به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز یکشنبه ۱۴ مهرماه ۱۳۴۷، شانزده نفر از پلیسهای زن موتورسوار به مناسبت روز «پلیس» در خیابانهای تهران مانور دادند. در آن روز برای نخستین بار در دنیا، زنانی با یونیفورم رسمی شهربانی بر زین موتور نشستند، به تمرین آکروبات پرداختند و با انضباط نظامی، مرزهای ممکن را برای زنان جامعه شکستند. گزارشی که در پی میخوانید؛ روایت منصوره پیرنیا خبرنگار «زن روز» از آن روز (منتشرشده به تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۴۷) است؛ روایتی بیواسطه از لحظاتی که خیابانهای تهران شاهد صحنهای کمنظیر بودند؛ حرکت زنان پلیس روی موتورسیکلت، زیر نگاه حیرتزده مردم و خبرنگاران.
برای اولین بار در دنیا یک گروه شصت نفری دختر پلیس موتورسوار وارد خدمات شهربانی ایران میشوند. این گروه اولین دسته موتورسواران زن در دنیا هستند که میتوانند عملیات آکروباسی روی موتور انجام بدهند. شانزده نفر از این گروه روز یکشنبه گذشته [۱۴ مهر ۱۳۴۷] که «روز پلیس» بود برای اولین بار در خیابانهای تهران ظاهر شدند و چهل نفر آنان در روز ۲۲ مهر (روز تولد علیاحضرت شهبانو) در حضور معظملها عملیات آکروباسی دستهجمعی اجرا خواهند کرد و دسته شصت نفری ایشان که یک گروه کامل است، روز چهارم آبان آینده در میدان امجدیه در عملیات خارقالعاده و مهمی شرکت خواهند جست و از آن پس پلیس موتورسوار میشوند که خدمات خود را در پستهای مختلف شهری انجام میدهند. منجمله خدمت در اداره راهنمایی و رانندگی تهران...
[...] آن روز برای تهیه رپورتاژ به دانشکده پلیس رفته بودیم و تیمسار رحیمی رئیس دانشگاه پلیس با حسننیت از اینکه قصه افتخار و پیروزی دختران موتورسوار را برای اولین بار در «زن روز» به اطلاع زنان برسانیم استقبال کرد.
تیمسار رحیمی این بار هم همان جمله امیدوارکننده را به زبان آورد: «دخترها پلیسهای خوبی میشوند و بعضی از آنها حتی از مردهای پلیس نیز برتر خواهند شد.»
دخترها در سالن باشگاه دانشگاه روی تشکهای بزرگ «جودو و کاراته» دراز کشیده بودند و لحظات کوتاه استراحت خود را میگذراندند. لباسهای ورزش جودو و کاراته به تن داشتند، بلوز و شلوارهای سفیدرنگ و گشاد که بلوز آن بلند بود و یک دور دور کمر پیچیده میشد و روی آن کمربند زردی بسته بودند.
رئیس انتظامات دانشگاه که راهنمای ما بود میگفت: «همین روزها یک دختر در فن کاراته کمربند سیاه میگیرد و این افتخار بزرگی برای یک دختر است.»
چهره دختران پلیس برایم آشنا بود، جمعی از آنها را قبلا سر چهارراههای مخبرالدوله، اسلامبول و پهلوی [«ولیعصر» کنونی] در وقت خدمت دیده بودم و بارها با حرکتت دست آنها در مقابل چراغ قرمز توقف کرده بودم. اینها همان دخترهای دورهدیده پلیس هستند که تعدادشان جمعا ۲۶۶ نفر میشود و یک روز همه آنها را از سر چهارراهها، و ادارات مختلف شهربانی جمع کردند تا از میان آنها ۹۰ دختر پلیس موتورسوار تربیت کنند.
روز اول که دخترها در دانشکده جمع شده بودند مربی پرسید:
- کی دوچرخهسواری بلده؟
بیست تا انگلشت بالا رفت. آنها را مقدم داشتند و بقیه را از میان علاقهمندان به موتورسواری انتخاب کردند. در انتخاب دخترهای موتورسوار به مسئله شجاعت و چالاکی و دقت آنها توجه داشتند.
در حین شش ماه تمرین سوانح زیاد بود، دخترها موتورها را زمین میزدند و خودشان بهشدت زمین میخوردند، زیرا هنوز مسلط نشده بودند. سه تا پا شکست و چند نفر بهشدت مجروح شدند و مربیان مجبور شدند سی نفر را که توانایی پیشرفت نداشتند از برنامه حذف کنند و بقیه را به سه دسته ۲۰ نفری تقسیم کردند.
روزهای اول موتور یکسیلندر سبک به دست دخترها دادند و آنها موتور را خاموش راه میبردند. تا موقعی که گواهینامه نگرفته بودند، تمرینهایشان خیلی با احتیاط و آرام انجام میشد، اما از آن روز که گواهینامه گرفتند به هرکدام یک موتور دوسیلندر تحویل دادند. این موتورهای بیش از پنج هزار تومان میارزد و در حدود صدوپنجاه کیلو وزن دارد.
برای دخترها بدیهی است که آموزش موتورسواری و عملیات آکروباسی روی موتور مشکلتر از پسرها بود. در ابتدا به هر دختری یک پلیس مرد تمرین میداد، اما حالا در حدود ۳۰ نفر از دخترها خودشان بهخوبی پلیسهای مرد میتوانند موتورسواری کنند.
یکشنبه گذشته که من به دیدارشان رفتم، دخترها لباسهای موتورسواری پوشیده بودند. با ابهت و شیک و فرز و مصمم جلوه میکردند. فرنچ و شلوار سواری، کلاه کاسکت مخصوص، دستکش سفید و عینک سواری آنها بسیار جالب بود. زیر فرنچشان بلوز پوشیده بودند و کراوات زده بودند.
دختران موتورسوار داشتند برنامه نمایشی خود را برای روز پلیس، تولد علیاحضرت و چهارم آبان تمرین میکردند. مربی دخترها میگفت: «تا به حال در هیچ جای دنیا سابقه ناشته است که دختران پلیس برنامه نمایشی روی موتور انجام بدهند و ایران اولین کشوری است که چنین گروه آموختهای دارد.»
نمایندگان پلیس بینالملل که برای دیدار از دانشگاه آمده بودند میگفتند: «این اولین بار است که میبینیم دخترهای پلیس مملکتی عملیات آکروباسی با موتور انجام میدهند و جودوکار خوبی هستند. به ایران باید تبریک گفت.»
برنامه موتورسواری دختران برای جشنها زیر نظر اداره تربیتبدنی شهربانی است. برای روز پلیس ۱۶ دختر شرکت داشتند که از روی سه مانع عبور کردند. در روز تولد شهبانو چهل نفر از دختران به ترتیب برنامه: موانع، کاروزل و والس روی موتور را اجرا میکنند.
روز چهارم آبان ۶۰ پلیس دختر و ۶۰ پلیس مرد موتورسوار روی چمنهای استادیوم امجدیه هنرنمایی اعجابآمیزی خواهند کرد.
تمرینها سخت و مشکل است. دختران موتورسوار با سرعت زیاد از میان دو حلقه آتش عبور میکنند. این برنامه ورزیدگی و کنترل موتورسوار را میرساند. پریدن از روی مانع سهمتری برنامه دیگر دختران است، آنها در یک زمان معین با موتور از روی مانع میپریدند با این تفاوت که یکی از روی مانع میپرید و یکی از زیر آن در همان لحظه رد میشد.
عبور از روی مانع منحنی از عملیات مشکل آکروباسی با موتور است و تا به حال دختران و پسران زیادی در موقع تمرین پرش از ماننع زمین خوردهاند اما بر اثر پشتکار و لیاقت اکنون گروهی از دختران در این کار ورزیدگی فوقالعاده یافتهاند.
«والس» روی موتور، یک برنامه دستهجمعی دیگر است که دو ستون دختر و پسر موتورسوار از روبهرو میآیند و به محض برخورد به هم نفرات اول ستون به طور مارپیچ و به آهنگ والس از مقابل هم عبور میکنند.
«کاروزل» برنامه جالبی است که موتورسوارها از جهات مختلف به طور منظم عبور میکنند و اشکال هندسی زیبایی به وجود میآورند.
در یکی از همین برنامهها دخترها از روی مانع سهمتری تا هفت متر میپرند.
برای دخترهای موتورسوار حالا دیگر سریع رفتن مشکل نیست و تند رفتن هم هنری محسوب نمیشود؛ آنها آهسته رفتن، نظام گرفتن از چپ و راست و جلو را یاد میگیرند و آنچه فراگیریاش برای دخترها مشکل است این است که باید با سرعت قدم معمولی موتور را راه ببرند. استفاده از ترمز جلو در مواقعی که عملیات آکروباسی انجام میدهند کار سختی است چون خطر معلق شدن داد.
اگر خدای نکرده دختران موتورسوار در حین اجرای برنامهها اشتباه کنند، تنبیهات خاصی هم برای آنها در نظر گرفته شده است مثلا موتور سنگین و خاموش را به دستشان میدهند تا دومرتبه دور میدان چهارصدمتری آن را بکشند. مثلا دخترها را مرغی میپرانند! یعنی آنها را وسط میدان مینشانند و مجبور میکنند ۳۰ متر به طور نشسته به جلو خیز بردارند و روی دو پا مثل مرغ به جلو بجهند. به این ترتیب هم خسته میشوند و هم ورزیده!
دختران موتورسوار شش ماه است که تمرین موتورسواری میکنند، در این مدت هفتهای دو بار تیمسار مبصر رئیس شهربانی برای نظارت بر تمرینها به دانشگاه پلیس رفته است. تیمسار مبصر بر اجرای برنامه تربیت پلیس دختر که ایده خاص او بود نظارت کامل دارد و برای تربیت دختران پلیس همان اندازه سختگیری میکنند که برای تربیت پلیسهای مرد، تاکنون بیش از پنج بار دختران موتورسوار را به خیابان بردهاند و هر بار تا اقدسیه و لویزان پیش رفتهاند.
یکی از دختران پلیس میگفت: «مردم وقتی ما را در خیابان میببینند حیرت میکنند و به تماشا میایستند. ما وقتی از مقابل آنها عبور میکنیم از ابراز احساساتشان بیبهره نیستیم خیلیها فریاد میزنند:
- بارکالله سرکار ستوان، شیر مادر حلالت!
و وقتی به منزل برمیگردیم مادرم به من میگوید: یک پسر به خانوادهمان اضافه شده است.»
یکی از دخترها میگفت: «درست است ما کار سخت میکنیم اما هنوز زن و ظریف هستیم. بعضی از ما دستهایمان تاول زده و خیلیها پایشان با لوله اگزوز سوخته اما میخواهیم ثابت کنیم که اگر زن تربیت صحیح ببیند از مرد چیزی کم ندارد.»
هنوز معلوم نیست که در آینده چه وظایفی به عهده دخترهای پلیس محول خواهد شد اما گفته میشود که از آنها برای خلاف گرفتن از وسائط نقلیه و اخذ جریمه استفاده میشود [...]
۲۵۹
نظر شما