بهت دانشجوی بوسنیایی از وفاداری زنان ایرانی در طول جنگ تحمیلی

«روزهای بی‌آینه» بسیار به من آموخت؛ درباره مردم ایران، فرهنگ و آداب‌شان، و شیوه زیستن‌شان در دل جنگ.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدحسین عباسی (پژوهشگر تاریخ جنگ): مدتی قبل نقد یک دانشجوی بوسنیایی به کتاب «روزهای بی‌آینه» [۱] به دستم رسید. نقدی مفصل که نشان می‌دهد او کتاب را با دقت تمام خوانده و با شخصیت‌های داستان ارتباط عمیق عاطفی برقرار کرده و درنهایت این کتاب تأثیر عمیقی بر فکر و اندیشه او نسبت به ایرانیان گذاشته است.

بهت دانشجوی بوسنیایی از وفاداری زنان ایرانی در طول جنگ تحمیلی
محمدحسین عباسی

او درباره ترجمه کتاب می‌گوید: «ترجمه کتاب را بسیار عالی می‌دانم؛ واژه‌ها دقیق و درست انتخاب شده‌اند و به‌خوبی جدیت و دشواری موقعیت را منتقل می‌کنند.» مترجم کتاب «نرمین هوجیچ» (Nermin Hodžić) یکی از بهترین مترجمان زبان فارسی در بوسنی و هرزگوین است که نه‌تنها به‌خوبی به زبان فارسی مسلط بوده بلکه با فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران هم آشنایی بسیار خوبی دارد. همین باعث شده او در ترجمه خود به‌خوبی مفاهیم و اصطلاحات را بومی‌سازی کرده و متنی روان و قابل فهم ارائه کند.

بهت دانشجوی بوسنیایی از وفاداری زنان ایرانی در طول جنگ تحمیلی

بهت دانشجوی بوسنیایی از وفاداری زنان ایرانی در طول جنگ تحمیلی

در کنار ترجمه عالی نرمین، این را هم باید گفت که خانم گلستان جعفریان کتاب «روزهای بی‌آینه» را با قلمی فرامرزی نوشته است. قلمی که قابلیت بسیار بالایی برای ترجمه به زبان‌های مختلف دارد، اسیر کلیشه‌ها و مفاهیم پیچیده و کاملا ایرانی نشده و هر خواننده‌ای در هر کجای دنیا می‌تواند با آن ارتباط برقرار نماید.

با تبریک روز جهانی ترجمه و مترجم، این نقد را تقدیم می‌کنم به همه مترجمان عزیز و پرتلاش و مخاطبان خوب خبرآنلاین.

بهت دانشجوی بوسنیایی از وفاداری زنان ایرانی در طول جنگ تحمیلی
نیرا کایماک

من «نیرا کایماک» (Nejra Kajmak) دانشجوی دانشکده فلسفه در سارایوو هستم و در بخش ادبیات اقوام بوسنی و هرزگوین تحصیل می‌کنم. از آن‌جا که به ‌صورت حرفه‌ای و همچنین به ‌عنوان علاقه‌مند به ادبیات فعالیت می‌کنم، بی‌صبرانه منتظر فرصتی بودم تا این اثر را بخوانم. راستش را بخواهید، آن را در یک نوبت، کامل خواندم و بلافاصله تصمیم گرفتم نقدی بر آن بنویسم، زمانی که هنوز تحت تأثیر عمیق کتاب بودم.

از همان آغاز، در فصل نخست، شیوه زندگی در یک خانواده مسلمان مرا به‌شدت تحت تأثیر قرار داد و شگفت‌زده کرد. نویسنده با روایت خود نه‌تنها فضای صمیمی خانه را منتقل می‌کند، بلکه جهان‌بینی‌ای را که روابط درون خانواده را شکل می‌دهد نیز به تصویر می‌کشد. نگاه به زن، نقش و جایگاه او در جامعه با احترام ویژه‌ای بیان شده است، اما در چارچوب سنت‌ها؛ و همین موضوع مرا به اندیشه درباره برخورد سنت‌ها و آداب مختلف، و همچنین تنوع سبک‌های زندگی در یک جامعه، واداشت.

عنصر عشق که در همان آغاز داستان مطرح می‌شود، به ‌شیوه‌ای خاص توجه مرا جلب کرد. این عنصر با گرمایی ویژه و به‌گونه‌ای نامحسوس اما قدرتمند ارائه شده است، به‌ طوری که خواننده درمی‌یابد عشق نه فقط پیوندی میان دو نفر، بلکه نیرویی است که آنان را در دشوارترین لحظات زندگی حفظ می‌کند. همین ترکیب عشق، سنت و زندگی روزمره، صفحات آغازین اثر را بسیار تأثیرگذار و به‌یادماندنی ساخته است.

در ادامه، نوشته‌ای که «حسین» به زبان انگلیسی برای «منیژه» نگاشته بود، به‌ویژه مرا جذب کرد. زیرا نشان‌دهنده وسعت تحصیلات او، حس کنجکاوی و گشودگی‌اش نسبت به زبان‌ها و فرهنگ‌های دیگر بود. این ویژگی، شخصیت حسین را چندبُعدی‌تر می‌سازد؛ نه‌تنها به‌ عنوان یک سرباز و همسر، بلکه به‌ عنوان یک روشنفکر که می‌تواند اندیشه‌های خود را به زبانی غیر از زبان مادری بیان کند.

تصویر ازدواج آن دو و شیوه زندگی‌شان در چارچوب زناشویی نیز به همان اندازه تأثیرگذار بود. در رابطه میان‌شان گرمای عاطفی، احترام متقابل و اعتماد را به‌روشنی احساس کردم؛ در عین حال که ریشه‌ای عمیق در سنت داشت. این ترکیب عشق و مسئولیت، سنت و چالش‌های دنیای معاصر، به ‌گونه‌ای ترسیم شده که مرا به تأمل درباره ارزش‌های جهانی زندگی مشترک واداشت؛ ارزش‌هایی که ورای تفاوت‌های فرهنگی یا دینی، مشترک‌اند.

برایم شگفت‌انگیز بود که چگونه یک زن می‌تواند چنین قدرت و وفاداری عمیقی از خود نشان دهد. او هجده سال تمام در انتظار مرد زندگی‌اش ماند، بی‌آن‌که حتی لحظه‌ای به فرد دیگری بیندیشد. پایداری و وفاداری او تحسین‌برانگیز است؛ اما آن‌چه به همان اندازه تأثیرگذار است، پرورش تنها و موفق فرزندش در تمام آن سال‌هاست. او نشان داد که عشق مادرانه، فداکاری و استقامت می‌تواند سرنوشت یک انسان را دگرگون کند.

بهت دانشجوی بوسنیایی از وفاداری زنان ایرانی در طول جنگ تحمیلی

این روایت مرا بی‌اختیار به یاد جنگ بوسنی انداخت؛ به جدایی‌های طولانی، ناامنی همیشگی، و مواجهه هرروزه با مرگ و فقدان. داستان شخصیت‌ها، ترس، رنج و مبارزه برای بقا را چنان آشکار می‌کند که کتاب برایم به‌شدت نزدیک و عاطفی شد، زیرا بازتاب واقعیت‌های سختی بود که مردم ما نیز تجربه کرده‌اند.

از خلال بازنمایی جنگ، نویسنده به‌وضوح نشان می‌دهد که چگونه یک درگیری مسلحانه زندگی روزمره را ویران می‌کند، روابط انسانی را از هم می‌گسلد و ردپایی ماندگار در ابعاد روانی و اجتماعی برجای می‌گذارد. جنگ در این روایت، نه صرفا پس‌زمینه‌ای برای داستان، بلکه عاملی فعال در شکل‌گیری سرنوشت شخصیت‌هاست.

بخش مربوط به مرگ حسین، هرچند انتظارش می‌رفت، به‌شدت تأثیرگذار بود. حتی وقتی از پیش می‌دانیم فاجعه‌ای در راه است، رویارویی با فقدان شخصیتی محوری، عمیقا انسان را متأثر می‌سازد. مرگ او شکنندگی زندگی و خشونت جنگ را آشکار کرد، اما در عین حال، وفاداری و عشقش همچنان در زندگی بازماندگان جریان داشت.

در پایان، نقش منیژه همچون مُهری بر داستان می‌نشیند؛ زنی که بار سنگین سال‌های جنگ، انتظار و تنهایی را به دوش کشید و ستون خانواده ماند. او نشان داد که شجاعت واقعی، اغلب در سکوت و در کارهای روزمره نهفته است. «روزهای بی‌آینه» بسیار به من آموخت؛ درباره مردم ایران، فرهنگ و آداب‌شان، و شیوه زیستن‌شان در دل جنگ.

آخرین جملۀ کتاب چنین می‌گوید: «مردم ایران، زن و مرد، انسان‌هایی شگفت‌انگیز هستند.» و من پس از خواندن این کتاب، صمیمانه این سخن را تأیید می‌کنم. از خلال روایت صبر، شجاعت، وفاداری و عشق شخصیت‌ها، دریافتم که مردم ایران انسان‌هایی نیرومند، شایسته احترام و الهام‌بخش هستند.

این کتاب اثری عمیق بر من گذاشت؛ نشان داد که نیکی و قدرت روح انسانی حتی در سخت‌ترین شرایط نیز زنده می‌ماند و می‌درخشد.

پی‌نوشت

۱- کتاب «روزهای بی‌آینه» روایت زندگی و خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان شهید آزاده حسین لشکری است. او در این اثر، تجربه‌های تلخ و شیرین خود از دوران جوانی، ازدواج و زندگی با تنها پسرش در سال‌های سخت انتظار و بی خبری از حسین را بازگو می‌کند. همسر او در روزهای اول جنگ مفقود می‌شود و منیژه هجده سال چشم به راه او می‌ماند.  این کتاب بیش از آن‌که صرفً شرح خاطرات شخصی باشد، بازتابی از جنگ تحمیلی، دشواری‌های غیبت یک همسر و مسئولیت‌های سنگین یک زن جوان در تربیت فرزند خردسالش است. روایت اثر به صورت مستند ـ داستانی بیان شده و همین ترکیب، بر باورپذیری و تأثیرگذاری آن می‌افزاید.

۲۵۹

کد خبر 2122926

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =