به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدین‌شاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز شنبه ۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۱۸ (سوم شهریور ۱۲۷۹) او را می‌خوانیم، زمانی که در بلژیک به سر می‌برد:
امروز صبح که از خواب برخاستیم در منزل خودمان مشغول کار شده نوشتجات و احکام به طهران و ولایات ایران مرقوم و صادر فرمودیم. این عمارت سفارتخانه بسیار خوب عمارتی است و از قراری که می‌گویند شخصی از متمولین اروپا این عمارت را مخصوص این ساخته که با معشوقه خودش در این‌جا عیش بکند و مدتی هم در این عمارت تعیش کرده است بعد شخصی میانه آن‌ها را برهم زده معشوقه او را از دستش بیرون کرده است. او هم دیگر به این عمارت نیامده و به دوستی که در این شهر داشته گفته است به هر قسم باشد اسباب او را حراج نموده و عمارت او را بفروشد. این است که به قیمت نازلی فروخته‌اند و حالا سفارت ایران اجاره کرده و سعدالدوله این‌جا منزل دارد. عمارت عالی مزینی است پرده‌های نقاشی خوب و مبل اعلی دارد سعدالدوله هم از قالی‌های نفیس ایران و غیره مبل خوبی بر این‌جا افزوده است گلخانه و گرمخانه کوچک قشنگی دارد.
خلاصه بعد وزیرهمایون را خواستیم که روزنامه [روزنوشت] امروز را بگوییم بنویسد، قدری طول کشید تا آمد، جهت را پرسیدیم معلوم شد ملتزمین ما را در هتل «بلوو» که نزدیک عمارت دولتی است منزل داده‌اند و از آن‌جا تا این‌جا مسافتی است چون در سفارت دیگر جای نیست فرمودیم هتل نزدیک‌تری پیدا کرده با ناصرخاقان بیایند آن‌جا منزل نمایند که نزدیک ما باشند. رفت و تغییر منزل داده به هتل «بریتانیک» آمد و تعریف می‌کرد که بسیار جای خوبی است.
خلاصه ناهار خورده بعد از ناهار سوار شده رفتیم به گردش شهر. حقیقتا بروکسل بسیار شهر قشنگی است؛ کمال نظافت و پاکیزگی را دارد اگرچه عمارات خیلی عظیم ندارد اما در جای خود خیلی خوب شهری است. از خیابان معروفی که موسوم به «دولاسوا» است گذشته داخل «بلوار[واژه ناخوانا]» شدیم. در وسط بولوار میدانی است که در میان آن مجسمه حاکم سابق شهر بروکسل که این خیابان را او بنا کرده است نصب نموده‌اند.
از آن‌جا داخل خیابان «لوئیز» که بهترین خیابان‌های بروکسل است شدیم. این خیابان منتهی به جنگل بیرون شهر می‌شود و به وضع «بواد ویولن» پاریس ساخته‌اند خیلی طرح و وضع قشنگ خوبی دارد به نظر ما باصفاتر از آن‌جا آمد درخت‌های بلند و خیابان‌ها و گل‌کاری‌های زیاد در بلندی و پستی حالت خاصی پیدا کرده که ناظرین را فرح و انبساطی مخصوص می‌بخشد مرد و زن و دختر و پسر با لباس‌های الوان قشنگ با درشکه و کالسکه متصل در این‌جا گردش و عبور و مرور می‌کنند. در اطراف خیابان‌ها قهوه‌خانه‌ها با موزیکانچی‌های رومانی مشغول به سرودن و تمام مردم در کار عیش و نشاط‌اند.
در بین گردش باران گرفت سر کالسکه را بلند کردیم و قدری دیگر در جنگل گردش کرده در مراجعت به موزه حیوانات رفتیم و پس از تماشای آن‌جا به منزل آمدیم.
منبع: مظفرالدین‌شاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ص ۱۷۸.
۲۵۹
نظر شما