نخستین و مهمترین دلیل، کاهش شدید منبع غذایی اصلی این پستاندار، یعنی ماهی کیلکا است. بدون غذای کافی، فوکها توانایی زنده ماندن و تولیدمثل را از دست میدهند. دلیل دوم، صید بیرویه ماهی کیلکا و ورود یک دشمن طبیعی جدید است؛ گونهای که از طریق کانالی به دریای خزر راه پیدا کرده و پیشتر در این زیستبوم حضور نداشته است. این عروس دریایی مهاجم باعث کاهش جمعیت ماهی کیلکا شده و فشار مضاعفی بر زنجیره غذایی خزر وارد کرده است.
عامل سوم، ورود فاضلابها و پسابهای انسانی و صنعتی از پنج کشور حاشیه دریای خزر است که کیفیت آب و سلامت اکوسیستم را کاهش داده و شرایط زیست گونهها را سختتر میکند. چهارم، تبخیر سطح آب و افزایش دمای دریا است که هم کمیت و هم کیفیت آب را تحت تاثیر قرار داده و زیستبوم فوک خزری را تهدید میکند. و پنجم، کاهش شدید ورودی رودخانه اصلی خزر، یعنی ولگا از سمت روسیه، فشار مضاعفی بر محیط زیست دریای خزر وارد کرده و شرایط حیات این پستاندار دریایی را بحرانیتر کرده است.»
جمعبندی این عوامل نشان میدهد که ترکیب کاهش منابع غذایی، حضور گونههای مهاجم، آلودگی، تغییرات دمایی و کاهش ورودی رودخانهها، شرایط زیستگاه فوک خزری را به مرزهای بسیار نگرانکنندهای رسانده و بقای این گونه ارزشمند را تهدید میکند.
لاشههای فوک خزری نشان از مرگ کاسپین دارد. این نشانهای است که باید آن را جدی بگیریم. وقتی شیر یالکوتاه ارژن در دشتهای غربی فارس از بین رفت، شروع انقراض و فروپاشی اکوسیستم زاگرس رقم خورد و ما آن را جدی نگرفتیم. از بین رفتن ببر هیرکانی یا وضعیت بحرانی یوزپلنگ آسیایی نیز نمونههای دیگری از بدهکاری شدید اکولوژیکی در ایران هستند. فوک خزری، نماد طبیعت دریای خزر، با مرگ خود پیام مشابهی میدهد: هشدار از فروپاشی و تهدید حیات کاسپین.
نظر شما