به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،این روزها هر خیابان، یک سلام دارد و هر کوچه، طنین یک بیعت. صدای چکشها که به ستونها میخورند، طنابهایی که پرچمها را بالا میبرند، دستهایی که شربت میریزند، و چشمهایی که برق میزنند؛ همه به نوعی دارند یک راز کهن را مرور میکنند: رازی که از دل تاریخ عبور کرده تا دوباره در این روزها زنده شود.
بنا بر روایت شبستان، غدیر، آغاز یک جریان است. همانقدر که آب، رودخانه را تعریف نمیکند بلکه جاری شدن را معنا میدهد، غدیر نیز در قالب یک واقعه خلاصه نمیشود؛ غدیر، منطق استمرار نبوت است. ترجمهای عملی از حکمت آسمانی، که در آن پیام، به امامت میرسد و رسالت، به ولایت ختم میشود.
تعهدی که از فراز دست پیامبر(ص) آغاز شد
اگر عاشورا فریاد خونین مظلومیت است، غدیر، بیعت بلند روشنبینی است. آنجا که پیامبر(ص) دست علی(ع) را بالا برد، تاریخ از شکل یک روایت بیرون آمد و تبدیل شد به تعهد. تعهدی که تا امروز، هر شیعهای با تمام وجودش به آن سلام میدهد و هرکه بخواهد از آن بگذرد، یا آن را تحریف کند، با اصل اسلام دچار چالش میشود.
غدیر بر مدار شخص نمیچرخد، بر محور حجت استوار است. حجت در زمین و خلیفه در میان مردم. این روز، تمرین انتخاب نیست؛ خود انتخاب است. و تفاوت میان کسانی که تاریخ را تماشا میکنند، با آنان که آن را میسازند، دقیقاً از همینجا آغاز میشود.
هلال توحید، در غدیر کامل شد
در تقویم مسلمانان، روزهایی هست که فقط «یادآور» نیست، بلکه «راهنما»ست؛ مثل غدیر. روزی که حجتالاسلام محمد استوارمیمندی، مدیر دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزه علمیه قم، آن را «مهمترین رویداد تاریخ بشریت پس از بعثت» میداند. واقعهای که به گفته او، هلال توحید را رو به کمال برد و ابلیس را از طراحیهایش مأیوس کرد.
اما چرا غدیر تا این اندازه مهم تلقی میشود؟ استوارمیمندی پاسخ را روشن میدهد: «در آن روز، خداوند نعمت خویش را بر بندگان تمام کرد و بزرگترین هدیه آسمانی شدن فرزندان آدم را به آنها عطا نمود.»
او به آیه اکمال دین اشاره میکند؛ همان آیهای که نشان داد بدون پذیرش ولایت، اسلام ناقص است و مرضیّ خداوند نیست: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا». برای استوارمیمندی، این آیه نه یک جمله قرآنی، که یک بیانیه الهی برای هدایت بشر است.
فراموشی غدیر، غربت زهرا را رقم زد
او صراحتاً از فراموشی غدیر در صدر اسلام سخن میگوید؛ فراموشیای که به خانهنشینی امیرالمؤمنین، به غربت زهرا (س)، و به مظلومیت حسین (ع) در کربلا انجامید. به اعتقاد او، اگر غدیر فراموش نمیشد، استخوان ولایت میان در و دیوار شکسته نمیشد.
استوارمیمندی از تعبیر بلندی استفاده میکند: «غدیر آمد تا علی را یعسوب دین کند، تا جهان بداند قافله بندگی بیراهبر، راه به جایی نمیبرد.» اما این سخن فقط یک تحلیل تاریخی نیست، یک هشدار است؛ چرا که ما نیز میتوانیم غدیر را نشنیده بگیریم، اگر به اسم دین، ولیّ دین را کنار بگذاریم.
او به حدیثی از امام رضا (ع) نیز استناد میکند که میفرماید: «روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است»؛ عبارتی که هم دلگرمکننده است و هم هشداردهنده. یعنی اگر زمین از یاد ببرد، آسمان یادش هست؛ و چه شرمآور است که اهل زمین از آنچه در ملکوت زنده و پویاست، غافل بمانند.
عیدِ امامت، پیماننامهای است میان خدا و بندگان
در آستانه غدیر، استوارمیمندی این روز را «جشن بزرگ ولایت» میخواند و از مردم میخواهد که در تمام کوی و برزن، ندای امامت علی (ع) را فریاد کنند؛ چراکه غدیر اعلام وفاداری است. او تأکید میکند: «هدایت مسلمانان در گرو دریافت پیام غدیر و تبعیت از ولایت برخاسته از آن بود.»
در چنین نگاهی، غدیر نه فقط یک عید تاریخی بلکه تجلی کامل یک «نقشه الهی برای انسان» است. یک پیماننامه است، میان خدا و بندگانش. اگر این پیمان شکسته شود، باید انتظار تکرار تاریخ را داشت.
غدیر، از آن دسته ایام است که اگر فهمیده نشود، فقط به مراسمی محدود میماند با شیرینی و خطبه. اما اگر فهمیده شود، یک تحول دائمی در زیست فردی و اجتماعی انسان خواهد بود. به قول استوارمیمندی، غدیر فقط علی را امیر نکرد؛ ما را نیز در معرض یک انتخاب بزرگ قرار داد: وفاداری یا فراموشی.
نظر شما