفتم علامه طباطبایی بود. پیش از آن به یک دانشگاه در حوزه نظامی رفتم که البته رسانه‌ای هم نشد، اما اولین دانشگاهی که رسانه‌ای شد علامه طباطبایی بود. شب قبل از آن بعد از نماز مغرب و عشا با شهید رئیسی گفت‌وگو کردم که نهادهای امنیتی نظرشان درباره این موضوع چیست و اینکه شورای اطلاع‌رسانی دولت تاکید دارد که حضور ما در دانشگاه انجام شود. شهید رئیسی به من گفت حرف‌هایت درست است، برو و نهادهای امنیتی را هم قانع کن.

*گفتم زورم نمی‌رسد. شما مقام عالی و ریاست دو شورا را برعهده دارید. حاج‌آقا خندید و گفت تو حقوق خوانده‌ای و این حرف‌ها را هم بلدی و پرسید از من چه انتظاری داری؟ گفتم اینکه بتوانیم به دانشگاه برویم، البته ممکن است هر اتفاقی هم رخ دهد. حاج‌آقا گفت برو و هر اتفاقی افتاد خیالت راحت باشد که با من هماهنگ کرده‌ای.

*شهید رئیسی وقتی دولت را تحویل گرفت، وضعیت اعتراضات اجتماعی در کشور گسترده بود. در همان جلسه اول دولت وزیر اطلاعات از حجم گسترده تجمعات کارگری خبر می‌دهد که در نقاط مختلف گسترده شده است. اعتراضات جامعه پزشکی و پرستاری و اعتراضات جامعه معلمان را داشتیم و در چنین اوضاع وخیمی دولت سیزدهم آغاز به کار کرد که صحبت‌های آقای جهانگیری هم در این زمینه منتشر شد که می‌گفت از دوران دفاع مقدس هم شرایط سخت‌تری داریم.

*شهید رئیسی واقعا یک صندوقچه اسرار بود. وقتی نکاتی در حوزه سخنگویی به من آموزش می‌داد، همیشه فکر می‌کردم کاش او آن‌قدر تقوا نداشت. شهید رئیسی بلد بود اگر می‌خواهد، چگونه جواب رقیبی را بدهد و جدل کند. او به روش‌های بیان مسلط بود اما تقوایش اجازه نمی‌داد خیلی چیزها را بگوید. او هم توانمند بود و هم تسلط ماهوی داشت. شهید رئیسی چهره‌ای بود که کسی نمی‌توانست او را از مردم جدا کند. او رکورددار بیشترین حضور در میان مردم در جریان سفرهای استانی بود. مردم با شهید رئیسی زندگی کردند و در جریان حضور میلیونی در تشییع او این امر را نشان دادند.

*متأسفانه بالگرد آتش گرفته و بدن ایشان  بسیار آسیب دیده بود. اینگونه نبود که ۱۰۰ درصد بدن را بتوانند منتقل کنند. بخش اعظمی از بدن در حرم رضوی دفن شد، اما بخشی از بدن در همان منطقه مانده و به نوعی با خاک منطقه آغشته شده است که همان محدوده را هم تجمیع کردند و به شکل یک قبر درآورند. مابقی شهدا چون از بالگرد بیرون افتاده‌اند این اتفاق برایشان رخ نداده است، اما شهید رئیسی در بالگرد مانده بود و میزان سوختگی هم کاملاً متفاوت با بقیه است. در محل سقوط بالگرد که در شیب هم بوده نیز مشخص است محل شعله‌ور شدن آتش از سمتی که شهید رئیسی قرار داشته، آغاز شده است و مابقی پایین‌تر افتاده‌ و فاصله‌ای ۲۰ تا ۳۰ متری دارند، منهای خلبانی که کمی پایین‌تر از شهید رئیسی افتاده است.

*شهید آل‌هاشم که تقریباً ۱۰۰ متر پایین‌تر افتاده‌ و در قید حیات بودند و تا مدتی هم تماس تلفنی داشت. البته صدای بسیار نزار و در حال احتضاری هم داشت و تکرار می‌کرد «من دارم می‌میرم» و حتی در پاسخ به اینکه موقعیت جغرافیایی سقوط کجاست هم می‌گفت کسی را نمی‌بینم و نمی‌دانم کجا هستیم؛ در چنین فضایی قرار داشت. در نهایت باید تاکید کرد در زمینه این حادثه مرجع رسمی ستاد کل نیروهای مسلح است و همه همان گزارش ستادکل را مستند قرار می‌دهیم.

۲۹۲۲۱

کد خبر 2066353

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین