تنها شاه ایرانی که به واسطه زبان متفاوتش، نیست انگاشته می‌شود

معرفی او به عنوان چهره‌ای خشونت‌ورز بی منطق و جلاد و در بهترین حالت یک شاه از میان شاهان بسیار تاریخ ایران خنجر به سرمایه‌ای است که امروز در دوردست‌ها مایه اندیشه حضور و عرفان است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، کتاب «بازیابی تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی: کندوکاوی پیرامون سنت گمشده خطایی» تالیف سیدجواد میری و زینب شریعتی‌نیا از سوی انتشارات نقد فرهنگ منتشر شد. این کتاب پس از پیش‌گفتار و مقدمه به شاه اسماعیل صفوی و اهمیت تراث حکمی در جهان اسلام، پیش‌داوری‌های شناختی در مواجهه با تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی، طبقه‌بندی زبانی و حذف تراث حکمی شاه اسماعیل، بازخوانی تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی، جامعه‌شناسی معرفت و نسبت آن با دیوان شاه اسماعیل، زبان، دین و مذهب در اندیشه ایرانی در نسبت با تراث حکمی شاه اسماعیل خطایی، تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی، حقیقت در اندیشه شاه اسماعیل صفوی، محبت در تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی، سلوک در تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی، نگاهی به چارچوب نظری سیدحیدر آملی و شیخ صفی‌الدین اردبیلی و نسبت آنها با ظهور شاه اسماعیل: مبتنی بر پیوند «تشیع و تصوف» و ایده محوری «حکمت و حکومت»، تأثیر سیدحیدر آملی بر شاه اسماعیل: تشیع و تصوف می‌پردازد.

شاه اسماعیل موسس سلسله صفویه

شاید سخن‌ گفتن از شاه اسماعیل بسیار ساده به نظر برسد؛ او موسس سلسله صفویه بوده و در تاریخ ایران نقش بسیار مهمی داشته است. براساس مطالعات تاریخی دانسته است که او کیست، در کجا به دنیا آمد، پدر او چه کسی بود، چگونه در دوران خفا در گیلان زندگی کرد و سپس با قزلباش‌ها به‌تدریج تحولات بزرگی را در ایران و اردبیل و آذربایجان و حتی فراتر از مرزهای کنونی ایران انجام داد. با این وجود او یکی از غریب‌ترین و ناشناخته‌ترین شخصیت‌های مهم اردبیل، آذربایجان، ایران و اگر اغراق نباشد، جهان اسلام و حتی جهان است که بازخوانی و مطالعه جدی ابعاد متنوع او را ضرورت می‌بخشد. به دلیل تغییر و تحولاتی که منسوب به شاه اسماعیل است و تاثیراتی که در حوزه سیاست جهانی با تاسیس دولت صفوی در ایران داشته است، شاه اسماعیل صفوی تاکنون در جهان فرد مهمی شناخته می‌شود و برای همه آشناست؛ با این وجود ناآشناست. این دیالکتیک آشنایی و ناآشنایی را چگونه باید تبیین کرد و چرا اصحاب علوم انسانی درباره این پدیده کاملا در وضعیت انفعالی قرار گرفته‌اند.

در این کتاب، تلاش اصلی نویسندگان این بوده است که این پرسش را مطرح کنند که چرا شاه اسماعیل در تاریخ، اندیشه، فکر، عرفان و حکمت به بوته فراموشی سپرده شده است؟ شاه اسماعیل صاحب دیوانی به زبان ترکی است و فرزند او سام‌ میرزا کتابی با عنوان «تحفه سامی» نگاشته بود و در آن کتاب به پدر خود و آثار حکمی شاه اسماعیل به سه زبان ترکی، فارسی و عربی اشاره کرده بود. سام میرزا در کتاب خویش به این نکته اشاره می‌کند که پدرش هم صاحب دیوان ترکی و هم صاحب دیوان فارسی بوده است و اشعار عربی او انگشت‌شمار بوده‌اند؛ اما نکته این‌جاست که چرا در تاریخ تحولات اندیشه در ایران صرفا در باب جایگاه شاه اسماعیل به‌ مثابه فرمانروا سخن گفته شده است؛ ولی درباره ابعاد حکمی او هیچ اثر مستقلی در این پانصد سال اخیر در ایران نگاشته نشده است؟ البته می‌دانیم که او صوفی و مرشد طریقت صفویه بوده در بین شیعیان آناتولی علویان (بالکان) قزلباشان و آلبانی (بکتاشیه) جایگاه مهمی داشته و دارد. بنابراین در این کتاب به ساحت حکمی شاه اسماعیل و سنت خطایی (تخلص شاعرانه شاه اسماعیل) پرداخته شده است.

اهمیت پرداختن به تراث حکمی در جهان اسلام

نخستین بخش کتاب به اهمیت پرداختن به تراث حکمی در جهان اسلام و نیز تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی می‌پردازد. بخش دوم کتاب درباره این موضوع است که چگونه تراث حکمی شاه اسماعیل از دسترس خارج شده است؟ درواقع تراث حکمی که در متن دیوان شاه اسماعیل و متون دیگر و سنت واقع در زبان ترکی و حکمت اهل‌بیت صفوی متبلور شده، چگونه از دسترس خارج شده است؟

در بخش سوم به بحث زبان پرداخته می‌شود و نویسندگان در پی پاسخ به سه پرسش اساسی هستند: ۱. زبان چیست؟ ۲. در ادبیات اجتماعی ما مفهومی به نام «زبان محلی» وجود دارد؛ بحث زبان محلی چگونه صورت‌بندی شده است و بر چه مبانی‌ای استوار است؟ ۳. این بحث در بستر «فلسفه زبان» چگونه صورت‌بندی می‌شود؟

در بخش چهارم کتاب به یکی دیگر از دلایل خارج‌شدن از دسترس میراث حکمی شاه اسماعیل، یعنی به حاشیه رانده‌شدن اشاره شده است. در بخش پنجم کتاب جامعه‌شناسی معرفت و نسبت آن با دیوان شاه اسماعیل بررسی شده است؛ درواقع موضوع این بخش به گونه‌ای است که نیاز به نوعی آشنایی‌زدایی دارد. در دیگر بخش‌های این کتاب زبان و دین و مذهب در اندیشه ایرانی و تراث حکمی شاه اسماعیل، حقیقت و محبت در تراث او و… بررسی شده است.

۵۲۰ سال از خطبه تاریخی شاه اسماعیل در تبریز می‌گذرد

شاه اسماعیل تنها یکی از حکمایی است که امروز به واسطه زبان متفاوتش با زبان رسمی نیست انگاشته می‌شود. معرفی او به عنوان چهره‌ای خشونت‌ورز بی منطق و جلاد و در بهترین حالت یک شاه از میان شاهان بسیار تاریخ ایران خنجر به سرمایه‌ای است که امروز در دوردست‌ها مایه اندیشه حضور و عرفان است. آن‌چه نام اهل‌بیت را با خود دارد و به میمنت اوست که رنگ ایرانی نیز به جهان غیرایرانی می‌دهد. مایه دوستی صلح و آشتی ما با بسیاری از انسان‌ها چنین با ندیدن شاه اسماعیل نادیده انگاشته می‌شود و ما از بخشی از خودمان محروم مانده‌ایم امروز که در حدود ۵۲۰ سال از خطبه تاریخی شاه اسماعیل در تبریز می‌گذرد، این تاج‌دار موسس گمنام و نادیده انگاشته شده مانده و سؤال این است که آیا سخن از حکمت خطایی و اندیشیدن درباره بخشی از تاریخ مکتوم ایران در آذربایجان به نوعی بازشناسی هویت ایرانی نیست؟

آیا از این رو این ضروری نیست که ما بتوانیم گامی در تقویم هویت ایرانی بگذاریم تا هم انسجام یابیم و هم با آگاهی از آچه بوده‌ایم بتوانیم آینده‌ای درخور داشته باشیم. در دورانی که سیطره سوبژکتیویسم انسان را از منادات هستی جدا کرده است شاید بازخوانی و دیالوگ با حکمت و عرفان بتواند ناتوانی انسان را التیام بخشد و روحی دوباره برای پرواز به سوی یکپارچگی در او بدمد.

اگر از زبان جامعه‌شناسی و نظریه‌های اجتماعی کمک بگیریم، شاید یکی از کارهایی که ما به عنوان پژوهشگر می‌توانیم انجام دهیم این است که چگونه می‌شود از شاه اسماعیل آشنازدایی کرد؟ برخلاف تصور اولیه‌ای که از شاه اسماعیل داریم، باید گفت شاه اسماعیل و مهم‌تر از آن شاه اسماعیل در کسوت «خطایی» (شاعر و حکیم و عارف و شاه و کتابدار) بسیار ناشناخته است. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که یک بازخوانی جدی در باب شاه اسماعیل صفوی داشته باشیم در این راستا باید تلاش کنیم که به دور از حب و بغض سخن بگوییم.

شاه اسماعیل به عنوان یک متن همراه ماست

مولف کتاب می‌گوید: این پژوهش شاید طلیعه و یک آغاز خوش‌یمن باشد که حرکت دیگران را به عنوان متولیان این جریان برانگیزد. اما هر حرکت و تحقیقی نیاز به یک مسئله و پرسش یا مجموعه‌ای از پرسش‌ها دارد و آن پرسش‌ها باید یک مناقشه را شکل دهد. در زبان فلسفه علم مناقشه به معنای منازعه و جدل نیست؛ بلکه به معنای این است که یک نقاش و مسئله عینی و واقعی وجود داشته باشد و افراد و اندیشمندانی از چشم‌اندازهای مختلف به آن بیندیشند و در باب آن مسئله تأمل کنند و به نتایجی برسند. ممکن است همه متفکرین متفق بر آن نتایج نباشند و خود این تفاوت در مشرب و نگاه باعث می‌شود سؤالات متعددی پیرامون آن مسئله شکل گیرد و حوزه تحقیقاتی و مناقشات فکری وسیعی به وجود آید. این مناقشات موجب تنومند شدن یک سنت می‌شوند.

امروز شاه اسماعیل به عنوان یک فرد همراه ما نیست؛ اما شاه اسماعیل به عنوان یک متن همراه ماست. متن دیوان شاه اسماعیل را استاد رسول اسماعیل‌زاده تصحیح و منتشر کرده است (اسماعیل زاده، ۱۳۹۰) اما «شاه اسماعیل به مثابه یک متن یعنی چه؟ چگونه و براساس چه مبانی و استراتژی‌هایی این متن در تاریخ تحولات فرهنگی و اندیشه‌ای ایرانیان ناپدید شده است؟ بسیاری از مورخان و فیلسوفان تاریخ چه ایرانی و چه غیر ایرانی - معتقدند که بعد از فروپاشی ساسانیان اولین دولت فراگیر که به نام ایران در سرتاسر پهنه ایران شکل گرفته است، به دست شاه اسماعیل صفوی بوده است. البته این مفروض قابل بحث و مناقشه است اما در اینجا مقصود وارد شدن در مباحث تاریخی صرف نیست بلکه تلاش این است که در باب استراتژی‌های به فراموشی سپرده شدن شاه اسماعیل به مثابه خطایی تحقیق و تأمل کنیم.

تاریخ‌نگاری فرهنگی و تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی

به عبارت دیگر متن دیوان شاه اسماعیل خطایی چگونه از دسترس ما خارج شده است؟ ذکر سه نکته در اینجا ضروری است. اولین نکته آن است که دو جریان بزرگ در حوزه تاریخ‌نگاری وجود دارد: تاریخ‌نگاری فرهنگی و تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی. تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی که مبتنی بر ایده دولت ملت مدرن است تاریخ تحولات یک تمدن یا یک سرزمین را صورت‌بندی می‌کند. تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی نوعی از تاریخ‌نگاری است که وقتی در حوزه اندیشه فکر و شخصیت‌های فرهنگی سخن می‌گوید صرفاً در چهارچوب اکنون و اینجا، گذشته را مورد صورت‌بندی نظری قرار می‌دهد. به عنوان مثال در سال‌های ۱۷۰۰ کشوری به نام آلمان به صورت امروزی وجود نداشت و کسانی که به زبان آلمانی می‌نوشتند به نحوی که در آلمان امروز وجود دارد نمی‌نوشتند اما وقتی ملت دولت آلمان شکل می‌گیرد و محققان می‌کوشند تاریخ‌نگاری کنند که آلمان چگونه شکل گرفت و از کجا آغاز شد، برای صورت‌بندی تاریخ تحولات انسان آلمانی از گذشته به آن نگاه نمی‌کنند تا به اکنون و آینده برسند؛ بلکه نقطه آغاز را اکنون و اینجا قرار می‌دهند و به گذشته می‌روند.

به عبارتی دیگر گذشته را در آینه اکنون و اینجای خود مفصل‌بندی تئوریک می‌کنند و این باعث می‌شود که تنوع و تکثری که در گذشته در حوزه فرهنگ دین مذهب و گرایش‌های فکری وجود داشته ذیل تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی محدود شود یا به حاشیه رانده شود یا حتی سرکوب نظری شود. اما تاریخ‌نگاری، فرهنگی فرهنگ را بر اساس مرزبندی‌هایی که در چهارچوب و پارامترهای ناسیونالیستی شکل گرفته است، صورت‌بندی نمی‌کند بلکه در سنت تاریخ‌نگاری فرهنگی تاریخ فرهنگ وسیع‌تر و فراتر از مرزهای ملی است که امروز کشیده شده است. امروز بر اساس نگاه‌های غالب ناسیونالیستی تمامی کشورها کم و بیش ذیل نظام فرهنگی سیاسی ملت دولت زندگی می‌کنند و اساساً امر اجتماعی و امر جمعی خود را بر آن اساس تخیل و برساخت می‌کنند. مطابق این نظام هر کشوری یک زبان معیار دارد و بر آن اساس ما تاریخ یا حوزه فرهنگی آن ملت را صورت‌بندی می‌کنیم.

امروز زبان رسمی ایرانیان زبان فارسی است اما در پهنه ایران به مثابه یک حوزه فرهنگی زبان‌های بسیاری وجود داشته است که یک ثراث و حتی مجموعه‌ای از تراث‌ها را ایجاد کرده است. این تراث نه در یک شب و یک روز بلکه در سیر تحولات تاریخی فرهنگی و تمدنی انسان‌هایی که در این سرزمین بزرگ می‌زیستند به وجود آمده است. یکی از زبان‌های مهم در این سیر تحولات زبان ترکی بوده و هست در این زبان آثار و متونی خلق شده است که اگر با تاریخ‌نگاری فرهنگی نه تاریخ‌نگاری ناسیونالیسمی بخواهیم تاریخ فرهنگی ایران را صورت‌بندی نظری کنیم؛ آن‌گاه می‌توان این متون را باز دید یعنی دوباره آنها را از نو بازشناخت و با سنت حکمی شاعر - عارفان و شاعر حکیمانی که در این پهنه می‌زیستند مواجهه داشت.

٤٠ هزار سال فاصله علمی و اجتماعی فروغی و شاه اسماعیل

مولفان کتاب می‌گویند: در آغاز قرن گذشته یعنی در اوایل سال‌های ۱۳۰۰ خورشیدی اثری از سوی محمدعلی فروغی نوشته شده است. او یکی از مهمترین عناصر و شخصیت‌هایی است که هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه سیاست ایران نقش اساسی داشته است. عنوان کتاب فروغی «سیر حکمت در اروپا» است اما واقعاً در باب حکمت در اروپا نیست؛ بلکه در باب عقلانیت هلنی و فلسفه یونانی است که بعداً در غرب جدید با افرادی مثل دکارت و کانت شکل می‌گیرد تا به قرن بیستم می‌رسد و فروغی به آن اشاره کرده است. اما اگر از روی تسامح بپذیریم که در باب حکمت سخن گفته شده است آنگاه یک پرسش مهم مطرح می‌شود. چگونه کسی در باب سیر حکمت کتابی نوشته و به عنوان فردی مؤثر و یکی از معماران ایران و تجدد متقدم در ایران بوده است اما هیچ اشاره‌ای به شاه اسماعیل صفوی نکرده است؟

فاصله تقویمی محمدعلی فروغی با شاه اسماعیل شاید چهار سده بوده است؛ اما فاصله علمی و اجتماعی او گویی ٤٠ هزار سال بوده است. گویی اصلاً شخصی به نام شاه اسماعیل صفوی مشهور به خطایی به عنوان یک حکیم که توانسته افکار و آرای خویش را در قالب اشعار بسراید وجود خارجی نداشته است. نکته دیگر آن است که یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی که فلاسفه، متألهین، عرفا و فقهیان حداقل در ۲۵۰۰ سال اخیر نه فقط در تمدن ایرانی یا اسلامی بلکه در تمدن‌های متعدد مانند هند و چین و یونان باستان و تمدن غرب جدید مطرح کرده‌اند این است که نسبت بین «حکمت» و «حکومت» چیست؟ چگونه می‌توان بین این دو یک دیالکتیک ایجاد کرد و یک صورت‌بندی از زندگی اجتماعی داشت که نسبتی با حکمت و دانایی و تدبیر و اندیشه داشته باشد؟

تلاش بسیاری از فلاسفه و مهم‌ترین فیلسوف در تاریخ فلسفه غرب یعنی افلاطون پاسخگویی به این پرسش بود که چگونه می‌توان نظام اجتماعی را صورت‌بندی کرد که نسبتی با عقل و دانایی و سوفیا و عقلانیت و حکمت داشته باشد؟ افلاطون به جزیره‌ای در ایتالیا می‌رود تا نظام فکری خود را پیاده کند اما موفق نمی‌شود و تصمیم می‌گیرد دیگر وارد عرصه عملی سیاست نشود و فقط در عالم نظر سیر کند؛ زیرا عالم واقع قابل تغییر نیست و اساساً این عالم چیزی جز سایه مثل نیست.

کتاب «بازیابی تراث حکمی شاه اسماعیل صفوی: کندوکاوی پیرامون سنت گمشدۀ خطایی» تالیف سیدجواد میری و زینب شریعتی‌نیا در ۲۲۲ صفحه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات نقد فرهنگ منتشر شد.

تنها شاه ایرانی که به واسطه زبان متفاوتش، نیست انگاشته می‌شود

۲۵۹

   

کد خبر 2085514

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 76
  • نظرات در صف انتشار: 101
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۹:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    لعنت بر صفویه و ایل و تبارش که مردم ایران را بدبخت کرد
    • IR ۱۶:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      4 5
      لعنت بربدگویان صفویه مگه چه هیزم تری به شما فروخته حتما غیرشیعه هستی
    • IR ۱۹:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      2 6
      بعد از سقوط حکومت ساسانی، ايرانی وجود نداشت. اگر فکر ميکنيد بنی اميه، بنی عباس، سلجوقيان، ايلخانيان، تيموريان و ... ايرانی بودند، بهتره دوباره تاريخ رو بخونيد. وجود ايران به عنوان يک ملت بيش از همه نتيجه تلاش‌های ساسانيان با ترويج آيين زرتشتی و بعدا هم صفويه با ترويج مذهب شيعه بوده.
    • IR ۱۹:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      3 6
      صفویه بدبخت کرد؟ چرا؟ چون بیگانه رو از کشور اخراج کرد. پهلوی ایران‌ساز بود. چرا؟ چون تو هر موقعیتی کشور رو تقدیم بیگانه کرد، تو جنگ جهانی به روسیه و انگلیس و تو کودتای ۲۸ مرداد به آمریکا.
    • حسن IR ۱۹:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      0 3
      این هم از مردم ضد دین و بی دین ایران
    • IR ۲۳:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      1 1
      اگر کمی تاریخ مطالعه کنید بد نیست
    • مهران IR ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      3 11
      لعنت بر کوروش کثیف و ایل و تبارش
    • امید IR ۱۵:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      5 10
      لعنت بر امثال تو که نمیبینی هر چه معماری و کار هنری و عالم در این زمان در ایرانمان مانده یادگار صفویه ست
    • علی IR ۲۳:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      4 1
      لعنت بر شیری که خوردی الکی داری به صفویان توهین می کنی
    • IR ۰۱:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
      9 5
      خدا از اسماعیل صفوی نگذره که باعث بدبختی ایرانیا شد
  • عیسی IR ۰۹:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    بسیار لذت بردم . واقعا همیشه برای من سوال بود ‌‌کسی که خدمات او در ایران نظیر ندارد چرا مورد توجه قرار نمی گیرد. امان از ناسیونالیست
    • IR ۱۳:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      1 1
      این خیالات شماست. اتفاقاً خیلی هم جایگاه بالایی دارند.
  • ع موسوی IR ۰۹:۴۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    86 71
    اینکه شها اسماعیل صفوی به دلیل زبان مظلوم واقع شده و غیره به نظر حقیر درست نیست حال این کتاب رو مطالعه نکردم اما با توجه به مقاله استنباط نگارنده این است اما در میان مردم بسیاری البته بجز جوانان عزیز امروزی ایشان رو پادشاهی بزرگ و مقتدر می‌دانند و بدلیل ارادت به امامان زنده کننده اسلام در این سرزمین.
  • ساسان IR ۰۹:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    87 39
    حالا چه اصراریه که بگی نادیده انگاشته شده؟! ....
  • شهرام بختیاری IR ۰۹:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    حکومت صفوی هم ننگی مثل قاجاریه بود
    • علی IR ۱۶:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      9 10
      صفویه بزرگترین حکومت بعد از حمله اعراب بوده سواد نداری حرف نزنی نادانی و جهالتت برملا نمیشه
  • IR ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    این متن در راستای تقویت هویت ایرانی نیست. شاه اسماعیل مهمترین زنده کننده روح شاهنامه بعد از حمله مغول است که دهها کاتب را بسیج کرد که نسخه خطی از شاهنامه تحریر کنند و به ولایات ایران فرستند تا نام ایران و زبان فارسی را پس از مغول و تاتار باز زنده کند. زبان مادری اش ترکی بود، بله؛ ولی کجا به خاطر زبانش نزد ایرانیان و مورخین ایرانی نادیده گرفته شده؟ این مرد بزرگ به خاطر شجاعتش در جنگ چالدران روبروی ترکان عثمانی همیشه مورد ستایش دوستداران وطن بوده، هرچند به ظاهر شکست خورد و ولایت پرنعمت دیاربکر به واسطه آن شکست از ایران جدا شد. حاصل چنین نوشته هائی چیست؟ نه مگر یک جوان آذری یا عرب یا کرد ایرانی ممکن است چیزی تبعیض آمیز در حق قومیتهای ایرانی از این نوشته درک کند. اگر نویسنده دشمن نقابدار ایران است که هیچ، ولی اگر نیست، دوباره متن خود را بخواند و به کار بدش کمی فکر کند.
    • Mahdi IR ۱۷:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      3 3
      جنگ چالدران شجاعت شاه اسماعیل نبود بلکه درایت و شجاعت نادر شاه بود که بنام ایشون تمام شد
    • IR ۱۷:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۷
      0 0
      نادر شاه و جنگ چالدران؟ از کجا جنس می‌خری؟ کی به کیه!؟ درایت و شجاعت فتحعلیشاه بود که بنام ایشون تمام شد.
  • IR ۱۰:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    این جفنگیات چیه؟ شاه اسماعیل بدلیل زبان متفاوتش با زبان رسمی گم شده؟ خودت فهمیدی چی گفتی؟
  • برسام IR ۱۱:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    ترویج زبان عثمانی جنایتکار
    • IR ۱۹:۴۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      8 0
      بچه جون! شاه اسماعیل ترک‌زبان بود، ولی دشمن اصلیش هم عثمانی بود! شما با همسایه‌ات دعوات بشه می‌ری زبونت رو عوض می‌کنی؟
  • IR ۱۱:۱۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    بدترین حکومتها در تاریخ ایران دو سلسله صفوی و قارجار بودند که اگر نبودند وضع ایران این نبود الکی واژگونه نمائی نکنید.
    • ایرانی IR ۱۷:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      1 10
      اگه صفویه و قاجار نبودند ایران بین روسیه اننگلیس و عثمانی تقسیم شده بود
    • IR ۱۹:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      2 11
      تلاش برای خراب کردن صفویه مثل تلاش برای سفید کردن پهلوی بیهوده‌ست. البته من می‌دونم شما از کجا می‌سوزی، ولی صفویه هیچ‌وقت با قاجار قابل‌مقایسه نیست.
  • کیومرث IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    ترکان قزلباش به رهبری اسماعیل صفوی در خون ریزی و قتل و جتایت روی چنگیز و تیمور و سفید کردند و شما نمیتوانید انها را پاکسازی کنید....جای بسی تعجب است که کوروش و داریوش و شاپور را که بنیانگذار ایران بودند رها کرده و مجیزگوی سلاطین فاسد و جنایتکار صفوی شدید
    • ح IR ۱۶:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      0 0
      بابا کوتاه بیا کیومرث. یه کتابی معرفی کردن که بشینی بخونی. میتونی موافق باشی میتونی نباشی. فقط گفتن همچین کتابی هم هست. چه ربطی به جانبداری داره؟ شما یه کتاب راجع به موضوعات مورد علاقت بنویس
    • علی اکبر IR ۱۶:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      4 3
      درود بر شاه اسماعیل بزرگ
    • IR ۱۸:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
      3 1
      یجور حرف میزنی انگار ساسانیان جنایت نمیکردند ! برو ببین روحانی ارشد زرتشتیان (کرتیر ) چند نفرو سلاخی کرد ، پیامبر مانی هم که بیرحمانه کشت
  • خان داداش IR ۱۱:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    این مقاله یک توهین بزرگ ب مردم فهیم ایران ، ب اتحاد بین اقوام و ب مقام والای قوم آذری زبان ایران است چطور شاه عباس بزرگ ک را غریب میدانید در حالی ک اکثریت مردم ایران شیعه هستند و علت شیعه شدن ما وجود شاه اسماعیل بزرگ است این مقاله شدیدا بوی نفاق و تفرقه میدهد نادان و خائن هر دو یک کار را انجام میدهند ، هر دو باعث نفاق و تفرقه میشوند ، هر دو آب ب آسیاب دشمن میریزند ، یکی واقعا خواب است و دیگری خودش را ب خواب میزند و تا لگد محکمی ب انها نزنی تغییر روش نمیدهند
    • مجتبی IR ۰۴:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      1 2
      اینکه مروج خرافات ومزخرفات بوده شکی نیست.اینکه پای امثال مجلسی را به حکومت داری بازکرد شکی نیست.اینکه هم از او هرچه برسر ایران وایرانی می اید هم شکی نیست.واگر دنبال شاهان ایران پرست وفداکار برای ایران وایرانی هستی،کافیست به نادر شاه ورضاشاه بزرگ نگاه کنی.
    • جواد IR ۱۳:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
      0 2
      با شما موافقم . حال که ابرظالمان در پی تجزیه مملکت هستند . با انتشار چنین مقاله هایی فقط به آشفتگی اجتماعی دامن میزنیم . البته شاید نویسنده به دنبال ترویج یکی از پانهای قومی است .
  • IR ۱۵:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 1
    دوباره یه منافق نخاله مقاله نوشت و یه سری منافق و یا در بهترین حالت احمق هم اومدن در مذمت شاه اسماعیل و در راستای از بین بردن هویت ملی جفنگیات میگن.
  • اسکندری IR ۱۵:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 3
    کسانیکه تاریخ ایران را خوانده باشند بدون شک به وجود چنین شاهانی افتخار میکند اما افرادی که نه تاریخ میداند و نه درک درستی از هویت ایرانی دارند همیشه برخلاف جریان آب شنا میکنند و امروز هم در جامعه خودمان هستند افرادی که بجای خدمت دست به خیانت میزنند و در توهمات خود را وطنپرست فرض میکنند جهل و نادانی بزرگترین آفت هر ملتی هست که تلاش میکند اما از داخل یا بقول معروف از پشت خنجر جاهلان و وطنفروشان را میخورند مثل منافقین وطنفروش و مزدور بیگانگان مثل کسانیکه جاهلانه شعار نه غزه نه لبنان سر می‌دادند و.....
  • علی اکبر IR ۱۶:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    4 3
    درود بر شاه اسماعیل بزرگ
  • ایران IR ۱۶:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 18
    نویسنده ظاهرا طرفدار سنت مغولی هست و در تلاش برای القای وجوب چیزی هست که هیچ ارزش تاریخی نداشته و امروز جنبه مخرب آن برای تاریخ و هویت ایرانی در حال بازنمایی است.
  • مهدی IR ۱۶:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    10 2
    ((زبان رسمی )) از جمله اصطلاحاتی است که عمری نهایتا ۱۵۰ سال دارد و همراه ((ناسیونالیزم ))متولد شده است . لذا استفاده از واژه (( زبان رسمی )) برای زمان های قبل نوعی کلاه برداری و سفسطه محسوب میشود .
  • امیر IR ۱۶:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 22
    دورود بر مرشد کامل....شاه اسماعیل ناشناخته اس...؟؟صفویه یکی از درخشان ترین ادوار تاریخ ایرانه...سلام بر خاندان صفویه....
  • ایرانی IR ۱۷:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    2 1
    شاه اسماعیل صفوی اگر عنصر اصلی ایرانی بودنش قدرتمند نبود میرفت در منطقه دیگری احتمالا حکومت تشکیل می‌داد این افرادیکه در قالب نویسنده این مطالب یاوه سرایی را عنوان می‌کنند هدفشان تضعیف ملیت ایرانی و ضعیف نشان دادن پادشاه هان قدرتمند سرزمین مان هستند که بایستی بررسی شوند از کجا درس میگیرند
  • وحید نائینیان IR ۱۷:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 5
    از بعد فردی شاه اسماعیل بگونه ای فاسد و پلید بودکه اشاره به مفاسدش شرم آور هست.اگر موجودیت و بازیابی هویت ایران را به او مدیون هستیم بحث دیگری است.شاید فساد او مانعی بر واکاوی ابعاد دیگر شخصیت او بوده است.
  • IR ۱۷:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 0
    مردم ایران فهیم وبادرایت هستند چرا وقتی اسلام طلوع کرد وبه ایران آورده شد مردم خیلی زود اسلام واقعی درک کردند و شیعه شدند بعد از خا‌ک و وطن دین مهم است وشاه اسماعیل با درایت و فهیم وبا هوش بود .وعلاقه به اهل البیت ( ص)داشت دین را رسمی را شیعه اعلام کرد. انشاالله به خاطر اینکار مهمش مورد لطف پروردگار قرار گیرد
  • صدف IR ۱۸:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 7
    در زمان صفویه هر چه خرافه و خزبل بود به دین اسلام و تشیع وارد شد تا دیده انگاشته شد راوی محترم اصلا عقل و شعور داری یا یک صهیونیست هستی در لباس یک پان ترک لعنت بر شما و امثال شما
  • IR ۱۸:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 0
    یکی از ضعیف ترین دوران در ایران در چند سال سال اخیر زندیه است و همه به آن واقف اند اما حمایت می کنند . ضعیف بودن با محبوب بودن متفاوت هست. نادر شاه و آقامحمدخان و برخی شاهان صفوی اتفاقا به خون ریزی مشهورند اما ایران را مقتدر و یکپارچه کردند . کدام بهتر است را مقایسه نمی کنم ولی به دور از احساس واقعیت همین بود و هست
  • IR ۱۸:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 0
    مطلب جالب و ارزشمندی است
  • IR ۲۰:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 1
    این چیه گذاشتی . ما هزار تا نظر دادیم هیچکدوم منتشر نشد . دغدغه نداری ؟
  • صیاد IR ۲۰:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 2
    صفویان یکی از قدرتمندترین سلسه پادشاهی در ایران بودند که از ناموس وکیان این مملکت تا جنوب ایران دفاع کردندو وبا عثمانی‌ها و پرتغالی ها جنگیدند وآنها را بیرون کردند وبندر عباس هم به اسم همین شاه شاه عباس صفوی هست.عجنبی ها به خاطر اقتدار صفویان و ایران دوستی آنها با صفویان دشمنی می‌کنند
  • محمد IR ۲۰:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 0
    البته بااحترام به عقاید و نظرات دیگران دراین مقاله نظرشخص نویسنده چنین است و خيلی از کارشناسان چنین چیزی معتقد نیستند و مهمتراینکه سلسله‌های پادشاهی درایران همیشه محاسن و معایبی داشتند وما بااحترام به همه کسانی که کوچکترین خدمتی به ایران و ایرانی کردند باید با کنار هم گذاشتن محاسن ومعایب وبا قضاوتی عادلانه نظرمان را بیان کنیم دوران صفویه یکی از ادوار درخشان اقتصادی ایران عزیزمان بوده و با صادرات ابریشم وضعیت اقتصادی خوبی داشتیم
  • آرش IR ۲۲:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    1 7
    با سلام . جسارتا بسیار بسیار مقاله غلط و بی سروته و حتی جمله بندی درستی هم نداشت، هر ادعایی نیاز به یک استدلال داره و استدلال نیاز به واقعیت هایی که بشه اونها رو استفاده کرد. اولا این شاه در درجه اول توجه هست به نظر من و به هیچ شکل نادیده گرفته نشده ولی اگر نویسنده این فرضیه رو داره کاش دلایلی هم بر این نادیده انگاری بیان میکرد.دوما منظور از زبان متفاوت رو نفهمیدم که به چه معنی و تعبیری گفته شده تنها شاه ایرانی با زبان متفاوت ،کاملا نادرسته اولا که شاهان زیادی بودن که زبانشون متفاوت بوده و فارس نبودند ، دوما از آنجایی که همون ادعای اولیه این مقاله بدون پایه و بی اساس و بدون هیچ توضیحی صرفا بیان شده ، حالا بدتر از اون نویسنده همون ادعا رو حاصل و معلول این میدونه که زبان شاه متفاوت با پارسی بوده . بحث دیگری که به نوعی اشاره شده بود این بود که نویسنده گفته که در تاریخ از این شاه به عنوان شاهی جنگنده و خونریز یاد شده و کسی توجهی به شخصیت شاه از نظر ادبی یا عرفانی و علمی و ... نکرده ، به نظر بنده تاریخ اگر چنین کرده باشه کاملا درست انجام داده و اعمال و کرده آدم هست که مهمه و چکیده تمام تفکر
  • آرش IR ۲۲:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 0
    اعمال آدم چکیده تفکرات و منش و شخصیت هست و اگر کسی در عمل این کار ها را کرده باشه که میگم بازم ادعا هست و باید ثابت بشه ، دیگه اینکه مطلب در مورد عرفان یا عشق و شعر و علم و ... گفته باشه چندان سزاوار توجه نیست.
  • رضایی رافضی IR ۲۲:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 0
    شاه اسماعیل صفوی و تهماسب تنها پادشاهانی هستند که مقام معظم رهبری روحی له الفدا بر ایشان رحمت فرستادند درود خداوند بر شاه اسماعیل صفوی رضوان الله تعالی علیه
  • رضایی رافضی IR ۲۲:۱۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 1
    این مقاله توسط تجزیه طلب نوشته شده
  • جانباز IR ۲۲:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    2 0
    کریم خان زند شایسته سپاس و دعاست ...
  • حمید IR ۲۲:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۴
    0 0
    تاانجایی که حقیرمیدانم شاه اسماییل تحت تاثیربزرگی چون شیخ صفی الدین اردبیلی قرارگرفت کبه زورشمشیرسنیان ایران زمین راشیعه علوی کردتاجایی که اکنون به ماشیعیان فعلی میگویندشیعه صفوی!
  • ایران من IR ۰۲:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 1
    درود،شاه اسماعیل ایران امروزی و ایران قبل قاجار با اون وسعت مدیون دلاوری و شجاعتش هست دین زیادی در گردن ما مردم دارد اما نسل ما بخاطر اینکه با حکومت دینی و دخالت روحانیون در دین آسیب زیادی دیده در مواردی بسیار آزرده خاطر هست از شاه اسماعیل و دودمان صفوی،خیلی از جوانان ایران وضعیت حال حاضر ایران و فشار روحانیون بر مردم رو از چشم صفویه میبینن چون فکر میکنند اولین حکومت دینی و شیعه رو شاه اسماعیل حاکم بر ایران کرد
  • شیعه ی علی IR ۰۲:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 1
    کامنت ها رو که میخونم متوجه میشم مردم ایران بشدت از شاه اسماعیل ناراحت هستن شاید نیم قرن پیش همه به حکومت صفوی افتخار میکردند و ایران امروز رو بخاطر رشادت شاه صفوی سربلند می دیدن اما وقتی الان دارند میبینن که حکومت ایران در این وضع قرار گرفته و مردم ناراضی هستن نسل انقلابی عمرشون رو هدر رفته میدونن دیگه عامل بدبختی کشور و ملت رو تأسیس حکومت صفوی می دونن کاش تلنگری به مسئولین باشه این نظرات
  • رضانور IR ۰۲:۵۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 3
    انتساب دیوان خطایی به شاه اسماعیل قطعی نیست و بسیاری اعتقاد دارند که نوع گویش ترکی و محتوای این دیوان نشان می دهد که این دیوان سروده شاعری دیگر با تخلص خطایی است .صفویه خودشان هم درصدد ترویج این دیوان برنیامده اند.
  • حامد IR ۰۴:۵۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 2
    بدترین و خونریزترین شاه ایرانی
  • حمد IR ۰۵:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 1
    هفت خاندان ایرانی که از آناتولی فرا خوانده شدن وشامل صفوی، زند قاجار افشار اق یانلو قراقیانلو وقزلباش .اینان تماما ایرانی بودتد ودر حال مهاجرت بین ایران وعثمانی.انها آذری هایی بودند که هزارسال قبل از ورود هون ها به تراکیه در اناتولی وایران کوچ میکردند.تراکیه نام سرزمینی متعلق به ایران بود که بعدها هون های سفید خود را ترک نامیدند وانجا ساکن شدند.حتی زبان آذری را سرقت کردند.
  • شاواش IR ۰۶:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 0
    همتون مدیون شاه اسماعیل هستید نجات ایران از زیر خلیفه گری عثمانی و نجات ایران از دست عثمانی ها و روسها الان که تحلیل میکنی درست تحلیل کن فکر کنم کتابتون عقاید فاشیستی رو هدف دارد و هویت سازی باید خوند اما احساسات نویسنده معلومه چیه
  • ناشناس IR ۰۸:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    3 0
    کسانی که حکومت های صفوی و قاجار رو نهی می کنند باید بدونن که وجود ایران مستقل به وجود همین دو حکومت هست وگرنه قلمرو اینا رو با زندیه مقایسه کنید
  • مسعود IR ۰۹:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 0
    چه عنوان ثقیل و مهجور و آزار دهنده ای!!!!!!!!!!
  • دختر ایرانی IR ۱۰:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 4
    اون کسایی که میگن صفویه بد بوده یا با قاجار بی کفایت مقایسه میکنن مشخص که دشمن اسلام بخصوص شیعه هستن در ضمن بیشتر سلاطین صفویه حتی قاجار ترک بودن و حتی قاجار ولیعهد در تبریز بوده تا به سلطنت برسه چطور غریب بودن که سلطان میشدم این مزخرف هاچیه که میگید شاه اسماعیل چون مذهب شیعه رو دین رسمی کرد زیاد غربی ها و خائن های ایرانی فراری براش حرف تهمت زدن و ترور شخصیت میکنند چون دشمن شیعه هستن پرچم ایرانم برای هم شیر و خورشید بود چون نماد امام علی رو شیر میدونستن
  • Mohamnad IR ۱۰:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 0
    واقعا لذت بردم . کتاب رو حتما تهیه میکنم.
  • علی اصغر لکزایی IR ۱۱:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 2
    دکترای تاریخ دارم بر اساس مطالعاتی مظلوم ترین و ناشناخته ترین حکومت که به زبان پارسی خدمت کرد و هیچوقت در کتب درسی از خدمت آنها کلمه ای گفته نشده است اولین حکومت که زبان درباری را رسما زبان پارسی کرد صفاریان نیست بلکه سلاجقه هستند حتی با خلفای عباسی به زبان پارسی نامه نگاری می کرد تنها حکومتی که زبان پارسی را در آن زمان رسمی و عدالت را در جامعه برقرار کرده است تاریخ را خودتان مطالعه کنید تا بفهمید چه کسانی خادم و چه کسانی خائن بوده اند
  • IR ۱۲:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 1
    شاه اسماعیل صفوی بنیانگذار سلسله صفوی که نقش پر رنگی در تاریخ ایران دارد ، چگونه به هیچ شمرده می شود ؟؟!!!!!!!🤣🤣
  • امید IR ۱۶:۰۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 0
    شاهان صفوی به خصوص شاه اسماعیل مایه افتخار ایران جاویدانند نگارنده متن مغرضانه ای نوشته شاه اسماعیل شاهی مقتدر ، عالم و فرهنگ دوست بود
  • امیر IR ۱۸:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    0 0
    منظور شما از زبان متفاوت زبان "ترکی" است یا زبان "عرفانی" شاه اسماعیل؟ تا جاییکه من می دانم شاه اسماعیل تنها شاه "ترک زبان" ایران نبود. شاهان و سلسله های دیگری هم بودند که ترک بودند. افشاریان، ایلخانیان، آق قویونلو ها و قره قویونلو ها، قاجاریان و ...
  • مجتبی IR ۲۰:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    1 0
    تاریخ رو بیخیال شید. حرف های مفت و فکرهای غلط رو بزارید کنار. به فکر این باشید که چه خواهیم شد تو آینده!؟ و باید چکار کنیم؟
  • IR ۲۲:۴۶ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۵
    1 0
    نویسنده به پریشان گویی پانترکیسم مشهوره شاه دسماعیل اولین مروج رسم شاهنامه خوانی و بسیار ناسیونالیست بود
  • یوسف IR ۰۱:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
    0 0
    دکتر جواد میری تنها جامعه شناسی است در ایران که پدیده های اجتماعی را از منظر جامعه شناسی بررسی و تحلیل می کند نه از عینک پهلوی نه از عینک جمهوری اسلامی نه از عینک روشنفکران چپ وووووو
  • علی سعادتمندگلزار IR ۰۶:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
    0 0
    بعضی بخاطراین خودی نشان دهدوخودرارئوف صلح دوست نشان دهدچنان برمردان حکومت می تازدکه انگاراگرخودش حاکم می بودباسلام وصلوات کشوراداره می کرده ولی همین ادمااگردرجایگاه موردقضاوت خودبنشیندشایدصدهابرابراوجور وجنایتی می کرده که موردقضاوتش ازیادهامی.رفت هرکسی رابایددرموقعیت وبایدونبایدهمان زمان ومکان قضاودکرد
  • IR ۰۷:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
    0 0
    تنها چیزی که نیست، نیست انگاشته شده بودنه شاهان قاجار هم زبان دیگه ای داشتن و بدترین شاهان ایران بودن ولی هممون اسمشون رو شنیدیم ولی شاه اسماعیل به طور کلی معروفه و معمولا محبوب هرچند که جدیدا بخاطر مسائل سیاسی مذهبی ازش انتقاد میشه
  • علي IR ۲۲:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
    0 0
    من تمام نظريات دوستان را خوندم بعضي هاش درست هست بعضي هاش نادرست و بحق نيست ،ونياز به مطالعه بيشتر بدون تعصب ميباشد .بعنوان يك تاريخ شناس بعد از اسلام كه بيست و دو سال تاريخ مطالعه كردم ،شاه اسماعيل بر خلاف شاهان ديگر دو شخصيت داشته شخصيت اول واقعا يك شاه مبارز شجاع و با درايت بوده. شخصيت دوم شاعر بوده كه معلوم هست يك فرد متفاوتي بوده كه از خود إشعار و كتابي به يادگار گذاشته .مكتوبهاي او به زبان تركي بوده و طبيعي هست كه او واقعا يك ترك بوده ،در نهايت سخن اين هست تنها شخصي كه بعد از اسلام از تابع ايران (اذربايجان )ايران را به يك شكل متحد الشكل كرد شاه اسماعيل بوده ،شايد ايران گفتن ما نتيجه درايت و قدرت ايشان بوده كه ما انرا بزبان مياريم .
  • احسان IR ۱۹:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۱۷
    0 0
    شاه اسماعیل صفوی پارسی گو و پارسی دوست بود. این شیوه نگارش، در واقع تئوریزه کردن پان ترکیسم است. سید جواد طباطبایی می فرماید: پان ترکیسم ملغمه ای از بیسوادی و بیشعوری است.
  • رستم IR ۲۰:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۰
    0 0
    شاه اسماعیل جنایتکار حلولی - که در اشعارش خود را خدا، پیامبر، علی و ... امام زمان میدانست!! - مایه ننگ و شرمندگی هر ایرانی و هر انسانی ست.
  • IR ۰۲:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۱
    0 0
    درود بر شاه اسماعیل 👑ا کبیرررررر و کبریا