به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدینشاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز جمعه ۲۷ ربیعالثانی ۱۳۱۸ (دوم شهریور ۱۲۷۹) او را میخوانیم، زمانی که در بلژیک به سر میبرد:
امروز باید به شهر «بروکسل» پایتخت بلجیک [بلژیک] رسما وارد شویم چون به واسطه چندروزه توقف در اوستاند به اینجا و اهالی اینجا انس و الفتی هم رسانیده بودیم. امروز که میخواستیم حرکت کنیم مثل روز حرکت از کنترکسویل مفارقت از اینجا صعب مینمود و قدری ملول بودیم.
به هر حال عازم حرکت شده، بعد از ناهار لباس رسمی پوشیده یک ساعت و نیم بعدازظهر به راهآهن رفتیم. اهالی شهر از زن و مرد جمعیت زیادی سر راه ما جمع شده و اظهار مهربانی میکردند و فریاد میزدند: «شاه زنده باد». الحق نهایت مراسم محبت و مهربانی را بجا آوردند.
ترن حرکت کرد و در راهآهن با وزیرهمایون و ناصرالسلطنه به صحبت مشغول شدیم؛ از وکیلالملک قدری صحبت شد و جای او را خالی کردیم. به فاصله چهار ساعت که تقریبا پنج ساعت بعدازظهر بود وارد شهر بروکسل شدیم. صحرای امروز تماما جنگل و سبز و خرم و باصفا بود.
شهر بروکسل! اگرچه کوچک است اما قشنگ و نظیف و پاکیزه است. در گار [ایستکاه اصلی] راهآهن اعلیحضرت پادشاه بلجیک با صاحبمنصبان نظامی و بعضی از وزرا خودشان حاضر بودند. همینکه پیاده شدیم با پادشاه دست داده از جلوی صفوف نظامی که در گار بودند گذشتیم. بعد از پلههای گار بالا رفته از طرف دیگر بیرون آمدیم.
کالسکههای درباری حاضر بود با اعلیحضرت پادشاه در یک کالسکه سوار شدیم، سایر همراهان هم در کالسکههای دیگر سوار شده رفتیم تا به عمارت دولتی رسیدیم. بسیار عمارت قشنگ خوبی است در یک اتاق مخصوصی قدری راحت [استراحت] کردیم.
در ساعت ششونیم بعدازظهر رفتیم به سر شام که در تالار بزرگی حاضر بود. در تالار جلوی آن هم تمام نوکرهای ما و وزرای دولت بلژیک و سفرای خارجه که در دربار این دولت اقامت دارند حتی سفیر پاپ ایستاده و حاضر بودند. وارد آنجا که شدیم ابتدائا اعلیحضرت پادشاه تمام سفرای دول و وزرای خودشان را به ما معرفی کردند، بعد ما هم نوکرهای خودمان را معرفی کردیم و رفتیم سر شام. در اواخر شام اعلیحضرت پادشاه نطق مفصلی در دوستی و یکجهتی خودشان با دولت ایران نمودند و پیاله خود را نوشیدند. ما هم بعد از آن نطقی مبنی بر کمال وداد اتحاد خودمان با پادشاه نموده جام شربتی به سلامت ایشان خوردیم. اعلیحضرت پادشاه اظهار امتنان کرده دست ما را گرفته فشاری از روی مهر دادند.
شام که تمام شد به اتاق دیگر رفته قدری استراحت کردیم تا کالسکه حاضر شد آمدیم سوار شویم. اعلیحضرت پادشاه تا دم کالسکه ما را مشایعت نمودند و مکرر اظهار تاسف از رفتن خودشان از شهر پایتخت و حرمان از ملاقات ما نموده وداع کردند و نظر به اینکه پادشاه بر حسب قرارداد خودشان به جهت سیاحت به دریا میروند و ما چند روز میل داریم در بروکسل بمانیم قرار دادهایم در سفارت خودمان منزل کنیم و ملتزمین هم در هتلهای اعلی که نزدیک ماست توقف خواهند نمود.
خلاصه به منزل که سفارتخانه ایران است، وارد شده لباس رسمی را درآورده استراحت کردیم.
منبع: مظفرالدینشاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ص ۱۷۷.
۲۵۹
نظر شما