لزوم وفاق و انسجام ملی پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران و اهمیت آن برای آینده کودکان ایران
امروز، ایران بیش از هر زمان دیگری به آشتی، عقلانیت و وفاق نیاز دارد؛ چراکه آینده کودکان، بزرگترین میراث ماست و هیچ افراطیگریای ارزش به خطر انداختن این سرمایه بیبدیل را ندارد.»
ایران عزیزتر از جانمان در ماههای اخیر، به ویژه پس از تجاوز آشکار و غیرقانونی رژیم صهیونیستی، با یکی از حساسترین و خطیرترین مقاطع تاریخ معاصر خود مواجه شده است. این حمله، نهتنها نقض آشکار منشور ملل متحد و قواعد بنیادین حقوق بینالملل بود، بلکه بار دیگر بر ضرورت حفظ یکپارچگی ملی و ارتقای انسجام اجتماعی در برابر تهدیدات بیرونی و داخلی تأکید کرد. در این میان، ظهور و بروز صداهای تندرو، از برخی رسانهها همچون روزنامهی کیهان به مدیریت حسین شریعتمداری تا جریانهای سیاسی نزدیک به برادران جلیلی، تصویر دقیقی از انشقاق گفتمانی در فضای سیاسی و رسانهای کشور ارائه میدهد؛ گفتمانی که بیش از آنکه در پی مصالح عالیه ملت ایران باشد، در پی تحکیم مرزهای ایدئولوژیک و حذف منتقدان است.
تاریخ معاصر ایران مملو از لحظاتی است که انسجام و وفاق ملی، تنها سلاح کارآمد در برابر تهدیدهای خارجی بوده است. تجربه هشت سال دفاع مقدس، تجربه تحریمهای چندلایه، و حتی عبور از بحرانهای اجتماعی مانند اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸، بهروشنی نشان داده که تنها با اتکا به یک وحدت ملی واقعی، میتوان از گذرگاههای خطرناک عبور کرد. اما این وفاق ملی، نیازمند عبور آگاهانه و شجاعانه از تندروی و افراطگرایی است. نگاه تقلیلگرایانه و حذفمحور برخی رسانهها و چهرههای سیاسی که هرگونه نقد را خیانت و هر مخالفی را «ستون پنجم دشمن» میخوانند، دقیقاً همان چیزی است که خواست دشمنان ایران برای تضعیف جبهه داخلی به شمار میرود. در چنین شرایطی، صدای خردورزی و عقلانیت، بیش از هر زمان دیگری نیازمند شنیده شدن است. رسانهها بهعنوان رکن چهارم دموکراسی، وظیفه دارند از ساحت ملی و منافع عمومی پاسداری کنند، نه آنکه به تریبون تسویهحسابهای سیاسی و شخصی بدل شوند.
جریانهای تندرو، از هر جناح و با هر نامی، سرمایه اجتماعی را فرسایش میدهند و اعتماد عمومی را که ستون فقرات هر نظام سیاسی محسوب میشود، تضعیف میکنند. استمرار این روند، آینده کودکان این سرزمین را نیز با تهدیدهای جدی مواجه خواهد ساخت. کودکان، بهعنوان آیندهسازان ایران عزیزمان، نیازمند زیستن در فضایی امن، آرام، و مبتنی بر همبستگی ملی هستند تا بتوانند احساس تعلق به میهن، هویت ملی و مسئولیتپذیری اجتماعی را تجربه کنند.
انسجام ملی، مفهومی تکبعدی و سطحی نیست. این واژه، ریشه در ارزشهای تاریخی، فرهنگی، و اخلاقی ایرانیان دارد و بر اصل احترام به تکثر آرا، پذیرش تفاوتها، و همافزایی توانمندیهای گوناگون استوار است. در این میان، هر اقدامی که سبب طرد و تخریب بخشهای مختلف جامعه شود، در حقیقت، مستقیماً به پیکر جامعه ملی و امنیت روانی نسل آینده ضربه میزند. بر اساس مطالعات بینالمللی، از جمله گزارشهای یونیسف و اسناد پیماننامه حقوق کودک، امنیت روانی و اجتماعی کودکان وابسته به ثبات، همبستگی و پرهیز از خشونتهای روانی و کلامی در جامعه است. بنابراین، حفظ انسجام ملی نهتنها یک ضرورت سیاسی، بلکه یک وظیفه اخلاقی و حقوقی برای تضمین حقوق کودکان به شمار میرود.
امروز، بیش از هر زمان دیگری، ایران نیازمند عبور از منازعات فرسایشی، زبان تخریب و تندرویهای داخلی است. اگر قرار است ایرانِ فردا، امن، توسعهیافته، و عزتمند باشد، باید امروز بر وفاق، گفتوگو و عقلانیت تکیه کنیم. دور شدن از افراطگرایی، عبور از رویکردهای حذفی، و تمرکز بر منافع ملی، مسیر روشنی است که ما را به این هدف میرساند. این مسیری است که کودکان امروز، فردا در آن قدم خواهند زد و شالودهی امنیت روانی و اجتماعی آنان را تشکیل خواهد داد.
فراموش نکنیم؛ هیچ کشوری بدون کودکان سالم، آگاه و امیدوار، آیندهای ندارد. ما وظیفه داریم تا با تقویت همبستگی، دفاع از حقیقت و عقلانیت، و مراقبت از سرمایههای اجتماعی، آیندهای بسازیم که کودکان ایران در آن، در امنیت و آرامش بالنده شوند.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
نظر شما