به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، یکی از مسائل اساسی در حوزه جمعیت، دوگانه کمیت در مقابل کیفیت است. در متون و منابع اسلامی، افزایش جمعیت در جامعه مسلمانان همواره مورد تأکید قرار گرفته که در یادداشت پیشین بهصورت کامل بررسی شد؛ اما پرسش اصلی اینجاست که آیا قرآن و روایات علاوه بر توجه به افزایش کمیت، به ارتقای کیفیت جمعیت نیز توجه داشتهاند؟ در منظومه تربیتی اسلام، کیفیت جمعیت مسلمانان نیز جایگاهی بس رفیع دارد که با دقتی کمنظیر در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) ترسیم شده است و در یادداشت پیش رو به تبیین بیشتر آن پرداخته خواهد شد.
اساس شاخصهای کیفی جمعیت از منظر اسلام
بنابر روایت ایکنا، در نگاهی کلی، شاخصهای کیفی جمعیت را میتوان به دو دسته مادی و معنوی تقسیم کرد. بعضی از این شاخصها مربوط به حوزه مادیات مانند فراهمشدن بهترین شرایط تحصیلات، رفاه و سلامت جسمانی است، در حالی که بعضی دیگر به حوزه معنویات تعلق دارد. در دنیای غرب، شاخصهای کیفی جمعیت بیشتر بر جنبههای مادی مانند رفاه اقتصادی و آموزش متمرکز است؛ اما پرسش اصلی این است که قرآن و روایات بر کدام دسته از این شاخصها تأکید بیشتری دارند؟
قرآن کریم در سوره انفال، آیه ۲۴ کیفیت زندگی مطلوب را اینگونه ترسیم میکند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ...؛ ای اهل ایمان! هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که حیات و زندگی میبخشد، دعوت میکنند، اجابت کنید.»
این آیه به روشنی نشان میدهد که حیات واقعی انسان در گرو پاسخگویی به دعوت الهیست. علامه طباطبایی(ره) در المیزان با اشاره به این آیه توضیح میدهد که اطاعت از خدا و رسول، انسان را از نیستی و نابودی نجات میدهد و حیات حقیقی را برای او به ارمغان میآورد. این نگاه، پایه و اساس تمام شاخصهای کیفی افزایش جمعیت در اسلام است.
در خصوص شاخصهای مادی، قرآن کریم به جنبههای عینی زندگی انسان نیز توجه ویژهای دارد. آیه ۳۲ سوره اعراف میفرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ بگو: زینتهای خدا و روزیهای پاکیزهای را که برای بندگانش پدید آورد، چه کسی حرام کرده است؟»
بهرهمندی از نعمتهای مادی الهی برای مؤمنان جایز و حتی مطلوب است؛ البته قرآن کریم در بیان این موضوع تعادل را حفظ و تأکید میکند که نعمتهای مادی باید مقدمهای برای رسیدن به کمالات معنوی باشد، نه اینکه خود به هدف نهایی تبدیل شود. نمونه بارز این نگاه متعادل را در زندگی حضرت سلیمان(ع) میبینیم که در عین برخورداری از مواهب مادی، از آنها برای هدایت مردم و تقویت دین الهی استفاده میکرد.
قرآن و عوامل ارتقای سطح کیفی جمعیت
نکته قابل توجه آن است که در اسلام، شاخصهای معنوی کیفیت جمعیت در قیاس با شاخصهای مادی آن، از غنای بیشتری برخوردار است و میتوان آنها را در چند محور اصلی دستهبندی کرد.
نخستین و مهمترین شاخص، «ایمان» است که قرآن کریم در سوره مؤمنون، آیه اول آن را مایه رستگاری انسان معرفی میکند: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ بیتردید مؤمنان رستگار شدند.» این ایمان شامل اعتقاد به خدا، معاد و نبوت میشود و پایه تمام فضائل اخلاقی است. از امام صادق(ع) روایت شده که حضرت یوسف(ع) به برادرش بنیامین توصیه میکرد فرزندانی داشته باشد که زمین را با تسبیح خود سنگین کنند. این روایت به خوبی نشان میدهد که تربیت فرزندان مؤمن، از اهداف اصلی خانوادههای دیندار است.
دومین شاخص مهم، «اخلاص در بندگی» است که در سوره غافر، آیه ۱۴ به آن اشاره شده: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ؛ پس خدا را بخوانید، در حالی که دین را برای او خالص کرده باشید.» عبادت باید با نیت خالص و فقط برای خدا انجام شود. وقتی این شاخص در کنار آیه ۵۶ سوره ذاریات قرار میگیرد که میفرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛ و جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه مرا بپرستند»، اهمیت آن دوچندان میشود. این آیات نشان میدهد که هدف نهایی آفرینش انسان، عبادت خالصانه است و تربیت فرزندان نیز باید در این مسیر باشد.
سومین شاخص کلیدی، «محبت به اهل بیت(ع)» نام دارد که در روایات متعددی بر آن تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «أَدِّبُوا أَوْلَادَکُمْ عَلَی ثَلَاثِ خِصَالٍ: حُبِّ نَبِیِّکُمْ، وَحُبِّ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ؛ فرزندان خود را بر سه خصلت تربیت کنید: دوستداشتن پیامبرتان، دوستداشتن اهل بیت او و خواندن قرآن.»
محبت به اهل بیت(ع) یکی از ارکان اصلی تربیت اسلامی است. در نهجالبلاغه نیز آمده که مؤمن واقعی هرگز با امام علی(ع) دشمنی نمیکند؛ حتی اگر با شمشیر بر بینی او بزنند. این بیان گویای عمق ارتباط میان ایمان و محبت به اهل بیت(ع) است.
چهارمین شاخص، تقوا و پرهیزکاری است که قرآن کریم در سوره تغابن، آیه ۱۶ بر آن تأکید میکند: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ؛ پس تا میتوانید، تقوای الهی پیشه کنید.» امام علی(ع) نیز میفرماید: «مَا سَأَلْتُ رَبِّی أَوْلاَداً نَضِرَ اَلْوَجْهِ وَ لاَ سَأَلْتُهُ وَلَداً حَسَنَ اَلْقَامَةِ وَ لَکِنْ سَأَلْتُ رَبِّی أَوْلاَداً مُطِیعِینَ لِلَّهِ وَجِلِینَ مِنْهُ حَتَّی إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ وَ هُوَ مُطِیعٌ لِلَّهِ قَرَّتْ عَیْنِی؛ من از پروردگار خود، نه فرزندانی زیبارو خواستم و نه فرزندی خوش قد و قامت، بلکه از پروردگارم فرزندانی خواستم که فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتی به او نگاه کردم و دیدم از خداوند فرمان میبرد، شاد شوم.»
پنجمین شاخص کیفی افزایش جمعیت، نیکوکاری به والدین است که در آیات متعددی از قرآن بر آن تأکید شده، از جمله آیه ۳۶ سوره نساء: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا...؛ و خدا را بپرستید و چیزی را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید.» جالب توجه است که قرآن کریم حتی به نیکیکردن به والدین مشرک نیز توصیه میکند، آنجا که در سوره لقمان، آیه ۱۵ میفرماید: «وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَی أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا؛ و هرگاه آن دو تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی که از آن آگاهی نداری، از ایشان اطاعت نکن، ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایستهای رفتار کن.» احسان به والدین حتی در سختترین شرایط نیز شاخص کیفی مهمی محسوب میشود.
ششمین و آخرین شاخص، پیشوایی پرهیزکاران است که در دعای مؤمنان در سوره فرقان، آیه ۷۴ به آن اشاره شده: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ و کسانی که میگویند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان.» آرزوی نهایی خانوادهای مؤمن این است که نهتنها خودشان اهل تقوا باشند، بلکه بتوانند الگوی دیگر پرهیزکاران نیز قرار گیرند.
رشد متوازن کمی و کیفی جمعیت
اسلام برای کیفیت جمعیت مسلمانان شاخصهای دقیق و جامعی بیان کرده است که هم جنبههای مادی و هم معنوی زندگی را پوشش میدهد. این شاخصها نشانگر آن است که در نگاه اسلام، افزایش و رشد کمیت و کیفیت جمعیت نهتنها با هم تعارضی ندارد، بلکه مکمل یکدیگر است و رشد هماهنگ آنهاست که میتواند جامعه اسلامی را به تعالی واقعی برساند.
در بررسی عمیق متون دینی، به رابطه تنگاتنگ و پویایی میان کمیت و کیفیت جمعیت پی میبریم که در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) به زیبایی ترسیم شده است. این رابطه دوسویه نشان میدهد که افزایش جمعیت نهتنها مانع ارتقای کیفی نیست، بلکه در بسیاری موارد بسترساز رشد معنوی و اخلاقی جامعه میشود.
قرآن کریم در سوره یس، آیه ۱۴ نمونهای روشن از این تعامل را ارائه میدهد: «إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ؛ زمانی که دو پیامبر را به سوی آنان فرستادیم، پس آن دو را انکار کردند و با پیامبر سومی آنان را تقویت کردیم، پس گفتند: ما را به سوی شما فرستادهاند.» بنابر مفاد این آیه، افزایش تعداد پیامبران (از دو به سه نفر) به تقویت کیفی رسالت و افزایش تأثیرگذاری آنان منجر شد. علامه طباطبایی(ره) در المیزان با اشاره به این آیه توضیح میدهد که تعداد بیشتر همراهان در راه حق، موجب تضعیف کیفی نمیشود و حتی با ایجاد همافزایی، بر قدرت تأثیرگذاری میافزاید. این نگاه قرآنی نشان میدهد که کمیت و کیفیت در رابطهای تعاملی و تکاملی با هم قرار دارد.
در روایات معصومین(ع) نیز این موضوع با تفصیل بیشتری بیان شده است. امام رضا(ع) در روایتی جامع که در کتاب کافی نقل شده، فلسفه ازدواج و فرزندآوری را اینگونه تبیین میکند: «وَلَوْ لَمْ تَکُنْ فِی الْمُصَاهَرَةِ وَ الْمُنَاکَحَةِ حِکْمَةٌ مُحْکَمَةٌ، وَ لَا سُنَّةٌ مُتَّبَعَةٌ، وَ لَا نَظِیرٌ مُسْتَفِیضٌ، لَکَانَ فِیهَا تَقْرِیبُ الْأَرْحَامِ، وَ تَأْلِیفُ الْقُلُوبِ، وَ تَشْبِیکُ الْحُقُوقِ، وَ تَکْثِیرُ الْعَدَدِ.»
این بیان نورانی به خوبی نشان میدهد که افزایش جمعیت مسلمانان به تحکیم پیوندهای خویشاوندی، ایجاد الفت میان دلها، تقویت شبکه حقوق متقابل و در نهایت، ارتقای کیفیت روابط اجتماعی منجر میشود. در نقطه مقابل، کاهش جمعیت میتواند تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی اجتماعی داشته باشد.
تحلیل نهایی
آیات قرآن و روایات معصومین(ع) به روشنی نشان میدهد که افزایش جمعیت مسلمانان در صورتی که با تربیت دینی و حفظ ارزشهای اسلامی همراه باشد، موجب کاهش کیفی جمعیت نمیشود، بلکه بسترساز رشد همهجانبه جامعه اسلامی خواهد بود. این نگاه متعادل و حکیمانه میتواند الگویی مناسب برای برنامهریزیهای جمعیتی در جهان امروز باشد.
اسلام به مسئله جمعیت، نگاهی همهجانبه و متوازن دارد که هم به کمیت و هم به کیفیت توجه ویژهای نشان میدهد. این دو بعد نهتنها با یکدیگر در تضاد نیست، بلکه در رابطهای تکاملی و تعاملی قرار دارد که غفلت از هر یک میتواند به اختلال در نظام اجتماعی بینجامد.
نمیتوان با قطعیت گفت که کاهش یا افزایش جمعیت لزوماً به بهبود یا افت کیفیت منجر میشود؛ اما میتوان با اطمینان بیان کرد که در نگاه اسلام، این دو بعد باید در کنار هم و بهصورت متوازن رشد کند.
در پایان باید تأکید کرد که سیاستهای جمعیتی در اسلام براساس این اصل بنیادین استوار است که «کمیت زمینهساز کیفیت و کیفیت تضمینکننده بقای کمیت است.» این نگاه متعادل میتواند الگویی مناسب برای جوامع امروزی باشد که درگیر چالشهای جمعیتی هستند.
الههسادات بدیعزادگان
نظر شما