خبرآنلاین - فاطمه غریبی: با وجود اعلام رسمی سه کشور اروپایی برای فعالسازی مکانیزم ماشه و تعیین مهلت ۳۰روزه برای بازگشت تحریمها، فردین قریشی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرآنلاین، معتقد است این روند بیش از آنکه تغییری بنیادین در شرایط ایران ایجاد کند، ابزاری برای فشار و امتیازگیری غرب است. او در گفتوگو با خبرآنلاین تأکید کرد که ایران تنها با سه گزینه مواجه است: پذیرش شروط سخت غرب، پذیرش پیشنهاد تمدید ششماهه سازوکار اسنپبک با اعمال محدودیتهایی برای ایران یا تهدید به خروج ازNPT (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای)؛ اما احتمال موفقیت در جلوگیری از بازگشت تحریمها را اندک میداند. به گفته قریشی، همانگونه که اسنپبک تغییر چشمگیری در وضعیت ایران ایجاد نخواهد کرد، خطر بروز جنگ نیز در کوتاهمدت چندان محتمل نیست.
در ادامه متن کامل گفت و گوی خبرگزاری «خبرآنلاین» با فردین قریشی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران، مطالعه میکنید.
*** ایران در مهلت ۳۰روزه شورای امنیت برای بازگشت قطعنامههای پیشین و عملیشدن اسنپبک، برای توقف فرایند اسنپبک چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
ایران در این مهلت با گزینههای محدودی مواجه است. گزینه نخست عبارت است از پذیرش برخی شروط اروپاییها (E3) مانند بازگرداندن بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به تمامی تأسیسات هستهای، ارائه گزارش کامل از اورانیوم ۶۰ درصدی که پس از حملات آمریکا و اسرائیل محل آن مشخص نیست و نیز آغاز مذاکرات مستقیم با ایالات متحده برای دستیابی به توافقی جدید. ایران به درستی این گزینه را نوعی «تسلیم تحت فشار» میداند و مقامات کشور بارها تأکید کردهاند که تحت فشار امتیاز نخواهند داد. ضمن اینکه تجربه برجام و عدم پایبندی طرف مقابل به انجام تعهدات خویش، جایی برای اعتماد به فرزندان ماکیاول باقی نگذاشته است.
گزینه دوم، استفاده از راهکارهای دیپلماتیک است. از جمله پذیرش پیشنهاد تمدید ششماهه سازوکار اسنپبک در برابر مشارکت در مذاکرات فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارائه تضمینهایی مبنی بر محدودکردن بخشی از فعالیتهای هستهای. این گزینه مورد حمایت چین و روسیه است. ایران نیز برای حفظ روابط خود با این دو قدرت با این گزینه تا حدی همراهی میکند. اما آمریکا و اروپا بدون اخذ امتیازات چشمگیر از ایران حاضر به پذیرفتن این راهکار نخواهند بود.
گزینه سوم نیز عبارت از حرکت در مسیر تهدیدات متقابل به عمل آمده از جمله خروج از انپیتی در صورت فعال شدن سازوکار اسنپبک است. اما از آنجایی که قدرتهای غربی میدانند که این گزینه مورد حمایت چین و روسیه نخواهد بود و چنین اقدامی از سوی ایران ضرورتاً به حرکت در مسیر ساخت سلاح هستهای نیز منجر نخواهد شد، بعید است این انتخاب این گزینه نیز مانع اقدامات طرف غربی در پیگیری مکانیسم ماشه شود.
درهرحال ایران دو گزینه اخیر را پیگیری خواهد کرد. اما احتمال موفقیت در ممانعت از فعال شدن مکانیسم ماشه اندک است.
*** در گزینه دوم، مقصود شما متن پیشنهادی روسها برای تمدید سازوکار برجام است؟ آیا با توجه به نامه سه کشور اروپایی جهت آغاز فرایند اسنپبک به شورای امنیت، این گزینه منتفی نشده است؟
بله منظور من همین پیشنهاد است. از نظر حقوقی امکان بررسی و توافق بر سر این پیشنهاد منتفی نیست و شورای امنیت میتواند در برابر این پیشنهاد تصمیم بگیرد. یعنی شورا موظف نیست که حتماً وفق تصمیم گذشته خود و برابر تقاضای اروپا عمل کند. اما احتمال وقوع چنین اتفاقی ناچیز است. چرا که حصول توافق جدید بین اعضای شورای امنیت برای تمدید مهلت استفاده از سازوکار مکانیسم ماشه به خاطر اختلافات اعضا با چالش مواجه است. روشن است که آمریکا و اروپا نیز نمیخواهند ابزار اسنپبک را به راحتی از دست بدهند. هدف آنها اخذ امتیازات کلان از ایران و واداشتن ما به متابعت از خواستههای این کشورهاست.
*** اروپاییها و آمریکاییها گفتهاند که همچنان آماده مذاکره هستند، شروط آنها برای توقف فرایند اسنپبک چیست؟ از ایران دقیقا چه چیزی میخواهند؟
چنانکه اشاره شد؛ سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) و آمریکا چندین شرط دارند. شرط نخست بازگشت کامل نظارتهای آژانس است. یعنی دسترسی بیقید و شرط بازرسان، احیای پروتکل الحاقی و گزارش شفاف از وضعیت تأسیسات آسیبدیده. شرط دوم شفافسازی موضوع اورانیوم غنیشده است. از نظر آنها ایران باید حسابرسی کامل از حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی ارائه دهد و توضیح دهد که چه مصرف غیرنظامیای برای چنین سطحی از ذخایر دارد. شرط بعدی هم آغاز گفتوگوهای مستقیم با آمریکا بهمنظور دستیابی به توافقی جامعتر و فراتر از برجام است. در همین چارچوب، وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو، اعلام کرده که واشنگتن آماده مشارکت مستقیم است، اما تاکنون هیچ تضمین امنیتی برای اعتمادسازی ارائه نکرده است.
*** آیا روسیه و چین در شورای امنیت میتوانند کمکی به ایران کنند؟
در مکانیسم اسنپبک، طراحی حقوقی بهگونهای است که این روند غیرقابل وتو باشد. یعنی بر اساس مکانیسم برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ بایستی در شورای امنیت بحث شود که آیا اعضا با تداوم لغو و یا برداشتن تحریمها موافق هستند یا خیر. یعنی برای استمرار لغو تحریمها باید قطعنامه تصویب شود، اما بازگشت تحریمها در صورت به نتیجه نرسیدن قطعنامه جدید خودکار است. لذا اگر یکی از اعضای دارای حق وتو، مخالف تداوم وضعیت لغو و برداشتن تحریمها باشد، قطعنامههای پیشین پس از ۳۰ روز به صورت خودکار اعاده خواهند شد. بنابراین حتی اگر روسیه و چین نیز بخواهند مانع این کار شوند، توان اینکار را نخواهند داشت.
با این حال، موضوع به این سادگی پیش نخواهد رفت و عدم همراهی چین و روسیه با غرب فواید بسیار مهمی برای ایران در پی خواهد داشت.
در توضیح باید عرض کنم که سه کشور اروپایی خواهان اسنپبک، یعنی آلمان، فرانسه و بریتانیا، رویه مورد نظر برای حل اختلاف در برجام را مراعات نکردهاند و این امر مبنای مهمی برای طرح این نکته است که درخواست اسنپبک بهخاطر عدم طی تشریفات حقوقی لازم غیرقابل اعتناست. باید توجه داشت که برابر مقررات برجام اگر یکی از طرفها معتقد باشد که طرف مقابل تعهداتش را نقض کرده است، برای ممانعت از اینکار مراحل مشخصی را باید طی کند که در انتهای آن اسنپبک قرار دارد. ابتدا باید شکایت در «کمیسیون مشترک» طرح شود. کمیسیون ۱۵ روز فرصت دارد موضوع را بررسی کند. اگر در کمیسیون مشترک مسئله حل نشود، موضوع بایستی در سطح وزرای خارجه بررسی شود. آنها هم ۱۵ روز برای حل موضوع وقت دارند و اگر همچنان اختلاف باقی بود، یک هیئت مشورتی سهنفره تشکیل میشود، شامل یک نماینده از ایران، یک نماینده از طرف شاکی و یک عضو مستقل. این هیأت ظرف ۱۵ روز نظر کارشناسی میدهد.
نظر هیأت مشورتی به کمیسیون مشترک ارائه میشود و کمیسیون ۵ روز وقت دارد تا بر اساس آن تصمیم بگیرد. پس از طی این مراحل اگر اختلاف همچنان حل نشود، طرف شاکی میتواند موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد. در این حالت، یک پیشنویس قطعنامه برای «تداوم لغو تحریمها» به رأی گذاشته میشود و حتی اگر یکی از اعضای دائم شورای امنیت (از جمله آمریکا) به این قطعنامه رأی منفی داده و وتو کند، تحریمهای پیشین بهطور خودکار برمیگردند.
سه کشور اروپایی فوقالذکر چنانکه گفتم این مراحل را طی نکردهاند. بنابراین هرچند به لحاظ شکلی ممکن است موضوع در شورای امنیت طرح شود و غربیها ادعا کنند که تحریمها اعاده شدهاند. اما چین و روسیه میتوانند چنین موضوعی را به رسمیت نشناسند و به همکاریهای خود با ایران ادامه دهند. این امر زمانی به آشکارترین و موثرترین وجه میتواند محقق شود که چین و روسیه در جلسهای که شورای امنیت به این منظور تشکیل میدهد شرکت نکنند. به نظر بنده این پیشنهادی است که باید مقامات عالی سیاسی ایران به دولتهای چین و روسیه ارائه دهند. با توجه به اینکه هر دو کشور اقدام اروپاییها را «غیرقانونی» و «فاقد مبنای حقوقی» خواندهاند، احتمال پذیرش این پیشنهاد قابل توجه است.
*** باتوجه به اقدام غیرقانونی و فاقد مبنای حقوقی سه کشور اروپایی، آیا امکان طرح شکایت حقوقی برای ایران وجود دارد؟ و اینکه با توجه به رویکرد منفعلانه روسیه در جنگ ۱۲روزه و عدم حمایت مستقیم نظامی چین و همچنین ادعای برخی تحلیلگران مبنی بر شرطی که چین برای توسعه روابط با ایران گذاشته است(حل مشکلات با غرب)، امید به حمایت روسیه و چین از ایران، بیش از اندازه خوشبینانه نیست؟
در خصوص اینکه انجام چه حرکتهای حقوقی برای ایران مطلوب است باید حقوقدانان کشور نظر بدهند. شاید بتوان گفت که امکان شکایت از کشورهای اروپایی به خاطر نقض قطعنامه ۲۲۳۱ و نقض ترتیبات برجام در دیوان بینالمللی دادگستری وجود داشته باشد. اما چنین کاری چندان اثر عملی خاصی نخواهد داشت. چرا که اولاً رسیدگی در دیوان بسیار وقتگیر و طولانیمدت است. ثانیا بعید است دیوان بر علیه عملکرد شورای امنیت رأیی صادر کند و ثالثاً حتی اگر ایران بتواند رأیی را به نفع خود از دیوان اخذ کند، عملاً در دنیا دولتی و قدرت فائقهای وجود ندارد که آمریکا و اروپا را وادار به متابعت از قواعد حقوقی و از جمله رای دیوان بینالمللی دادگستری کند. بنابراین بیش از امید بستن به گزینههای حقوقی باید به امکانات عملی و واقعی توجه داشت.
در مورد میزان و کیفیت حمایت احتمالی روسیه و چین هم فرمایش شما درست است. نمیتوان به حمایت آنها چندان امیدوار بود. ولی در جهان واقعی باید از کوچکترین احتمالات هم استفاده کرد. ممکن است روسیه و چین نه به خاطر حمایت از حقوق ایران بلکه به خاطر منافع خود بخواهند از پیشنهاد ایران در مورد عدم شرکت در جلسه شورای امنیت و زیر سوال بردن مشروعیت اقدامات کشورهای اروپایی استقبال کنند. مطمئناً پیداکردن راهی برای ادامه رابطه اقتصادی با ایران در شرایطی که غرب چنین رابطهای را تحریم کرده است، سود بسیار زیادی برای چین و روسیه دارد.
*** آثار بازگشت 6 قطعنامه پیشین شورای امنیت چیست و چه آسیبها و خطراتی برای ایران دارد؟
اگر تحریمهای آمریکا که در حال حاضر بر علیه ایران اعمال میشود وجود نداشت، اسنپبک میتوانست پیامدهای بسیار گستردهای داشته باشد. چرا که تحریمهای موضوع بحث در چند حوزه فعال میشدند؛ به لحاظ اقتصادی و مالی، مسدودشدن داراییهای خارجی ایران، قطع دسترسی به تأمین مالی بینالمللی و محدودیت شدید دیگر را در پی داشت؛ به لحاظ تسلیحاتی، تحریم کامل واردات و صادرات تسلیحات، ممنوعیت انتقال فناوریهای موشکی و فضایی را شامل میشد؛ به لحاظ هستهای ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم، محدودیت در آب سنگین و توقف انتقال هرگونه فناوری هستهای را در برمیگرفت؛ به لحاظ شخصی و نهادی تحریم دهها مقام و نهاد مرتبط با برنامه هستهای سبب میشد و نهایتا به لحاظ امنیتی و حملونقل اجازه بازرسی کشتیها و هواپیماهای ایرانی در آبهای بینالمللی و بنادر جهان را میداد. اما با توجه به اینکه عموم این تحریم هماکنون توسط آمریکا اعمال میشود و آثار آن نیز مشهود است، اعاده تحریمهای مورد نظر قطعنامههای مورد نظر عملا تاثیرأت شوکه کنندهای نخواهد داشت.
در واقع کشور قدرتمندی که باید اجرای این تحریمها را تضمین کند، از سالهای پیش به این کار مشغول است و از هیچ کوششی در این خصوص فروگذار نکرده است و هر اثر مهمی که بر اعمال این تحریمها مترتب بوده است، تاکنون تجربه شده است. ضمن اینکه اگر چین و روسیه آشکارا با این تحریمها مخالفت کنند، شاید حتی پایههای تحریمهای مذکور به تدریج سستتر نیز بشود. البته در ماههای اول به خاطر همراهی آشکارتر اروپا با ترامپ و همچنین تاثیرأت روانی موضوع آثار محدودی در جامعه مشاهده خواهد شد؛ اما این تاثیرأت قادر به ایجاد یک نقطه عطف در روند تحولات جاری نخواهد بود.
*** با توجه به اینکه فرمودید در عمل تحریمها تفاوت چندانی نخواهد کرد، این مسئله مطرح میشود که تحریمهای ناشی از قطعنامههای سازمان ملل، دارای پشتوانه حقوقی و قانونی مستحکمتری نسبت به تحریمهای ثانویه ایالات متحده هستند، با در نظر گرفتن این مسئله این پرسش مطرح میشود که این پشتوانه حقوقی محکمتر، سختگیری بر ایران در حوزههایی مثل حمل و نقل و کشتیرانی را تشدید نخواهد کرد؟ قطعنامه ۱۹۲۹ با رای چین و روسیه به تصویب رسیده است، با به جریان افتادن مجدد این قطعنامه، ممکن است این دو کشور یا سایر کشورهایی که تا کنون به تحریمهای ثانویه آمریکا بیتوجه یا کمتوجه بودهاند در روابط خود با ایران محتاطتر شوند؟
اساساً در دنیا دولتها بر اساس منافع خودشان عمل میکنند. تحریمهایی که در قطعنامههای سازمان ملل وجود دارد مشابه تحریمهای آمریکاست. در حال حاضر در دنیا بخشی از کشورها به خاطر ترس از آمریکا، تحریمهای مورد نظر آن کشور را مراعات میکنند و برخی به خاطر منافع سرشار حاصل از همکاری با ایران، به نحو پنهانی به ارتباط اقتصادی خود ادامه میدهند. تحریمهای سازمان ملل متحد تغییر چندانی در این منطق ایجاد نخواهد کرد. مدافع اصلی این تحریمها آمریکا است. بنابراین کشورهایی که از آمریکا میترسند به قطعنامههای سازمان ملل در این خصوص پایبند خواهند بود و کشورهایی که تمایل به همکاری و دورزدن تحریمها را دارند نیز به مسیر خود ادامه خواهند داد. تنها چیزی که اضافه میشود پیوستن اروپا به آمریکا در اعمال فشار به کشورهای دیگر برای مراعات تحریمهاست و از این منظر چنانکه اشاره کردم شرایط تا حدی سختتر خواهد شد. اما تفاوت تعیینکنندهای پدید نخواهد آمد.
*** در صورت قطعیشدن بازگشت تحریمها، خطر افزایش تنش و درگیری نظامی را چطور ارزیابی میکنید؟
از آنجاییکه اسنپبک تغییر زیادی در وضعیت موجود ایجاد نخواهد کرد، تأثیر آن در تصاعد روابط تنشآلود فعلی نیز به همان نسبت ناچیز خواهد بود. ضمن اینکه با توجه به موازنه تهدیدی که در جنگ ۱۲روزه برقرار شد، خطر جنگ جدید چندان زیاد نیست. اما ثبات پایدار در گرو حفاظت از موازنه موجود است. ایران باید حفرههای امنیتی را مسدود و توان دفاعی و تهاجمی خود را تقویت کند. هرچند از یک سو ایران تهدید کرده است که در صورت بازگشت تحریمها، ممکن است از پیمان NPT خارج شود، همکاری با آژانس را متوقف کند و احتمال حرکت در جهت غنیسازی بالاتر از ۶۰ درصد نیز مطرح است و از سوی دیگر اسرائیل نیز ممکن است به پشتیبانی آمریکا این شرایط را بهانهای برای حملات پیشدستانه بداند، اما عوامل بازدارنده قویتر به نظر میرسند. دولت آمریکا تمایل ندارد وارد جنگی گسترده شود، اسرائیل بدون اجازه آمریکا وارد جنگ نمیشود، برنامه هستهای ایران پس از حملات اخیر آسیب دیده و بازسازی آن زمانبر است و شرایط اقتصادی داخلی ایران نیز برای درگیری نظامی وسیع مساعد نیست. از اینرو به نظر میرسد حداقل در کوتاهمدت تداوم وضع موجود محتملترین گزینه است.
*** منظور شما از شکلگیری موازنه تهدید در جنگ ۱۲روزه و عوامل بازدارنده جنگ مجدد چیست؟
«موازنه تهدید» اشاره دارد به وضعیتی که هر دو طرف درگیری، از هزینههای سنگین جنگ آگاهند و همین امر مانع از تکرار فوری جنگ میشود. به نظر میرسد در جنگ ۱۲روزه، طرفهای درگیر به چنین وضعیتی آگاهی یافتهاند. یعنی طرفین جنگ میدانند که در صورت حمله پاسخی متقابل و پر هزینه آنها را تهدید میکند. تا زمانی که این موازنه پابرجاست، احتمال جنگ مجدد کم خواهد بود.
عوامل بازدارنده در این خصوص شامل مواردی چون احتمال ورود خسارتهای شدید انسانی، اقتصادی، نظامی و زیرساختی و همچنین نگرانی قدرتهای بزرگ از گسترش درگیری به سطح منطقهای و تأثیر آن بر امنیت انرژی و احتمال وقوع بیثباتیهایی است که میزان کنترلپذیری آنها نامشخص است. مجموعه این موضوعات باعث میشود که احتمال وقوع جنگ گسترده کاهش یابد، هرچند خطر درگیری محدود و حملات مقطعی همچنان پابرجاست.
۴۲