۰ نفر
۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۷
امضای گواهی فوت در نبود پزشک

مرگ یک مادر باردار و جنینش در پلدختر، نه به‌خاطر بیماری، بلکه به‌دلیل نبود پزشک متخصص، فاجعه‌ای را رقم زد که زنگ خطر کمبود پزشک در مناطق محروم کشور را دوباره به صدا درآورد.

در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، پلدختر، یکی از محروم‌ترین شهرهای استان لرستان، شاهد  یکی از تلخ‌ترین صحنه­‌های نظام سلامت کشور بود؛ مرگ یک مادر باردار در هفته ۳۷ بارداری به‌همراه جنین ۸ ماهه‌اش، تنها به این دلیل ساده اما هولناک که دستگاه سونوگرافی بدون پزشک رادیولوژیست عملاً بلااستفاده مانده بود و تشخیص حیاتی، آن‌قدر به تعویق افتاد که دیگر فرصتی برای نجات نماند.

به گفته منابع بیمارستانی، مادر باردار با علائمی مبهم و نگران‌کننده به بیمارستان مراجعه می‌کند؛ در غیاب پزشک متخصص رادیولوژی و نبود امکان انجام سونوگرافی تشخیصی، پزشکان با اطلاعاتی محدود و حدس‌هایی پرخطر، ناچار به تصمیم‌گیری می‌شوند. تصمیم بر آن می‌شود که مادر تحت عمل سزارین قرار گیرد. جنین  مرده به دنیا می‌آید و مادر در وضعیت بحرانی به خرم‌آباد منتقل می‌شود اما متأسفانه جان خود را از دست می‌دهد. این اعزام، دیرهنگام‌تر از آن بود که بتواند جانش را نجات دهد. مرگ مادر و نوزاد در فاصله‌ای کوتاه از یکدیگر، فاجعه‌ای بود که شاید تنها یک متخصص می‌توانست آن را پیش از وقوع متوقف کند.

دو شهرستان بدون حتی یک متخصص زنان یا داخلی

این فاجعه، نشانه‌ای از بحرانی فراتر از یک شهر است. بر اساس اطلاعات منتشرشده در سامانه سازمان نظام پزشکی، در سال ۱۴۰۴، دو شهرستان از استان لرستان هیچ پزشک متخصص زنان و زایمان و داخلی ندارند. این بدان معناست که مردم این مناطق حتی به ابتدایی‌ترین خدمات تشخیصی و درمانی در حوزه سلامت دسترسی ندارند. در حالی که بهره‌مندی از خدمات نظام سلامت یکی از ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای هر جامعه‌ای به شمار می‌رود، بررسی سامانه جست‌وجوی پزشکان سازمان نظام پزشکی نشان می‌دهد که در برخی شهرهای استان لرستان، هنوز چندین تخصص پزشکی حیاتی ثبت نشده‌اند. این واقعیت تلخ نشان می‌دهد که مردم این مناطق با کمبود شدید امکانات و نیروی متخصص مواجه‌اند؛ شرایطی که به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و نیازمند توجه فوری مسئولان است.

سازمان نظام پزشکی پیش‌تر هشدار داده است که نزدیک به ۴۵ درصد از مرگ‌ومیرهای مادران باردار در کشور، ناشی از عدم تخصص کافی کادر پزشکی است. همچنین تقریباً ۱۷ درصد از این مرگ‌ها به دلیل نبود متخصص زنان در لحظات حساس زایمان رخ داده است. این هشدارها اما در سایه سکوت و نفوذ برخی انجمن‌های ذی‌نفع که مخالف افزایش ظرفیت آموزش پزشکی هستند، بی‌پاسخ مانده و به بحرانی عمیق در نظام سلامت مناطق محروم دامن زده است

مدافعان انحصار پزشکی کجا هستند؟

در روزهای پس از وقوع فاجعه تلخ پلدختر، بار دیگر انگشت اتهام به سوی همان گروه‌هایی نشانه رفت که سال‌ها با استدلال‌هایی مانند کاهش کیفیت آموزش پزشکی، با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی مخالفت کردند و این روند را مانع توسعه نظام سلامت کشور دانستند.

مسئله اصلی امروز دیگر این نیست که چرا پلدختر و برخی دیگر از شهرهای محروم پزشک ندارند، بلکه باید پرسید آنانی که با نفوذ در ساختارهای سیاست‌گذاری، سال‌ها ظرفیت آموزش پزشکی را محدود نگه داشتند و مانع تربیت نیروی انسانی کافی شدند، اکنون در قبال مرگ این مادر باردار و جنین هشت ماهه‌اش که حتی فرصت نفس کشیدن نیافت، کجا ایستاده‌اند؟ آیا در این تراژدی سهمی ندارند؟ برخی از این مخالفان، با تکیه بر آمارهای محدود و انتخاب‌شده از شهرهای بزرگ و پرجمعیتی مانند تهران، اصفهان و شیراز، سعی کردند واقعیت کمبود پزشک در کشور را نادیده بگیرند یا کمرنگ جلوه دهند. اما وضعیت واقعی در شهرستان‌هایی مانند رومشکان، پلدختر، اندیمشک، فاریاب و ده‌ها منطقه محروم دیگر به‌وضوح فریاد می‌زند: «ما پزشک نداریم.» حتی ابتدایی‌ترین تخصص‌های پزشکی در این مناطق در دسترس نیست. این بحران تلخ، نتیجه تصمیماتی است که در پایتخت گرفته شده و امروز جان مردم محروم‌ترین نقاط کشور را تهدید می‌کند.

فاجعه‌ای که در حال تکرار است

طبق گزارش­های رسمی منتشر شده، در حال حاضر ۹۱ شهرستان در ایران فاقد متخصص زنان و زایمان هستند. این آمار تکان‌دهنده، مهر تأییدی است بر آنچه در پلدختر رخ داد؛ اینکه مرگ یک مادر باردار دیگر «اتفاق نادر» نیست، بلکه بخشی از یک الگوی سیستماتیک تکرارشونده در کشور است. حتی خرم‌آباد، مرکز استان، در برخی شیفت‌ها به‌زحمت پاسخگوی نیاز تخصصی بیماران است، چه رسد به شهرستان‌هایی مانند دلفان، پلدختر، کوهدشت و رومشکان.

 ماجرا تنها کمبود پزشک نیست؛ بلکه انکار سازمان‌یافته نیازهای مردم است. برای سال‌ها، نظام آموزشی کشور درگیر نوعی انحصار و تمرکزگرایی بوده است؛ سیاست‌هایی که نتیجه‌ی آن، اتاق عمل‌های نیمه‌تعطیل، دستگاه‌های بی‌استفاده و بیمارستان‌هایی با تخت‌های خالی اما بدون پزشک شده است.

امروز دیگر جای انکار نیست.شکستن انحصار آموزش پزشکی برای کیفیت آموزش و دسترسی بیشتر لازم است.  بلکه ضرورتی است برای نجات جان انسان‌هایی که تنها به‌دلیل نبود پزشک، می‌میرند. سیاست‌گذاران باید بدانند پشت هر یک از تصمیم‌های تعلیق یا تأخیر در توسعه آموزش پزشکی، ممکن است نام یک مادر، یک نوزاد، یا یک خانواده‌ی ویران‌شده حک شده باشد. امروز نه‌فقط یک شهر، بلکه یک کشور در برابر این پرسش ایستاده برای نجات جان مردم، چه‌زمانی آماده‌ایم واقعیت را بپذیریم و تغییر کنیم؟

*خبرنگار

۴۷۴۷

کد خبر 2070920

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین